از سال1930 تا به حال چیزی حدود800 هنرمند در جایگاه فیلمنامهنویس، کارگردان، بازیگر و حتی فیلمبردار از کشورهای سوئد و نروژ و دانمارک به هالیوود قدم گذاشتهاند و کارنامه حرفهای سینمایی خود را با موفقیت ادامه دادهاند. از قدیمیها گرتاگاربو و اینگرید برگمان و اینگمار برگمان را به یاد داریم و از بین جدیدترین این نوع مهاجرها، همین نیلز گائوپ یکی از بهترین نمونهها است؛کارگردانی که نخستین ساختهاش به نام راهگشا (pathfinder) نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان در سال1988 شده بود. پس از آن بود که کارگردانی چندین پروژه سینمایی آمریکایی مانند پلیسآهنی به او واگذار شد که او نپذیرفت.
پس از 6سال وقفه گائوپ 16سال پیش در 39سالگی نخستین فیلم آمریکایی خود ستاره شمال را در 1994 با حضور بازیگرانی چون جیمز کان، کریستوفر لمبرت، کریس مک کورمک و رابرت یانگ ساخت؛ فیلمی ماجراجویانه و وسترن که البته دنیای غربیاش بهجای صحرا و دشت و اسب سرشار از کوه یخی و برف و توفان بود و البته که فیلم موفقیتی به همراه نداشت و گائوپ به زادگاهش نروژ بازگشت. با این همه نیلز گائوپ در حال حاضر یکی از معتبرترین سینماگران اسکاندیناوی محسوب میشود.او فیلم موفق «شورش در کوتوکینو» را براساس یک روایت و ماجرای تاریخی بسیار مهم در فرهنگ و فولکلور نروژ ساخته است؛ ماجرایی که دست برقضا در زادگاه خود نیلز گائوپ یعنی در منطقه کوتوکینو روی داده بود.
داستان به سال1852 برمیگردد؛ جایی که کوتوکینو نه به مثابه حال حاضرش که استانی بزرگ است، فقط به عنوان یک دهکده بزرگ شناخته میشد، چالشهای فرهنگی و مهمتر از آن تعارضات دینی بین برخی از اهالی کوتوکینو و مردم دهکدههای مجاور کمکم کار را به زد و خوردی خونین نزدیک میکند. تجارت اهالی روستا، زیاده خواهی برخی متمولین و همچنین ظلمی که حاکم منطقه و مالیات بگیرهای او بر مردم روا میدارند همگی این برخوردها را اجتنابناپذیر میسازد.
در این بین و نزد اهالی، دختری به نام الن اسکم (با بازی آنی کریستینا جوسو) رهبری کوتوکینو را بهعهده میگیرد تا در مقابل تعدیهای کارل جان راث ( با بازی میکائیل پرسبرانت ) دیگر تسلیم نشوند؛ مقابلهای که اگرچه و ابتدا برای پرهیز از مالیات و بهرهکشی اهالی بود اما کمکم انگارههای دینی و مذهبی و فرهنگی اهالی نیز به علل جنگ کوتوکینوییها با حاکم منطقه و دارودستهاش اضافه میشود؛ روندی که یکی از تراژیکترین و دراماتیکترین اتفاقات تاریخ نروژ و حتی منطقه اسکاندیناوی را شکل میدهد.
درام تاریخی شورش در کوتوکینو از آنجایی که ساختوسازی ملی محسوب میشد با امکانات قابلقبولی همراه شد و در محل واقعی فیلمبرداری شد. بازیها نیز اگرچه همگی تأثیربرانگیز از کار درآمدند اما عمده سیاهی لشکرها و حتی نقشهای اصلی بر عهده نابازیگران یا هنرپیشههای تازه کار گذاشته شده بود. همچنین نقش اصلی ماجرا یعنی کاراکتر الن نیز به بازیگر تازه کاری به نام آنی کریستینا جوسو سپرده شده بود که پیش از این فقط یک نقش فرعی در یک فیلم تلویزیونی را کار کرده بود.
در واقع کاری که نیلز گائوپ در انجام دادنش شهره بود؛ یعنی بازی گرفتن از نابازیگران و یا تازه کارها در کوتوکینو دوباره اتفاق افتاد تا جایی که برخی از منتقدان بخشهای پایانی این درام 96 دقیقهای را بازیگرمحور خواندهاند. لازم به یادآوری است که فیلم به زبان محلی سامی است. شاید انتخاب این زبان برای پیدا کردن مخاطب جهانی یک ریسک به حساب میآمد ولی باید پذیرفت چون شورش در کوتوکینو یک کار ملی محسوب میشد برای گویش زبان سامی بازیگران الزام داشتند.
و در آخر اینکه مانند تمام آثار گائوپ، سناریوی این فیلم نیز توسط خودش نگاشته شد. با این تفاوت که او از یک گروه 20 نفری برای تحقیق و نگارش استفاده کرد و در نهایت یک تیم چهار نفره به سرپرستی خودش کار نگارش فیلمنامه را به پایان بردند. شورش در کوتوکینو در ژانویه 2008 در نروژ به اکران سراسری رسید و به یکی از پرمخاطبترین آثار سینمایی این کشور تبدیل شد. اکران جهانی این فیلم اگرچه پررنگ نبود اما حضور پیدرپی شورش در کوتوکینو در فستیوالهای فیلم این نقص را برطرف کرد. چنانچه پس از 2سال هنوز این فیلم در فستیوالهایی مانند همین جشنواره فیلم فجر شرکت میکند؛ اگرچه تاکنون این حضور پررنگ جز دریافت جایزه آماندا در نروژ (معادل سیمرغ بلورین خودمان) نتیجهای نداشته است. شاید جشنواره فجر برای این فیلم و برای گائوپ آمد داشته باشد.