بخار
حتی
اگر هوا سرد هم نباشد،
از دهانش بخار بیرون میزند
اتوی خانۀ ما
مرضیه میرزائی علیآبادی، خبرنگار افتخاری از تهران
تسکین
وقت دلتنگی
نوازش میکند پنجره را
باران
رویا سکوتی، خبرنگار افتخاری از تهران
تصویرگری : یاسمن رضائیان ، خبرنگار افتخاری، تهران
ردپای بهار
سردی هوا
ابرهای خشک مچالهشده
در آسمان
خورشیدی
که فرار کرده از سرما
سهم ما
از یک روز سرد بیباران
هوای مهآلود صبح را میبلعم
با چکمههای پلاستیکی
دنبال ردپای بهار
روی شاخهها میگردم
فریبا دیندار از تهران
برگرد ای برف!
یادت هست؟
وقت رفتن
پشت قامتت
آب ریختیم
که برگردی؟
پس چرا برنمیگردی؟
راضیه چنگیز نائین، خبرنگار جوان از شاهینشهر
عکس : افسانه علیرضایی، خبرنگار جوان ، رباط کریم
سؤال بیجواب
بیمن چه میکند؟
نمیدانم!
بیاو چه میکنم؟
نمیداند!
علی غنمیجابر، خبرنگار جوان از اردبیل
فصل سرد
که بود
آن که ناگهان آمد و
روح سبز برگ
لبخند گرم خورشید
و گلهای کوچک باغچه را
یکباره دزدید؟
و به آسمان
تنها
گریه و
نفسهای سرد بخشید؟
ارغوان باقرنیا، خبرنگار افتخاری از تهران
عکس: زینب طیبی، خبرنگار افتخاری ، بابل
دست خالی
دستهایم
آنقدر دراز شده
که به ابرها میرسد
اما
چرا هنوز خالی...؟
منیژه بیات از اراک
دفتر پارۀ دل
دلم مثل یک دفتر پاره است
ببین ، پر زاندوه و بی چاره است
دلم مثل دریایی از غصه است
دلم هم ترک دارد و هم شکست
دلم مثل یک باغ بیشاپرک
پر از آرزو، مثل یک قاصدک
دلم مثل یک آسمان سیاه
که آغوش او خالی از نور ماه
دلم... آه، یک رعد و برق شدید
خدایا! کسی اشک من را ندید
مهتاب رجبیکیا، خبرنگار افتخاری از کرج