نتیجه: ... و چون ما هم میخواهیم حالا حالاها زنده بمانیم پس چارهای نداریم که امیدوار باشیم و احساس ناامیدی نکنیم؛ بهخصوص اینکه امروز عملا نخستین روز کاری جدی سال 1389 است و صلاح نیست که سال جدید کاری را با ناامیدی آغاز کنیم.
سؤال: آیا با درنظر گرفتن مجموعه عوامل حاکم بر ورزش ایران، ورزش ما چشمانداز روشنی در سال جدید خواهد داشت یا بهعبارت دیگر میتوانیم به آینده ورزش ایران امیدوار باشیم؟
الگوبرداری: در بهترین شرایط اگر بخواهیم نگاهی کاملا مثبت (مانند برخی از برنامههای ورزشی تلویزیون در روزهای جمعه) داشته باشیم، باز هم نمیتوان چشماندازی مثبت برای ورزش کشور در سال 89 متصور بود.
استدلال: شاید یک دلیل برای اثبات این دیدگاه منفی کافی باشد؛ هیچیک از دستاندرکاران ورزش کشور اعم از مدیر، مربی، بازیکن و داور ظرفیت ترک پست خود و همچنین پذیرش موفقیت جانشین شان را ندارند.
مثال: نمیتوان رئیس فدراسیونی را پیدا کرد که پس از ترک پستش در انتظار
زمین خوردن جانشین خود نباشد و یا رئیس جدیدی نیست که پس از برعهده گرفتن مدیریت یک فدراسیون، عملکرد مدیریت قبلی را نقد نکند. حالا اگر این مدیر خیلی خوشانصاف باشد تنها به مدیریت اتوبوسی بسنده خواهد کرد و مدیریت قبلی را به فساد مالی متهم نخواهد کرد.
در حوزه مربیگری نیز کمتر مربیای را میتوان یافت که در انتظار ناکامی جانشین خود نباشد و ضربالمثل «شب دراز است و... » را بهکار نبرد. حتی بازیکنی که در یک مسابقه تعویض میشود چشم دیدن موفقیت جانشین خود را در زمین ندارد.به تمام این نامهربانیها، وضعیت فرهنگی حاکم بر ورزش کشور را هم اضافه کنید. در سال گذشته بدترین ادبیات بر گفتمان مربیان کشور حکمفرما بود.
چند سؤال دیگر: بهطور حتم مسئولان جدید ورزش کشور که در چند ماه اخیر بیشتر در پی دگرگونی در نیروی انسانی فدراسیونهای ورزشی بودهاند، نگاهی بسیار امیدوارانهتر نسبت به ما خواهند داشت اما یک سؤال از آنها داریم: آیا جرات میکنید فرزند خود را برای تماشای یک مسابقه به ورزشگاه مملو از تماشاگر ببرید، البته بدون اینکه در گوشهای او پنبه قرار بدهید؟
بهنظر شما وضعیت ورزش ایران در سال جدید بهتر از سال گذشته خواهد بود؟
ما هم مثل شما سعی میکنیم که امیدوار باشیم. البته تا یادمان نرفته این نکته را هم گوشزد کنیم که سال گذشته، سال دوپینگ در ورزش ایران بود.