چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۴
۰ نفر

هادی معیری نژاد: اولین ساخته مسعود ده نمکی، بازتاب‌های متفاوتی را در بین منتقدان و مخاطبان به وجود‌ آورد

عده‌ای این سریال را کاری بی‌ارزش و حتی فاقد ارزش‌های انسانی و اخلاقی دانسته و عده‌ای دیگر این کار را مبتنی بر ارزش‌های جامعه امروزی و  انسانی دانسته و این کار را یکی از بهترین کارهای پخش شده در ایام نوروز  این سال و  حتی سریال‌های نوروزی سال‌های گذشته ارزیابی کردند.

اما سریال ‌«دارا و ندار» هرچه که بود به علت داشتن نام  مسعود ده نمکی در صدر توجه قرار گرفت؛ خصوصا اینکه با پخش این سریال، خط قرمزهای تلویزیون شکست و باب تازه‌ای در تلویزیون باز شد؛ خط قرمزهایی که برای سریال‌های دیگر به سختی اعمال می‌شود.
در این نقد نگاهی داریم به اولین ساخته مسعود ده‌نمکی، کارگردان اخراجی‌ها که برای اولین بار پایش به رسانه تلویزیون باز شد.

یکی از سخت‌ترین کارها در تلویزیون ما ساختن یک سریال کمدی است که در عین مفرح بودن آموزنده هم باشد و در عین آموزندگی ارزشی هم باشد و در عین ارزشی بودن دارای تعهد اجتماعی هم باشد ودر عین متعهد بودن گاهی نم اشکی هم از مخاطب طلب کند و در عین... . و این همه در سریال دارا‌و‌‌ندار جمع شده است؛ البته این جمع شدن معانی که اگر نگوییم متضاد اما مغایرهمیشه هم درست از آب در نمی‌آید. به‌خصوص این امر در مورد سریال‌سازانی که چندان با مدیوم تلویزیون آشنایی ندارند یا تازه با آن آشنا شده‌اند بیشتر رخ می‌دهد.

ده نمکی با انتخاب سوژه تقابلی دارا‌و‌‌ندار لااقل در انتخاب سوژه و اهداف تئوریک خوب عمل کرده است، چرا که تقابل دارا‌و‌‌ندار با وجود استفاده زیاد در عالم هنرهای تصویری هنوز دارای این قابلیت هست که در ژانرهای مختلف اعم از کمدی، اجتماعی، جنایی و غیره استفاده شود و هنوز حرفی برای گفتن داشته باشد اما همه اینها به پردازش سوژه و سناریو برمی‌گردد.

هرچه فیلمنامه دقیق‌تر و شخصیت‌ها منحصر به فرد‌تر باشد اثر از کلیشه‌های قالبی و استریوتایپ‌های خلق شده و هزار بار تکرار شده فاصله گرفته و حرف مورد ارائه‌‌اش بدیع و نو جلوه می‌کند.

اما متأسفانه این خلاقیت در سناریوی دارا‌و‌‌ندار دیده نمی‌شود و سریال به همین دلیل به‌شدت داخل کلیشه‌های معمولی سریال‌های کمدی تلویزیونی سقوط می‌کند.
در این سریال ما با  2قشر اجتماع طرف هستیم؛ ثروتمندان تازه به دوران رسیده و نوکیسه و فقرایی از پائین‌ترین طبقات جامعه.

اما سناریو در ترسیم این دو قشر بیش از حد لزوم اغراق به خرج داده و مایه کاریکاتوری کردنش را زیاد به کار برده است؛ این موضوع در مورد بخش پولداران نوکیسه بیشتر به فاجعه نزدیک است.

انگلیسی حرف زدن شخصیت‌ها و بد تلفظ کردن واژه‌های نه‌چندان مشکل و هزار بار شنیده‌شده نه تنها به شیرین بودن شخصیت‌ها و طنز سریال کمک نمی‌کند بلکه آن ‌را بسیار سطحی و روحوضی می‌کند. این درست است که در کمدی می‌توان خیلی به واقعیت وفادار نبود اما وجود منطق کمدی نیز برای خلق شخصیت‌های کمدی لازم است. شاید اگر تعداد کلمه‌های اشتباه ادا شده فارسی و انگلیسی کمتر بود و فیلمنامه از فاکتور‌های دیگری جهت ارائه نوکیسِگی شخصیت‌ها استفاده می‌کرد وضعیت شخصیت‌ها اندکی بهتر می‌شد، چرا که بازیگران خوبی ارائه‌گر این شخصیت‌های کاریکاتوری بودند و متأسفانه سریال از این موقعیت نتوانست استفاده بهینه‌ای کند.

از طرف دیگر در قشر فقیر نیز ما با یک ملغمه طرفیم؛ از جانباز مسجدبرو و مؤمن گرفته تا مطرب دوره‌گرد کولی. البته وضعیت تا حدودی نسبت به قشر نوکیسه بهتر است، چرا که تنوع آدم‌ها اگرچه موجب پراکندگی موضوع می‌شود اما لااقل برای مخاطب سرگرم‌کننده است.

اما ضعفی که دارا‌و‌‌ندار در آن  با دیگر سریال‌های نوروزی مخصوصا زن بابا مشترک است تکیه بر خلاقیت فردی بازیگران به‌دلیل ضعف فیلمنامه است.

در دارا‌و‌‌ندار به‌دلیل اینکه سناریو در خلق موقعیت‌های کمدی چندان موفق نیست راه برای مانور فردی بازیگران بازمی‌شود و تیپ‌های ارائه شده و طنز کلامی آنها تبدیل به نقطه قوت سریال می‌شود. در دارا‌و‌‌ندار ده‌نمکی در ترسیم شخصیت‌ها از هر شاخه، گلی چیده است.

تیپ فتل را با بازی فتحعلی اویسی از سریال‌های مهدی مظلومی مثل بدون شرح و تیپ زن‌باردار شهرستانی را با بازی بهنوش بختیاری از جایزه بزرگ مهران مدیری گلچین کرده و اتفاقا سریال در سکانس‌های مربوط به این دو و بده‌بستان‌های کلامی آنها نسبتا موفق است و با خروج آنها از داستان سریال به‌شدت افت می‌کند و انگار از خود حرفی برای گفتن ندارد، چرا که اندک تیپ‌های خلق شده در این سریال مثل جوان مازندرانی با بازی یوسف صیادی و اتابکی با بازی رضا رویگری و شهین ومهین آن‌قدر کاریکاتوری و غیرواقعی  هستند که تنها می‌توانند لبخندی از سر تفنن بر لب مخاطب سریال بنشانند؛ با وجود اینکه هدف سریال ارائه یک کمدی متفکر و متعهد بوده است. ضمن آنکه تجربه نشان داده که  ارائه لهجه شهرستانی و منش نسبت داده شده به هر قومیت در سریال‌های تلویزیونی روش چندان مناسبی نیست.

اما ده‌نمکی در این سریال قصد زدن حرف‌های دیگری را هم داشت؛ گذشته از شوخی‌های بی‌ضرر یکی از شخصیت‌ها با یارانه‌ها، هدفمند کردن آنها و خوشه‌بندی‌ها و رسیدگی به وضع جانبازان فراموش شده و اینگونه شوخی‌های سیاسی-  اجتماعی، سریال با خلق شخصیت ذبیح با بازی علیرضا خمسه قصد داشت روی معضلات اجتماعی نیز در خلال طنز ارائه شده اشاره‌ای داشته باشد.

این ایده خوب با وجود بازی‌های خوب علیرضا خمسه و مریم کاویانی عملا در کنار طنز دم‌دستی سریال کمی نچسب می‌شود و ورود و خروج سریال به سکانس‌های مربوط به آنان که ناراحت‌کننده است به یکدستی کار لطمه می‌زند و تماشاگر مجبور است لودگی‌های اتابکی را در کنار دردهای اجتماعی ذبیح در یک کلیت بپذیرد؛ کلیتی که به‌دلیل پردازش نشدن خوب چندان یکدست از کار در نیامده است، چنانکه اشاره سریال به فرهنگ دعا و توکل و حرف‌های پیش نماز مسجد و بده بستان کلامی وی با تیمور گلچین چندان تأثیر‌گذار از آب درنمی‌آید و انگار از سر انجام وظیفه و خالی نبودن عریضه بوده است.

در حقیقت باید عنوان کرد ده‌نمکی در دارا‌و‌‌ندار نتوانسته است بین محتوای مورد نظرش و فرم ارائه آن رابطه صحیحی برقرار کند؛ این مشکلی است که منتقدان وی در مورد فیلم اخراجی‌ها نیز به وی نسبت می‌دهند. بسیاری از منتقدان لودگی شخصیت‌ها در اخراجی‌های یک و 2 را ناقض ارزش‌های دفاع مقدس می‌دانند، درصورتی که وی اصلا قصد وهن دفاع مقدس را ندارد و این سوء تفاهم از بی‌تجربگی وی در ارتباط برقرار کردن بین فرم و محتوا ناشی می‌شود؛ ضعفی که کارگردانی چون ده‌نمکی برای بقا در سینما و تلویزیون به دور از ابتذال و کلیشه به آن احتیاج مبرم دارد.

کد خبر 104508

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز