به قول بروبچههای این گروه، حالا در استرالیا، اروپا و آمریکا نیز این برنامه شنونده دارد. نظر شما چیست؟ یادتان هست آنزمان که رادیو شروع به کار کرد، هنوز هیچ تصویری جرأت رویارویی با آن را نداشت؟ میدانید رادیو در جنگ جهانی دوم تا چه اندازه سرنوشتساز بوده است؟
در سال1938 هنگامی که اورسن ولز نمایش معروف جنگ دنیاهای خود را اجرا کرد و در شهر بلوایی به پا شد همه تا مدتها با نگرانی به آسمان نگاه میکردند؟ آن سالها هنوز تلویزیون به عنوان یک غول تصویری دنیای افسانهای، مطرح نبود و شما مثل الان با سیل عظیمی از رسانههای تصویری و صوتی پیشرفته روبهرو نبودید. بنابراین اورسن ولز توانست با اثر رادیویی خود مردم آنزمان آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد و بعد از آن هم به سینما راه یابد و اثر شگفتانگیز و بهیادماندنی «همشهری کین» را بسازد.
این روزها اگر در موج عظیم رسانههای تصویری اخبار و اطلاعات و ماهوارهها و CD و اینترنت و.... بتوانید یکی،دو ساعتی هم مردم را گوش به زنگ یک برنامه رادیویی قرار دهید، خیلی هنر کردهاید اما جمعه ایرانی تلاش دارد به سبک خود خود ایرانیها مردم را شاد کند؛ یعنی فضایی شاد، همراه با شعر، طنز، خنده، غزل و بعضاً نیش و کنایه. حدود 18-17سال از عمر این برنامه میگذرد. برنامه صبح جمعه با شما در سالهای بعد از انقلاب کارش را شروع کرد. دقیقا در سال64 این برنامه با حضور کسانی چون مرحومین فرهنگ مهرپرور، منوچهر نوذری، عزتالله مقبلی، در کنار هنرمندانی چون نوروزی و خانم دیهیم و... به اوج خودش رسید و تاکنون با تغییر و تحولات فیزیکی که در بازیگرانش ایجاد شده با همان تم به کارش ادامه میدهد.
این برنامه تولیدی است و دو هفته یک بار سهشنبهها بچههای «جمعه ایرانی» در یک مکان دور هم جمع میشوند و وسایل و امکانات خاصی برای ضبط برنامه را فراهم میکنند و از صبح تا شب، یک روز شاد را برای خود و دیگران مهیا میکنند. این بار مکان آنها سالن ابنسینا در فرهنگسرای قانون(شهرک غرب) است اما حالا نه از تیپ «ملون» خبری هست و نه از فرهنگ مهرپرور... .
قدمت 21ساله صبح جمعه با شما
اکنون که «جمعه ایرانی» از رادیو پخش میشود، نویسندگان آن را صادق عبداللهی، حسین هاشمی، عباس محبی و محمد حاجیحسینی تشکیل میدهند. صادق عبداللهی دو روز در هفته بخش رادیویی برنامه «مردم ایران سلام» را با اجرای جواد آتشافروز مینویسد. او درباره «صبح جمعه با شما» میگوید: «این برنامه بعد از انقلاب سال64 توسط گروهی شکل گرفت که از آن گروه فقط من به یادگار ماندم. من با محمد عیوضی به اضافه فرهنگ جولایی(تهیه کننده)، حمید منوچهری(کارگردان)، محسن فرید و مهین فردنوا(مجریان) دستاندرکاران برنامه بودیم. دهه فجر همان سال سعید توکل از قسمتهای دیگر رادیو وارد دنیای طنز رادیو شد. آن زمان برنامه «گلبانگ پیروزی» 5 روز به تهیهکنندگی توکل و 5 روز به تهیهکنندگی جولایی اجرا میشد».
بهتدریج گروه وسعت پیدا میکند و آقای شیشهگران نیز به گروه اضافه میشود. اینجاست که «صبح جمعه با شما» به دو شاخه مستقل تقسیم میشود. یک گروه شیشهگران و توکل و یک گروه عبدالهی و عیوضی. ضمن این تغییرات، مدتی ژاله صادقیان مجری گروه دوم میشود و پریچهر بهروان و منوچهر نوذری مجریان گروه اول تا اینکه مجددا این برنامه دچار تغییراتی میشود و الان سعید توکل بهتنهایی تهیهکننده این برنامه است و علی افسری مدیر تولید آن.
جزیرهای دورافتاده از یک جامعه پُرترافیک
اگر به شما بگویم همانطور که «جمعه ایرانی» در رادیو فضای شاد و ریتمیکی دارد، هنگام ضبط برنامه، بازیگرانش دو برابر پرانرژی و شاد هستند، شاید باور نکنید. این را میتوانید از کسانی بپرسید که سر ضبط برنامه حاضر میشوند تا هر دو هفته یک بار گروه «جمعه ایرانی» را تشویق کنند. بیشتر بار ریتمیک برنامه جدا از بازیگران و هنرنمایی آنها بر دوش گروه موسیقی آن است؛ یعنی داریوش اسدالهپور، ایزد کاویانی، مجتبی تیموری، پیمان حمیدی و منوچهر امینیان که هر کدام تلاش دارند فضای برنامه را شادتر کنند. اما روزی که ما چند ساعتی مهمان برنامه جمعه ایرانی بودیم، هنرمندان زیادی حضور داشتند تا نقشهای خود را به نوبت اجرا کنند.
وقتی از انتهای سالن به حضور پرشور آنها روی سن نگاه میکنم، آنها را جزیرهای دورافتاده از یک جامعه شلوغ و پرترافیک می بینیم که میخواهند شاد باشند، شاد زندگی کنند و شادی را برای مردم هدیه بیاورند؛ حتی برای اصغر سمسارزاده که تُن صدایش استحکام و جدیت خاصی دارد و همیشه شاکی است. او معتقد است الان انتقادها در برنامه نسبت به دور قبلی شدیدتر است و مسائل و مشکلات اجتماعی به شکل موشکافانهتری عنوان میشود. سمسارزاده نقشهایی چون حیرتخان و رئیس باشگاه چاخانیستها را دارد. «ولش، ولش و ولش کن» را با آب و تاب میگوید و همه را از خنده رودهبر میکند. از هر گوشه این جمع پر از خنده و شاد، صدایی خاص بلند میشود. دوتا دوتا با هم تمرین میکنند؛ یکی معترض است، یک نفر تو باغ نیست، یکی با خودش تمرین آواز میکند و آن یکی از گرانی و نرخ آزاد خرید اجناس و کوپن میگوید.
پیمان حمیدی پشت دستگاه ارگ نشسته و با صدای آهنگش، همه را سر ذوق میآورد. اردشیر منظم تقریبا به همه جا سر میزند و در گوش هر کس چیزی میگوید. صدای کارتون فوتبالیستها یادتان هست؟ آن صدا متعلق به اوست. به نظر او دوبله و گویندگی، یکی از سخت ترین کارهاست و او تلاش دارد هر بار یک تیپ خاص را اجرا کند. میگوید این روزها خیلیها صدایش را تقلید میکنند اما باز هم تلاش دارد صدای جدیدی را خلق کند. میدانید راه خلق صدای جدید او چیست؟ او میگوید: «به نظر کاریکاتوریستها هر آدمی یک موقعیت کاریکاتوری در چهرهاش دارد. من هم فکر میکنم در صدای هر آدمی یک نقطه کاریکاتوری هست که من آنها را کشف میکنم و با ترکیب صداها صدای جدیدی با رنگ و لعاب جدیدتری خلق میکنم».
اما اگر شما از شنوندگان پروپاقرص این برنامه باشید، شنیدهاید که او جدا از خوانندگی، تیپهای تکانی، تیمور، پناهی و بلژیکی و نارنجی و... را هم اجرا میکند. امروز فرحناز منافیظاهر نیز برای اولین بار بعد از گذشت سالها به جمع گروه جمعه ایرانی پیوسته. دیدن او خاطرات ده سال پیش را به یادم میآورد که او معلم خوشنویسی و نقاشی ما بود. یادش به خیر! دوران خوبی بود؛ آن زمان که او بچهها را سر کلاس مجبور میکرد تا شعر «شال قبا یارم بیار، شال قبا یارم بیار» را تا انتها بخوانند. این گوینده قدیمی رادیو که کارش را از برنامههای کودک آغاز کرده میگوید: «خاطرات قدیم رادیو برایم زنده شده و یاد بچگیهایم افتادهام».
صدای منوچهر آذری صحبت او را قطع میکند. آذری با خودش تمرین میکند: «دنیای وارونه وارونه وارونه». عباس محبی هم هست؛ کسی که اولین بار با نقش جانعلی و خانعلی در تلویزیون شناخته شد. با یک دستش بینیاش را گرفته تا صدایش به اصطلاح تودماغیتر باشد و از روی متن تندتند میخواند. مینو جبارزاده حدود 32سال پیش، یعنی از 4-3سالگی در رادیو بوده و تن صدایش باعث شده که همیشه نقش «بچهگو» را داشته باشد. او در دور قبلی این برنامه آیتمی غمگین را در صبح جمعه اجرا میکرد که جذاب بود اما بهتازگی قرار شده تیپ هلن را ایفا کند. نقش مقابل او آلن است که محمدرضا اسماعیلی آن را اجرا میکند.
جمعه ایرانی آنقدر برای مینو جبارزاده اهمیت دارد که به خاطر آن از زمان حضورش در واحد نمایش رادیو و همینطور تدریس رشته گرافیک در دانشکده هنر و معماری بگذرد و یک روز خود را در فضایی شاد سپری کند. همه بچههای گروه جمعه ایرانی نیز مثل او زمانی که سر ضبط برنامه نیستند، دوست دارند شنونده این برنامه باشند. شما چطور؟
در این زمان امیر مدرس متن مربوط به آغاز برنامه را میخواند و افشین مقراضی آواز میخواند. مقابل او منوچهر آذری هم زیر آواز میزند؛ آن هم از نوع ترکیاش. اصغر سمسارزاده از گرانی قیمت گوجهفرنگی میگوید. صدایش اوج میگیرد: «اون آقایی را که گوجه فرنگی خریده جریمهش کن. اون گوجهفرنگی کیلویی 200تومان را 500 تومان خریده. برو جریمهش کن...». مامور تعزیرات هم با شتاب میگوید: «پس من!؟ چیه آقا؟». همه میخندند و او ادامه میدهد: «شما بازداشتی». اردشیر منظم سر به سر او میگذارد و با دستی که به موهایش میکشد، او را به خنده میاندازد. کمکم سالن ابنسینا سرشار از جمعیت میشود. در میان بینندهها میرطاهر مظلومی(شریک شوکت در سریال نرگس) و امید زارع(شاگرد شوکت) هم به سالن میآیند.
جواد انصافی که قبلا با صبح جمعه با شما همکاری داشت به تماشای جمعه ایرانی آمده است. همه با دستهایشان گروه جمعه ایرانی را همراهی میکنند. فاطمه نیرومند و مهران امامیه مجریان برنامه شروع به محبت میکنند و «جمعه ایرانی» از کنایهها، گرانیها و مشکلات و... میگوید. در شلوغی سالن ابنسینا رضا عبدی یکی از افراد پیشکسوت گروه «جمعه ایرانی» تنها نشسته است.
او 53 سال در رادیو فعالیت کرده و عاشق رادیوست. هنگام توضیح درباره تیپهایش، یک جمله در میان، صدایش را به همان شکل تغییر میدهد و با اشتیاق میگوید: «از آمیز عبدالطمع که حالا تبدیل به عبدل بیزینس شده و در کانادا و دبی هم دفتر دارد و مردم را سر کیسه میکند بگیرید تا آقای بختبرگشته که زنذلیل است و دکتر تصدقی، همه خاطرات کاری من هستند. این برنامه مثل گذشته جذابیت دارد و مسائل و مشکلات را بهراحتی به شیوه طنز مطرح میکند». اشاره میکند هفته پیش از آن، آقای احمدینژاد(رئیس جمهور) نیز سر ضبط برنامه حاضر شده و کلی هم خندیده است. عبدی صحبتهایش را با این جمله تمام میکند: «اگه نگیم و نخندیم، پیاز میشیم و میگندیم!».
ضبط برنامه ادامه دارد و مسابقه «هر لطیفه، یک سکه اینترنتی» آغاز میشود. تهیهکننده نمیخواهد درباره برنامه صحبت کند: «بعدا راجع به برنامه میگم». در این میان، امیرحسین مدرس داخل بلندگو میگوید: سبزی قرمه... .