یکی از سادهترین توجهات یا قضاوتها، ظاهر کودک است. نخستین برچسبی که از همان دیدار نخست-گاهی از همان بیمارستان - به کودک زده میشود زشتی و زیبایی اوست که قضاوتی سطحی ولی معمولا پایدار در ذهن است و به ندرت از ذهنها پاک میشود.
سعی وافر در امر شبیهسازی کودک یک یا دو روزه به پدر و مادر و قضاوتهای سریع - حتی گاهی بیرحمانه- در مورد اندازه و طرح دهان، بینی، چشم و قد و قامت او، برچسبی نامرئی ولی تاثیرگذار برای تمام عمر برکودک میگذارد. اگر این نوزاد چند روزه میدانست که چگونه آینده او توسط قضاوت اطرافیان در حال شکلگیری است، محال بود که به این خوابهای طولانی طی روز برود.
این کودک روز به روز بزرگتر میشود و به سنی میرسد که کمکم کلمات برای او دارای معنا میشوند و آنگاه با مفهوم آنچه بارها و بارها شنیده، آشنا میشود. او هر روز آنها را میشنود و کمکم به این باور میرسد که حتما چیز مهمی است که همیشه درباره آن صحبت میشود و بالاخره با تکرار این اشتباه در دام این قضیه افتاده و تمام آینده خود را عوض میکند غافل از اینکه بر چسبهایی همچون زشتی و زیبایی به راحتی میتواند تغییر کند یا در پشت پرده رفتار و کردار خوب یا بد پنهان شود.
پدر و مادر عزیز، هرگز زیبایی یک کودک را به ارزش تبدیل نکنید و نگذارید اطرافیان نیز این کار را انجام دهند. هنگامی که کودک میآموزد تا با زیبایی خود جلب توجه کند به این نتیجه میرسد که مادیت وجودش، با ارزشتر از معنویت و پشتکار و تلاش است و میتواند با استفاده از آن به هر چه که میخواهد دست یابد.
متأسفانه برخی از معلمان مدارس نیز به این مسئله دامن زده و با تبعیض یا مهرورزی مستقیم نسبت به این کودکان آنها را دچار توهمی شیرین میکنند. پس از گذر از دوران خردسالی هنگامی که با تکرار بیش از حد اطرافیان، این اندیشه در ذهن کودک به باور تبدیل میشود، مشکلات بیشمار شما آغاز میشود و بهزودی با نوجوان یا جوانی روبهرو میشوید که تمام فکرش، زیباتر شدن و تاثیرگذاری از این طریق است بیآنکه برای بهتر و موفقتر شدن در زندگی تلاش کند. بالطبع انتخابهای اینگونه افراد نیز در ازدواج با همین معیارها صورت میگیرد.
این مسئله در مورد کودکانی که باز به قضاوت مردم در رده زشت قرار میگیرند نیز صادق است. با تکرار پیوسته جملاتی از قبیل: طفلکی قیافهای هم نداره، چقدر چشمش ریزه، آخه این به کی رفته، وای چقدر لاغره، مامان باباش بد نیستن پس چرا قیافه این اینجوریه، چقدر هم قد کوتاه و ریزه است، هر چی خواهرش خوشگله این نه و... به مرور اعتماد به نفس کودک را از او گرفته و باعث میشوید تا به فردی غیراجتماعی و ترسو تبدیل شود. در پارهای از موارد نیز این کودکان با خشمی عجیب در درون خود بزرگ میشوند و به شیوهای افراطی سعی در اثبات خود خواهند داشت. معمولا اینگونه بچهها در بزرگسالی به افرادی خشن و
یک بعدی در کار یا زندگی تبدیل میشوند و نسبت به جنس مخالف خود نیز جبهه میگیرند.
این قبیل برچسبها تنها به ظاهر- زیبایی و زشتی- محدود نمیشود و پس از چندی در مورد هوش، ذکاوت، شکستها و موفقیتهای او نیز اعمال میشود و ذهن آینهوار کودک خیلی زود دستخوش تلاطمی عجیب برای تبدیل شدن به آنچه از اطرافیان میشنود، میشود.
کودک را به خاطر خودش دوست داشته باشید و بدانید که ارزشگذاریهای بهتری نیز نسبت به این موارد وجود دارد؛ ارزشهایی که کودک میتواند با پشتکار و تلاشی بیشتر به آنها دست یابد؛ ارزشهایی اکتسابی نه ذاتی و شما نیز میتوانید با کمی دقت روی کلمات، آینده کودکان را در مسیر درست حرکت دهید.