بر اساس این عقیده چون کودک به علت سن کمش ماهیت وقایعی که برای مثال در حین جنگ یا مصائب طبیعی رخ میدهد، را کاملا درک نمیکند، میتواتد با استقامت بیشتری از این وقایع پشت سر بگذارد.
اما یک پژوهش جدید بر روی بازماندگان کم سن و سال توفان کاترینا و شاهدان حملات تروریستی 11 سپتامبر نتایج متفاوتی را به دست داده است.
کلود چمتوب از دانشگاه ییل و نویسنده ارشد چندین مقاله جدید درباره کودکان و مصیبت که در بخش ویژهای در شماره ژوئیه و اوت ژورنال Child Development منتشر شده است، میگوید: "شواهد فزایندهای وجود دارد که این کودکان اگر به طور مستقیم در معرض حوادث قرار گیرند و چیزی مانند برخورد هواپیماها را با برجهای تجارت جهانی را ببینند، میفهمند که چه چیزی رخ میدهد."
این بررسیهای جدید در مجموع نشان میدهد کودکان کمسن و نوجوانان نه تنها علائم استرس پس از ضربه و افسردگی را به نحوی نشان میدهند که شبیه به بزرگسالان است، بلکه ممکن است با شدت بیشتری به ضربات عاطفی واکنش نشان دهند، "چرا که" بزرگسالان هم واکنش نشان میدهند.
این بررسیها همچنین نشان میدهند که کودکان کمسن و دختران با احتمال بیشتری علائم "اختلال استرس پس از ضربه عاطفی" (PTSD) را نسبت به پسران و کودکان بزرگتر نشان میدهند.
در دو بررسی اول که پژوهشگران اثرات درازمدت حملات 11 سپتامبر را بر کودکان و والدینشان تجزیه و تحلیل کردند. در یک تجزیه و تحلیل، پژوهشگران 116 کودک پیش از سنین مدرسه و مادرانشان در بخش پایینی منهتن که به طور مستقیم در معرض حملات به مراکز تجارت جهانی قرار گرفت،دنبال کردند. مصاحبهها با مادران و معلمان کودکستانهای کودکان نزدیک سه سال بعد از 11 سپتامبر انجام شد.
چمتوب دریافت که در مقایسه با کودکانی که مادرانشان علائم PTSD یا افسردگی را گزارش نمیکنند، در کودکانی که مادرانشان هم به افسردگی یا PTSD مبتلا شده بود، چهار برابر با احتمال بیشتری ممکن است در کودکان حالت واکنشپذیری عاطفی - به معنای چسبیدن به والدین و به سرعت آشفتهشدن- رخ دهد و این کودکان با احتمال 7 برابر بیشتر سه سال پس از حوادث آسیبزا و تکاندهنده، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهند.
در مقابل، یک بررسی دوم در مورد بازماندگان 11 سپتامبر بر بیش از 400 کودک و نوجوان در سنین 12 تا 20 و مادرانشان متمرکز بود،نشان داد افرادی که مستقیما در معرض حملات قرار داشتند- برای مثال آنهایی که شاهد برخورد هواپیماها به برجها بودند- نسبت به کودکانی که مستقیما شاهد ضربه نبودند، با احتمال تنها اندکی بیشتر به PTSD مبتلا شده بودند،اما با احتمال بسیار بیشتری به افسردگی دچار شده بودند. تنها 4 درصد این کودکان 15 ماه پس از حملات PTSD داشتند، اما میزان افسردگی 12 درصد بود.
نکته جالب توجه این بود که در این بررسی که بوسیله پژوهشگر رشد کودکان الیزابت گرشوف از دانشگاه تگزاس در آستین، مشابهت آن با یافتههای یک بررسی بود که سال 2008 انجام شد، که چمتوب برای روی همین گروه کودکان مشارکتکننده در این بررسی، انجام داد. او در بررسی سال 2008 دریافت که کودکانی که به طور مستقیم در معرض حوادث 11 سپتامبر بودند- افراد مرده یا مجروح را دیدهاند، پایین پریدن مردم از ساختمانها یا فروریختن برجها را شاهد بودهاند- با احتمال سه برابر بیشتر نسبت به کسانی که به طور مستقیم در معرض این رویداد قرار نداشتند، دچار افسردگی یا اضطراب شدهاند.
چمتوب میگوید:"ما گرایش داریم بگوییم که کودکان کمسن نیازی به کمک روانی ندارند، اما در واقع آنها بسیار آسیبپذیر هستند."
نتایج چمتوب و گرشوف با بررسیهای دیگری که در همین شماره ژورنال Child Development حمایت میشود که بر روی کودکان بازمانده از توفان کاترینا انجام شده است و به طور مشابهی بیانگر تاثیر عمیقتر این حادثه بر کودکان کمسنتر نسبت به نوجوانان است