مجموع نظرات: ۰
شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۴
۰ نفر

محدثه قیدی: در مورد سرنوشت تهران، 2 نظر کاملا متفاوت وجود دارد.

گروهی بدبینانه معتقدند هر بلایی می‌شد بر سر تهران بیاید، طی چند دهه اخیر آمده است؛ برج‌هایی ساخته شد که مکان‌یابی مناسبی برای آنها نشده بود، باغ‌های بسیاری تخریب شد و جای آن ساخت و ساز شد، نظارت ناکافی و نامرغوب بودن کیفیت مصالح ساختمانی به ناامنی و مقاوم نبودن سازه‌های شهری انجامید،  مناطق خوش آب و هوا و ارتفاعات خوش منظره تهران به تملک اختصاصی در آمد، شهر بی‌برنامه رشد کرد، زیرساخت‌های شهری متناسب با باری که برآن تحمیل شده نیست، آلودگی هوا، آب، خاک و صدا، سلامت شهروندان تهرانی را تهدید می‌کند، اراضی ذخیره شهری رو به اتمام است، ضابطه‌ای بر اداره شهر حاکم نیست و مدیران می‌آیند و می‌روند و هر کس مدتی بر مسند اداره این شهر می‌نشیند و وقتی می‌رود تاثیرات سلیقه‌اش را در شهر به یادگار می‌گذارد.

در سویی دیگر اما عده‌ای هنوز امیدوارند. آنها خبر می‌دهند اتفاقاتی در راه است. این گروه که با خوش‌بینی به وقایع نگاه می‌کنند، از طرح‌ها و برنامه‌هایی برای اداره شهر تهران سخن می‌گویند که تحت عنوان طرح‌های جامع و تفصیلی اواخر سال گذشته به تصویب شورای شهر تهران رسید و امسال سال اول ابلاغ آن است.  قرار است اداره شهر از بی‌برنامگی نجات پیدا کند. مثلا قرار است هیچ رابطه‌ای با هیچ مقامی به تغییر کاربری زمینی از فضای سبز به تجاری یا مسکونی منجر نشود، قرار است محدوده شهر تهران مشخص و از رشد بی‌رویه آن جلوگیری شود و... .  اینکه طرح جامع و تفصیلی شهر تهران چیست و طراحان و تصویب‌کنندگان چه دلایلی برای دفاع از آن دارند در گفت‌وگویی با رسول خادم، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر درمیان گذاشته شدکه در پی می‌خوانید.

  • تصویب طرح جامع و تفصیلی شهر تهران یعنی برنامه محور‌شدن اداره شهری که بیش از 30سال است به بی‌برنامگی خوگرفته، برخی مشکلات آن شکل ریشه‌ای به خود گرفته و یکسری قانون‌گریزی‌ها در شهر تبدیل به رفتار شده؛ با این اوصاف آیا ضابطه‌مند شدن اداره شهر تهران، شدنی است؟

من اعتقاد ندارم شدنی نیست. شاید اصلا بپذیریم پس از چنددهه قادر نخواهیم بود تهران را با رویکرد برنامه‌محوری به شرایط استاندارد زندگی شهرنشینی  برسانیم اما دلیلی هم ندارد بدون برنامه حرکت کنیم. باید با حرکت منطقی از ظرفیت‌های باقیمانده برای ساماندهی وضعیت تهران استفاده کنیم و برای نزدیک‌کردن خودمان به شاخص‌های زندگی شهری، باید با برنامه و رعایت استانداردها حرکت کرد. نخستین سطح آن هم داشتن یک برنامه چشم‌انداز، دوم سند راهبردی و بعد هم داشتن اسناد برنامه‌ریزی است.

  • در شرایطی که تهیه و تدوین طرح‌های جامع و تفصیلی سال‌ها طول کشید فکر می‌کنید اجرای این طرح‌ها چقدر طول بکشد؟

 اینکه چگونه و چه زمانی می‌توانیم تهران را از وضعیت توسعه بی‌برنامه در حوزه‌های اجتماعی، شهرسازی، فرهنگی و اقتصادی خارج کنیم بحث دیگری است ضمن اینکه طبیعتا تلاش مدیریت شهری باید این باشد که هرچه در توان دارد مطابق استراتژی طرح جامع صرف نظم‌پذیری و نظامات اجتماعی کند که در بعضی موارد به نظر می‌رسد بیشتر از سال 1404 که افق سند چشم‌انداز است به زمان نیاز دارد. در برخی حوزه‌ها هم کارهای سختی در پیش داریم.

  • چه تضمینی وجود دارد که این طرح به سرنوشت طرح‌هایی از این دست دچارنشود؟

به نظر من واقعا مهم‌ترین اقدامات شورای شهر در دور سوم، عملیاتی کردن راهبردهای سند طرح جامع است تا از کتابخانه‌ای شدن این طرح جلوگیری شود ضمن اینکه تاکید می‌کنم از ابتدای عمر بلدیه تاکنون چنین طرحی سابقه نداشته، به همین دلیل هم برنامه 5ساله شهر تهران ارائه شد. تدوین آن توسط شهرداری چقدر زمان برد، نمی‌دانم اما در شورای شهر 3‌ماه در قالب 55جلسه در کمیسیون برنامه و بودجه این طرح را بررسی کردیم تا آماده ارائه به صحن شورای شهر شد. مراحل تصویب آن نیز 2ماه زمان برد و قرار است امسال سال اول اجرای برنامه 5ساله شهرداری تهران باشد این همه تلاش برای تدوین و تصویب برنامه 5ساله شهرداری تهران نشان عزم مدیریت شهری در تبدیل راهبردهای طرح جامع به برنامه و جلوگیری از آرشیوی شدن آن است. اما بخش عمده‌ای از این برنامه نیاز به مطالعه و تحقیق دارد تا به اهداف کمی لازم تبدیل شود.

  • در مورد نگرانی‌های دست‌اندرکاران مدیریت شهری از بابت اجرایی شدن طرح جامع بگویید.

یکی از عمده‌ترین نگرانی‌های ما ساختار مدیریت اجرایی است که متناسب با ماموریت‌های طرح جامع نیست و این لازمه‌اش اقدامات عملی‌ای است که از خود شهرداری باید شروع شود. شهرداری باید پیشتاز در انجام اصلاحات ساختاری متناسب با راهبردهای طرح جامع شود. علاوه بر این ما نگران عدم حمایت نهادهای ملی مثل مجلس شورای اسلامی از سند طرح جامع شهر تهران هستیم.

 در حالی که باید رفع مشکلات مرکز سیاسی کشور دغدغه جدی مجلس باشد به جرأت می‌توان گفت که سند طرح جامع محل استناد مجلس شورای اسلامی برای تصمیم‌گیری نیست وگرنه تمام شهرهای کشور در برنامه‌ریزی شهری یک جور تعریف نمی‌شد. نمونه‌اش این که در جریان سهمیه‌بندی بنزین شهری مثل فاروج، که اول تا آخرش یک خیابان دارد با تهران یکی دیده نمی‌شد در حالی که مسائل تهران باید در چارچوب اسناد برنامه‌ریزی شهری دنبال شود اما مصوبات مجلس همه کشور را خارج از ملاحظات اجتماعی و اقتصادی در یک نسخه لحاظ می‌کند.

از سوی دیگر بدون حمایت دولت که سهم عمده‌ای از بار تحقق راهبردهای طرح جامع را بردوش دارد، این سند قابل تحقق نیست. عدم حمایت دولت باعث می‌شود تا تمام بار راهبردهای طرح جامع به گردن مدیریت شهری بیفتد. مثلا دولت باید در نوسازی بافت‌های فرسوده، حفظ حریم شهر تهران و محدوده آن به طور جدی وارد شود و از ابزارهای خود برای اصلاح بسیاری از نابسامانی‌ها و بی‌نظمی‌های شهر تهران استفاده کند.

  •  باتوجه به رویکرد جدید مدیریت شهری در این دوره که بر استفاده از مشارکت مردمی و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در اداره شهر تاکید دارد، از تمهیدات اندیشیده شده در این‌باره بگویید.

ما باید ساختار فرهنگی- اجتماعی شهر را از طریق جذب مشارکت مردم برای تحقق راهبردهای سند طرح جامع به  نحو مطلوبی ساماندهی کنیم. اگر قرار باشد این سند برای مردم قابل فهم نباشد و مردم ندانند راهبردهای این سند، شهر را به کجا می‌برد و نتوانند سهم خود را در تحقق چشم‌اندازهای محلی، منطقه‌ای و شهری  تهران تعیین و در رفتارهای فردی و اجتماعی خود لحاظ کنند، این را هم باید به صف موانع تحقق  طرح جامع اضافه کنیم. در حالی‌که نقش مردم تا این اندازه مهم است اما نحوه ساختار مدیریت نهادهای دولتی نهادمدنی‌گریز است.

به لحاظ ساختاری در مدیریت کشور سهم نهادهای مدنی و شورایاری‌ها و اتحادیه‌های صنفی کمرنگ است. شورایاری‌ها تنها نهادهای مردمی‌ای هستند که با همه مشکلات امروز در تعامل با شورای شهر و شهرداری و برخی اداره‌ها نظیر آب‌، برق ،گاز و تلفن فعالیت می‌کنند اما سهم آنها هم در تصمیم‌گیری‌های مدیریت ناچیز است. به نظر می‌رسد این مسئله باعث شده تا حس مشارکت در بدنه جامعه  و گروه‌ها و نهادهای اجتماعی و تخصصی تزریق شود.

در مورد بخش خصوصی هم همینطور است. ساختار مدیریتی کشور و تهران، بخش خصوصی گریز است، این در حالی است که ما با محدودیت جدی در تامین منابع مالی مورد نیاز برای سند طرح جامع مواجه هستیم و وضع به گونه‌ای است که اگر حتی دولت سهم واقعی خود را در تامین منابع مالی مورد نیاز سند به مدیریت شهری بدهد و مدیریت شهری نیز مطابق برنامه بتواند منابع مالی برنامه عملیاتی خود را  به دست آورد، باز بخش قابل توجهی از برنامه‌های اجرایی در تحقق راهبردها وجود دارد که فاقد پشتوانه مالی است و جز  از طریق تعامل با بخش خصوصی قابل تامین نیست.

درحالی‌که بخش خصوصی با جدیت تمایل به سرمایه‌گذاری در بخش‌های مسکن، امور
فرهنگی- اجتماعی، ورزشی و حتی فضای سبز و خدماتی دارد اما شرایط منصرف شدن و پشیمانی فراهم می‌شود. به نظر ما درست آن است که پایه‌های اساسی اقتصاد شهری، بازار زمین و مسکن، اشتغال و سرمایه‌گذاری غیررسمی باید با مشارکت بخش‌خصوصی باشد. اما هنوز ساختار مدیریت موجود دولتی و شهری این ظرفیت را ندارد. از سوی دیگر فضای سیاسی و حاشیه‌های موجود وقت‌و زمان محدود مدیریت شهری را صرف پرداختن به مسائل حاشیه‌‌ای و غیر ضروری می‌کند، با این حال تنها راه نجات شهر تهران از کجروی‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی موجود در نظامات این شهر،  اجرای راهبردهای سند طرح جامع است تا بی‌نظمی‌ها را به تدریج کاهش داده و شرایط نظم‌پذیری برای اداره شهر فراهم شود.

کد خبر 106335

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز