آنچه در روزهای اخیر در انگلیس روی داد میتواند بسیاری از روندها را در این کشور تغییر دهد. از نظام انتخاباتی این کشور گرفته تا موقعیت رابطه با اسکاتلند و ولز که زمانی برای کبیر شدن بریتانیا با این جزیره متحد شدند، اکنون در معرض قضاوت رایدهندگان ناخشنود انگلیسی قرار گرفتهاست.
حزب کارگر که 13 سال است دولت را در اختیار دارد، در آستانه انتخابات و برای اینکه اندک گریزگاهی از بدترین تنگنای عمر سیاسی خود بیابد، وعده تغییر در نظام انتخاباتی را دادهاست؛ این موضوعی بود که در سالهای گذشته حزب لیبرال دمکرات یا همان حزب سوم و تشریفاتی انگلیس، بارها آن را مطرح کردهبود اما کسی به آن اعتنایی نمیکرد.
اکنون حزب حاکم میگوید اگر مردم انگلیس بار دیگر به این حزب رأی دهند، در اکتبر سال آینده یک همهپرسی درباره نظام انتخاباتی برگزار میکند. این موضوعی نادر در کشور انگلیس با آن نظام سختگیرانه و سنتی سیاسی است.
نظام انتخاباتی انگلیس منتقدان زیادی دارد و به همین خاطر وعده تغییر این نظام به یکی از شعارهای تبلیغاتی این انتخابات تبدیل شدهاست. در انگلیس بهطور سنتی برای اینکه یک حزب بتواند کرسی مربوط به یکی از حوزههای رایگیری را به دست آورد باید همه آرای مردم آن حوزه رایگیری را کسب کند.
یعنی احزاب باید بهصورت جداگانه اکثریت آرای تکتک حوزههای انتخاباتی را به دست آورند. بعضی احزاب کوچکتر ممکن است در کل کشور هزاران رأی به دست آورند اما حتی یک کرسی هم در پارلمان نداشتهباشند.
در این انتخابات آنچه بیش از همه مورد توجه قرار گرفته، نظام سیاسی و انتخاباتی این کشور است. در سال 1951، حدود 97 درصد انگلیسیها از 2حزب محافظه کار و کارگر حمایت میکردند ؛ در سال 2005 اما این رقم به 69 درصد کاهش یافت، در حالی که 10 درصد رأی دهندگان از حمایت از 3 حزب عمده کشور (محافظه کار، کارگر و لیبرال دمکرات ) سرباز زدند.
در انتخابات سال گذشته پارلمان اروپا- نخستین آزمون جدی افکار عمومی پس از رسوایی مالی دولتمردان کشور- تنها 60 درصد رأی دهندگان انگلیسی به یکی از 3حزب عمده کشور رأی دادند. نظرسنجیهایی که این روزها تقریبا بهصورت روزانه و گاه روزی چند بار برگزار میشود، نشان میدهد که یکهشتم مردم انگلیس از احزابی غیر از 3حزب مطرح کنونی حمایت میکنند.
اما این یکهشتم از جمعیت کشور نه تنها در مناظرههای داغ انتخاباتی 3هفته گذشته که آن هم پدیدهای جدید در انگلیس بود، نمایندهای نداشتند، بلکه به احتمال زیاد در مجلس هم نمایندهای نخواهند داشت. تا قبل از قرن 19 سیاست در انگلیس تحت سلطه 2 حزب ویگها و توریها بود.
این دو که از ابتدا حزب سیاسی به معنای مدرن آن نبودند در نیمه قرن 19 در چارچوب 2 حزب کارگر و توری متشکل شدند. این دو در تمام سالیان گذشته دولت را میان خود دست به دست میکردند. اما در این انتخابات عواملی چون وضعیت وخیم اقتصادی، پسلرزههای ناشی از جنگ عراق و افغانستان و از همه مهمتر تغییر نوع تبلیغات انتخاباتی باعث شده تا رقابتی نزدیک با نتیجهای غیرقابل پیشبینی را شاهد باشیم.
شرایط بد اقتصادی و جنگهای عراق و افغانستان روند انتخابات را به زیان حزب حاکم کارگر و به سود محافظهکاران و لیبرالدمکراتها پیش میبرد. اما تغییر نوع تبلیغات انتخاباتی میتواند روند کلی رایگیری را تحتتأثیر قرار دهد.
انگلیسیها مبارزات انتخاباتی خود را این بار به شیوه کاملا آمریکایی و با تقلید از انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا انجام دادند. علاوه بر اینکه در این انتخابات برای نخستین بار نامزدهای انتخاباتی مناظره تلویزیونی برگزار کردند، مشاوران و روسای ستادهای تبلیغاتی نامزدها هم آمریکایی بودند.
در این انتخابات آنیتا دان (مسئول روابط عمومی اوباما در کاخ سفید) مشاور تبلیغاتی محافظهکاران است و جول بننسون (مسئول نظرسنجی ستاد انتخاباتی اوباما) و مایکل شیهان (مسئول تیم نویسندگان نطقهای تبلیغاتی او) به حزب کارگر مشاوره میدهند. اینکه گوردون براون هر جا میرود از مردم میخواهد که به صفحه فیسبوک او بپیوندند یا دیوید کامرون (رهبرجوان محافظهکاران) وبلاگ وبکمرون راه انداختهاست ونیک کلگ (رهبر سوسیال دمکراتها) در تویتر تبلیغات میکند، شیوه تبلیغات انتخاباتی انگلیسیها نبودهاست.
همسران و فرزندان این سه نامزد انتخاباتی هم وارد عرصه تبلیغات شدهاند و این هم شیوهای عاریتی است. این نوع تبلیغات تاکنون توانسته توجه بخش زیادی از مردم انگلیس را بهخود جلب کند و اکنون خطر کاهش شدید میزان مشارکت در انتخابات که تا یک ماه پیش بسیار پررنگ بود، رنگ باختهاست.
اما این روند ممکن است به تشکیل پارلمان معلق منجر شود که موردی نادر در صحنه سیاست انگلیس است؛ پارلمانی که در آن هیچ حزبی نصف به اضافه یک کرسیها را در اختیار ندارد و در این حالت انگلیسیها با مفهومی به نام دولت ائتلافی آشنا میشوند.