و مدعی میشد این کوزهها هر مشکلی را حل میکنند. متهم با این شگرد سر دهها نفر را کلاه گذاشت و پولهای آنها را به جیب زد.
تحقیقات پلیس امنیت عمومی سیستان و بلوچستان برای دستگیری زن رمال با شکایت تعدادی از مالباختهها شروع شد. یکی از شاکیان مدعی بود: مدتی قبل از طریق یکی از دوستانم با زن رمالی آشنا شدم که مدعی بود میتواند هر مشکلی را حل کند.
بعد از اینکه به خانه این زن رفتم، وی به بهانه بختگشایی چیزهایی روی کاغذ نوشت و سپس کاغذ را داخل یک کوزه گلی انداخت. زن میانسال مدعی بود که این کوزه جادویی است و مدتی بعد از اینکه کاغذ در داخل کوزه ماند، حتما همسر خوبی نصیبم میشود و خوشبخت خواهم شد.
شاکی ادامه داد: زن رمال برای نوشتن این ورد، مبلغی از من گرفت اما با گذشت مدتی هیچ اتفاقی نیفتاد. شاکیان دیگر نیز مدعی بودند برای حل مشکلشان مبالغی را به زن رمال پرداخت کردهاند اما نه تنها مشکلشان حل نشده، که با دردسرهای دیگری هم روبهور شدهاند.
با شکایت شاکیان، پروندهای در این خصوص تشکیل شد و با صدور دستور قضایی، ماموران برای دستگیری متهم راهی خانه او شدند. با دستگیری زن رمال و کشف تعدادی کوزه گلی و کتابهای مخصوص رمالی در خانهاش، وی به اداره پلیس انتقال یافت و در بازجوییها به فریب دادن مشتریانش اعتراف کرد.
او گفت: من سالها با همسرم که تعمیرکار بود در پاکستان زندگی میکردم تا اینکه مدتی قبل او جان خود را از دست داد. از آنجا که هیچ پولی برای گذران زندگی نداشتم، تصمیم گرفتم به زادگاهم یعنی یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان برگردم اما قبل از برگشتن کتاب عجیبی که مخصوص رمالی بود به دستم رسید.
با خواندن این کتاب فکری به ذهنم رسید و از آن زمان تصمیم گرفتم بعد از برگشتن به ایران از طریق رمالی زندگیام را بچرخانم. به همین خاطر آن کتاب را تا آخر خواندم تا بتوانم روش نوشتن طلسم و جادو را یاد بگیرم.
وی ادامه داد: وقتی به زادگاهم برگشتم، مدعی شدم که در پاکستان کارم رمالی بوده و از طریق ورد و جادو مشکل افراد زیادی را در آن کشور حل کردهام. این بود که رفتهرفته طعمههایم باورشان شد که من میتوانم هر مشکلی را حل کنم و از آن به بعد هر روز به تعداد آنها اضافه میشد.
من علاوه بر استفاده از کوزههای جادویی، در بعضی موارد مدعی میشدم که میتوانم از روی عکس افراد، طالع آنها را ببینم. حتی برای اینکه کارهایم بیشتر عجیب و غریب باشد، برای مادرانی که نوزادشان شیر نمیخورد،
با خون مرغ چیزهایی روی کاغذ مینوشتم و مدعی میشدم که این طلسم باعث میشود که نوزاد آنها شروع به خوردن شیر کند. بعد از اعترافات متهم برای وی قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.