ذخایر چشمگیر نفت و گاز ایران و موقعیت ژئوپلیتیک آن عاملی بوده که ایران همیشه در کانون توجهات جهانی قرار بگیرد. دریای خزر نیز بهواسطه ذخایر هیدروکربوری سرشارش و شرایط جغرافیایی خاص که دارد این روزها بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است. بدون هیچگونه تردیدی اروپا نیازمند نفت و گاز خزر بوده و در صحت این موضوع هیچگونه شکی نیست. اتحادیه اروپا در چند سال گذشته در بحرانی گرفتار شد که ناشی از فقدان امنیت منابع تأمین انرژی این اتحادیه است.
میزان نفت و گازی که این اتحادیه از روسیه وارد میکند روز به روز سهم بیشتری از کل میزان نفت و گاز مصرفی اروپا را بهخود اختصاص میدهد. در واقع این حجم عظیم رو به افزایش از اشکال مختلف انرژی هم شامل نفت و گاز استخراج شده در خاک روسیه میشود و هم شامل حجم صادرات سایر کشورها نظیر قزاقستان که از طریق زیرساختهای انتقال انرژی (مانند خطوط لوله نفت و گاز) روسیه و از خاک این کشور به اروپا منتقل میشوند. در این بین بهنظر میرسد که کشورهای آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان بهعنوان کشورهای حوزه خزر تنها منابع جایگزین انرژی برای اتحادیه اروپا به شمار میروند.
با این حال اروپا درباره برقراری این خط مستقیم انتقال انرژی تنها با مذاکره و ابراز تمایل بسنده کرده و گام دیگری برنداشته است.
از سوی دیگر روابط نزدیکتر با کشورهای حاشیه خزر که از طریق مبادلات تجاری مستقیم با محوریت انرژی میسر میشود برای کشورهای بریتانیا، آمریکا و اعضای ناتو به معنای تضمین پشتیبانی از نیروهای این کشورها در افغانستان و تأمین مستقیم و بیوقفه مایحتاج روزمره آنهاست. با این همه اهمیت استراتژیک و پتانسیل تولید انرژی در این ناحیه از جهان در معرض خطر قرار دارد. آذربایجان تاکنون هدفمندانه به پیشنهادهای مسکو توجهی نکرده است و پروژههای خود را برای ساخت خطوط انتقال انرژی از طریق ترکیه به خاک اتحادیه اروپا و بازارهای غربی دنبال کرده است.
بدون شک سیاست نادرست اتحادیه اروپا و نادیده گرفتن آذربایجان در سایر مسائل ممکن است تغییر معادلات را در این منطقه از خزر بهدنبال داشته باشد که عواقب آن برای اتحادیه اروپا بسیار خطرناک است. با توجه به این شرایط بهنظر میرسد اکنون وقت آن فرا رسیده است که اتحادیه اروپا، اعضای ناتو، ایالات متحده و در یک کلام جهان غرب دریابد که تمام منافع به ظاهر متفاوت آنها در یک نقطه از جهان با هم تلاقی میکنند که دریای خزر است و اگر آنها خواستار حفظ منافعشان هستند باید برای اطمینان از حفظ آنها تصمیمی بگیرند پیش از آنکه مناطق غنی حاشیهای دریای خزر بار دیگر در جمله سرزمینهای اقماری روسیه درآید.
حضور بیشتر اتحادیه اروپا در حوزه دریای خزر دست کم ابتدای کار موجب آزار روسیه خواهد شد اما حتی اگر این آزار و اختلافات موجب رویارویی جزئی غرب و روسیه شود اتحادیه اروپایی نباید فراموش کند که این رویارویی غیرقابل اجتناب است و حتی اگر از نزدیکی و افزایش نفوذ در حوزه دریای خزر چشم پوشی کند باز برای شکستن انحصار انرژی مسکو ناچار است در مقطعی رودر روی کرملین بایستد در حالی که از موضعی بهمراتب ضعیفتر با روسیه مواجه میشود. در کنار همه اینها اروپا در یک کلام استطاعت چشم پوشی از منابع سرشار دریای خزر را ندارد.