سیدابوالحسن نواب متولد 1337 رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، سالهاست که به فعالیتهای مذهبی اشتغال دارد.وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، در سال1350 وارد حوزه علمیه شد و تا سال پیروزی انقلاب اسلامی، در مدرسه حقانی قم به تحصیل علوم اهلالبیت(ع) اشتغال داشت.
نواب در همان سالها در موسسه «در راه حق» به فراگیری علوم روز مانند جامعهشناسی و فلسفه پرداخت و همزمان در درس خارج آیات عظام شیخمرتضی حائرییزدی، شبیریزنجانی، مظاهری و مرحوم میرزاجوادآقا تبریزی به تحصیل فقه و اصول مشغول بود. نواب در گفتوگویی با همشهری، ولایت فقیه را دستاورد گرانقدر انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی(ره) عنوان و تاکید میکند: تغییر نظام شاهنشاهی، دستورالعمل گرفتن حکومت از شریعت اسلامی به عنوان دستور زندگی انسانها و عدالت، سه خواست مردم ایران بوده است.
تصور میشود آنچنان که باید و شاید، نسبت به جایگاه و اهمیت مجلس خبرگان رهبری تاکید صورت نگرفته و شاید به این موضوع، کمتر از موضوعات دیگر پرداخته شده است؛ به عقیده شما میتوان بیش از این جایگاه خبرگان را به مردم شناساند؟
- ولایت فقیه دستاورد مهم و گرانقدر انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی(ره) است. اگر انقلابهای جهان هر کدام یک دستاورد داشته است و برای این بوده که نظامی را ساقط کنند و نظام دیگری را جایگزین آن کنند، در انقلاب اسلامی حضرت امام(ره) انقلاب نکردند که شاه سلطنت بکند و حکومت نکند؛ امام طرح کامل برای حکومت داشتند.
این طرح وقتی در سال42 نهضت اسلامی آغاز شد افراد، دو گروه بودند؛ عدهای همراه با امام بودند که معتقد بودند که رژیم باید به صورت 100درصد تغییر کند و گروههایی نیز با تغییرات 10درصدی موافق بودند. نظام شاهنشاهی زیر بار این مسائل نرفت و امام سلطه آنها را تغییر 100درصدی داد و تز جدید ولایت فقیه را ارائه کرد.
ولایت فقیه حرف جدیدی در دنیای امروز است که شامل فقاهت به علاوه عدالت میشود. عدالت خواست مردم بود و فقاهت هم چون مردم حاکمیت اسلام را به عنوان نظام حکومتی خواسته بودند، مورد توجه قرار میگرفت. سه خواست مردم در انقلاب اسلامییعنی تغییر نظام شاهنشاهی، دستورالعملگرفتن از شریعت به عنوان دستور زندگی انسانها و عدالت، در انقلاب اسلامی با هم ادغام شد.
تحقق تئوری ولایت فقیه که یکی از خواستهای مردم بود عملی شد اما مردم باید فرد مجری این کار را انتخاب میکردند. در مورد امام، این انتخاب به طور قهری و در طول انقلاب صورت گرفته بود و در مورد مقام معظم رهبری نیز به عنوان ولی فقیه و به عنوان اصلیترین محور انقلاب توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب شدند.
بر این اساس، باید گفت که مجلس خبرگان رهبری مهمترین انتخاب در کشور است چون قرار است در آن مهمترین فرد کشور انتخاب شود. رای به خبرگان در حقیقت رای به حاکمیت سه قوه و حاکمیت نظام اسلامیاست که مهمترین اقدام آن انتخاب رهبر است.
آیا این اهمیت برای مردم نیز به طور کامل بازگو شده است؟
- مردم باید بدانند که این انتخابات، سرنوشتسازترین انتخاب است چون رسمیت سه قوه از طریق رهبری است. مجلس با توجه به شورای نگهبان رسمیت مییابد که آنها منتخب رهبری هستند. رئیس قوه قضاییه به طور مستقیم توسط رهبری انتخاب میشود و رئیسجهوری هم اگر حکمش به تنفیذ رهبری نرسد، ارزش ندارد.
به عقیده شما در انتخابات مجلس خبرگان رهبری فضای رقابت به طور کامل برقرار است؟ چگونه میتوان این فضا را به طور کامل ایجاد کرد؟
- افرادی که میخواهند انتخاب شوند باید تعدادشان بیشتر باشد و آزادی انتخاب برای مردم بیشتر باشد. ما در کشور افراد خبره بسیار بیش از این تعداد داریم.
پس چرا این افراد خبره وارد عرصه نمیشوند؟ چه اقدامی باید صورت گیرد که آنها وارد این عرصه شوند؟
- مجامع روحانی و احزاب سیاسی باید از قبل از انتخابات وارد صحنه شوند و افراد لایق را شناسایی کرده و شرایط حضور در انتخابات را برای آنها فراهم کنند. یکی از زاهدترین اقشار هنوز هم قشر روحانیت است.
روحانیون زیادی هستند که میتوانند به عنوان خبرگان مطرح شوند ولی امکانات مالی و شرایط تبلیغات و فعالیتهای انتخاباتی را ندارند. مقام معظم رهبری پس از رحلت حضرت آیتالله اراکی فرمودند که در این کشور بیش از 100نفر هستند که قدرت فتوادادن داشته باشند پس حتما بیش از 1000نفر هستند که اجتهاد متجزی را داشته باشند ولی باید کشف و شناسایی و در معرض شناخت مردم قرار گیرند.
مراحل بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس خبرگان رهبری را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا گرفتن آزمون کفایت میکند یا اینکه باید این مساله تصحیح شود؟
- اگر فقاهت تنها شرط خبرگان باشد، این خبره و منتخب نمیتواند فردی را انتخاب کند که بتواند رهبر عالم به زمان و مطلع از جریانهای سیاسی را انتخاب کند. شورای نگهبان باید در دو مرحله به این مساله اقدام کند؛ اول امتحان عمومی برگزار کند یعنی فرد به مسائل سیاسی و روابط بینالملل و مسائل اجتماعی و سیاسی کشورها و فرهنگ کشور و جهان آگاه باشد و پس از اثبات و احراز این شرایط برای خبرگان منتخب، اقدام به مرحله دوم یعنی آزمون فقاهتی کند.
به عقیده من نکته خلاف عدالت در روش شورای نگهبان در امتحان فقاهتی به چشم نمیخورد. البته ممکن است شیوههای جمعی و پیشرفتهتری نیز برای احراز صلاحیت فقهی افراد پیدا شود ولی در اصل و بنای کار شورای نگهبان، نقطهضعف آشکاری به چشم نمیخورد.
بهتر نیست همه گروهها و تفکرات سیاسی را برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ترغیب کرد تا خبرگان، ترکیبی مناسب از همه سلایق را داشته باشد؟
همانگونه که چندصدایی در روحانیت بوده و هست و خواهد بود، مجلس خبرگان هم به عنوان یک مجلس روحانی و علمایی از همین چندصدایی برخوردار بوده و خواهد بود. در تمام سه دوره گذشته و در دوره آینده این جهت محفوظ بوده و خواهد بود.
بنابراین شاید چندصدایی و آزادی عمل در طول تاریخ روحانیت با هیچ مجموعه دیگری قابل مقایسه نباشد ولی توافق حداکثری در مجلس خبرگان همیشه خواهد بود چون توافق بر اصل است که همگان آن را پذیرفتهاند و آن اصل ولایت فقیه است.
در مورد مصادیق هم تعددی نیست که بخواهد مورد نزاع و اختلاف قرار گیرد و حوزه رهبری هم حوزه سیاسی کاری و محل کشمکش بین احزاب نیست. رهبری، جایگاه پدری بر اقشار و سلایق مختلف کشور دارد. احزاب میبینند که چگونه وقتی از قدرت کنار میروند و حزب مقابل آنها به قدرت میرسد، قصد حذف کامل آنان را از صحنه دارد ولی اگر بعدها در کشور حفظ میشود و بخشی از کارهای کشور به آنان واگذار میشود توسط رهبری است.
بنابراین حفظ جایگاه و شان رهبری در بین جریانهای سیاسی مختلف و معتقد به نظام محفوظ است و اگر اختلافی است و مخالفتی وجود دارد توسط کسانی است که اصلا این جایگاه را به رسمیت نمیشناسند و خواستار براندازی نظام هستند.
بین گروهها و ائتلافهای موجود در انتخابات خبرگان رهبری، بخت کدامیک برای موفقیت در این انتخابات بلندتر است؟
- اعتماد مردم به جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز هنوز هم در بهترین وضعیت ممکن ارزیابی میشود. پیشبینی میشود که بیش از 70درصد از لیست جامعتین در کشور موفق شود و هنوز در مساله خبرگان، گروه مرجعی جایگزین مجامع روحانی نشده است.
خود جامعتین هم برای منطقیترشدن ترکیب اعضا، هم از افراد معمر استفاده کرده برای نفوذ بین مردم و مقبولیت انتخاب رهبری توسط آنها و هم از افراد جوانتر برای تشخیص بهتر مطالبات مردم. به علاوه سران جامعه روحانیت در تهران از بودن لیستهای دیگر، هم استقبال کردند و هم برای اعضای رسمی خودشان منعی برای شرکت در لیستهای دیگر قائل نشدند؛ به معنای دیگر، جامعه روحانیت مبارز چندصدایی را در انتخابات تهران در مساله خبرگان پذیرفته است.