هایمن که مدرس انشاء در کالج بود، برخلاف انتظارش، به جای آنکه به قول خودش هر دقیقه وقتش را با کودکش بگذرانند، با گرفتن ساعات تدریس بیشتر خودش را از خانه دور نگه میداشت. هایمن 51 ساله به یاد میآورد:
"نمیدانستم نقش من در این وضعیت چیست."
بر عکس زنش فورا با پسرشان، جیک، که اکنون یک نوجوان است، پیوند عاطفی برقرار کرد. هایمن میگوید: "زنم، بتسی، عاشق بچهمان شده بود. اما چنین محبتی را در خودم حس نمیکردم. فکر میکردم آدم شکستخوردهای هستم. فکر میکردم باید این موضوع را پنهان نگه دارم و مجبور با آن کنار بیایم."
***
اما هایمن شکست نخورده بود. او دچار افسردگی شده بود. افسردگی پس از زایمان که برای مدتها تصور میشد، بیماری است که برخی از مادران تازه را گرفتار میکند، ممکن است مردان را هم مبتلا کند. اما به گفته کارشناسان بهداشت روانی این حقیقت اغلب نادیده گرفته میشد. حدود 10 درصد از مردانی که تازه پدر شدهاند و حدود 14 درصد زنانی که تازه مادر شدهاند، به افسردگی مبتلا میشوند.
[پدرها هم بعد از زایمان همسر افسردگی میگیرند]
اما اغلب مردان و همسرانشان متوجه بروز این عارضه نمیشوند. علائم این بیماری در مرد وزن مشابه است، اما علت آن ممکن است متفاوت باشد.
احتمالا در زنان تغییرات هورمونی در ایجاد افسردگی پس از زایمان نقش دارد، اما در مردان ممکن است تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره در سبک زندگی آغازگر افسردگی هنگام پدرشدن باشد.
پس از تولد نوزاد، تغییراتی در ساختار خانواده ایجاد میشود. ممکن است فشار تامین افتصادی مراقبت ار کودک بر مرد فشار آورد. مرد ممکن است توجه همیشگی همسرش را که به آن عادت داشته است، از دست بدهد. و البته خواب او هم به علت گریههای شبانه نوزاد به هم میریزد. پدران افسرده نسبت به مادران افسرده با احتمال بیشتری ممکن است به رفتارهای مخرب مانند روی آوردن به مواد اعتیادآور، حملات عصبانیت، درگیرشدن با دیگران، و رفتارهای خطرآفرین مانند رانندگی بیاحتیاط یا بیبندوباری جنسی روی آورند.
برخی نیز مانند هایمن خود را در ساعات طولانی کار غرق میکنند.
نشانههای دیگر این عارضه: خلق افسرده و غمگین، از دست علاقه و لذت، اضافه وزن یا کاهش وزن، پرخوابی یا کمخوابی، بیقراری، خستگی، احساس بیارزش بودن یا گناه، اختلال تمرکز، و اشتغال خاطر با مرگ و خودکشی.
افسردگی میتواند در طول چند روز یا چند هفته پس از زایمان شروع شود و برای یک سال یا بیشتر ادامه پیدا کند.
اگر افسردگی پس از زایمان در پدر معالجه نشود، ممکن است هم برای کودک و هم برای والدین زیانبار باشد. کودکانی که در خانوادهای متولد میشوند که توجه کمتری از والد یا والدین افسردهشان دریافت میکنند، در معرض ابتلا به مشکلات جسمی و عاطفی هستند. تصور میشود که افسردگی پدر احتمال پرخاشگری و رفتارهای مخرب در کودک را در آینده افزایش دهد (برعکس افسردگی درمادر با کاهش کلی سلامت، مشکلات یادگیری، و خطر بیشتر ابتلا به افسردگی در کودک همراهی دارد). افسردگی پس از زایمان را میتوان با رواندرمانی، دارودرمانی یا ترکیب هر دو روش درمان کرد.
توجه همسر معمولا در شناسایی افسردگی در پدر جدید مهم است. در اغلب اوقات همسر فرد است که برای اولین بار متوجه افسردگی او میشود. به خصوص در مردانی که سابقه افسردگی دارند، توجه بیشتری از طرف همسر از لحاظ بروز افسردگی پس از زایمان لازم است. داشتن سابقه افسردگی یا بیماری روانی پدر را در معرض خطر بیشتر افسردگی پس از زایمان قرار میدهد، همچنین داشتن همسری که افسردگی پس از زایمان داشته است، این خطر را در مرد هم افزایش میدهد.
این افزایش خطر افسردگی، حتی در مواردی که زوج متارکه کرده یا طلاق گرفتهاند هم وجود دارد.
****
هایمن که برای بیماریش تحت درمان قرار نگرفته بود، دو ماه پس از تولد فرزندش به یک تجربه عاطفی عمیق رسید. همسرش نوزاد را که جیغ و داد میکرد، روی سینه او گذاشت و پدر و پسر با هم به خواب رفتند. "وقتی از خواب بیدا رشدم، و بچهام را در کنارم دیدم، به گریه افتادم. تازه فهمیدم که او پارهای از وجود من است."
USNEWS