دو انتخابات (و در بعضی حوزهها، سه انتخابات) مهم پیشرو داریم:
انتخابات خبرگان که طی آن اعضای مجلسی تعیین میشوند که وظیفه آنان تعیین و نظارت بر عالیترین مقام کشور است، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که به تعبیری اجتماعیترین نوع گزینش محسوب میشود و انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی برای ترمیم قوه مقننه کشور.
در روزهای گذشته، نامزدها در فضایی انتخاباتی به رقابت پرداختهاند، خود را عرضه و برنامههای خود را اعلام کردهاند. اکنون این ملت است که دست به گزینش افراد و برنامهها میزند.
شاید در این ساعات پایانی توجه به موارد زیر قابل توجه بنماید:
1) مشارکت حداکثری در انتخابات، راهبرد اساسی یک ملت زنده و منسجم است.
رأی هر یک از ما در تعیین سرنوشت خود اثر دارد و بر این مبنا نمیتوان شانه از این وظیفه خالی کرد؛ ضمن آن که هر حضور، فارغ از نوع انتخاب و رقابتهای درونی، انسجام ملی را نشان میدهد و در شرایط امروز کشور، انتخابات که واضحترین شکل مشارکت اجتماعی و سیاسی است میتواند عامل مؤثری در بی اثر کردن تهدیدات خارجی باشد. بر این مبنا مشارکت حداکثری به معنای بیمهکردن کشور نیز قابل تفسیر است.
2) اخلاق سیاسی و انتخاباتی- که البته همه از آن دم میزنند- وجوه، شئون و زوایای مختلف دارد. واقعگویی، پرهیز از رذایلی که پیش از اخلاق سیاسی در شرع مقدس تقبیح شده است، دوری گزیدن از ماکیاولیزم، تن دادن به نتیجه انتخابات (و به تعبیری ادب شکست و ادب پیروزی) مواردی هستند که در این مقطع اهمیت بیشتری دارند.
3) حاکمیت و مردم، حقوق و وظایف متقابل دارند. اگر تداوم یک نظام سیاسی با اعمال حق حاکمیت توسط مردم محقق میشود و در واقع بهرهگیری مردم از حق خود، اصولا انتخابات را به مثابه یک نماد از مردمسالاری میسازد. متقابلا حاکمیت موظف است ضمن صیانت از آرای مردم اجازه مخدوش شدن انتخابات را ندهد چرا که در این صورت مشروعیت انتخاب با تردید جدی مواجه میشود.
در شرایط حساس منطقهای و داخلی که کشور با طمع و تهدید بیگانگان مواجه است این وظیفه، مضاعف مینماید. دولت و به ویژه ستاد انتخابات کشور و کلیه نهادهای اجرایی، نظارتی و دستگاههای مسئول سلامت و امنیت انتخابات باید متوجه این وظیفه باشند و ضمن اجرای مقتدرانه قانون، اولا خود از هر گونه مداخله پرهیز نمایند تا رعایت امانت، جلوه و ظهور خارجی پیدا کند و ثانیا اجازه دخالتهای غیرقانونی و یا خدای نکرده تخلفات گسترده و برنامهریزی شده را ندهند تا امنیت روانی برای شرکتکنندگان و نامزدها تأمین شود.
4) معیارهای گزینش هر یک از انتخابات یاد شده، علاوه بر ملاکهای عمومی و مشترک، مشخص است. به ویژه در انتخابات شوراها که جنبه عمومیتر و مرتبط با زندگی روزمره مردم دارد، پرهیز از هر گونه سیاستزدگی الزامی مینماید.
شوراها که عهدهدار تنظیم مقررات، نصب و نظارت بر مدیریت شهری هستند باید مبتنی بر خبرگی و کارآمدی باشند تا اثربخشی متناسب از خود بروز دهند.
علاوه بر آن، آسیبشناسی دوره اول شوراها بهویژه در شهرهای بزرگ و بالاخص در تهران نشان داد که اشتباه در برداشت از نقش شوراها و مساوی دانستن آن با میدان تحرکات و جلوهگریهای سیاسی خسارات بزرگی به اداره شهر میزند و سیاسی کردن این نهاد اجتماعی بیشترین و فوریترین زیان را متوجه مردم کوچه و خیابان میکند.
ملاکهایی که رهبر معظم انقلاب ارائه کردند (صالح، صادق، دلبسته انقلاب و کارآمد) بهویژه در این انتخابات اهمیت بیشتری دارد. هریک در انتخاب نیکوترین تلاش کنیم، متوجه نتایج و تبعات انتخاب خود باشیم، به سرنوشت خود و فرزندانمان بیندیشیم و چهرههایی را برگزینیم که به صلاح و صداقت و کارآمدی آنان باور داریم.