گرچه این پدیده بیشتر در شمار وظایف معاون انسانی این سازمان قرار دارد اما به دو دلیل به سراغ معاون طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست رفتیم؛ نخست اینکه معاون انسانی سازمان محیطزیست، کمتر تن به مصاحبه میدهد و از زمانی که بر این مسند تکیه زده بهندرت در مقابل رسانهها نمایان شده است.
دوم آنکه برخی کارشناسان، تالابهای خشک شده را منشأ داخلی ریزگردها معرفی میکنند. حتی این فرضیه مطرح است که بیش از 90 درصد ریزگردها منشأ داخلی دارند ؛ دراین میان از تالاب هورالعظیم بهعنوان کانون اصلی ریزگرد نام برده میشود.
اما محمدباقر صدوق، معاون طبیعی محیطزیست گرچه هورالعظیم را در ایجاد ریزگرد مؤثر میداند اما تأکید میکند: براساس اطلاعات و سوابق مربوط به پیشینه ریزگرد که یک دوره زمانی 15 ساله از سال 73 تاکنون را شامل میشود، نمیتوان درصد مشخصی برای منشأ داخلی و خارجی ریزگرد اعلام کرد اما آنچه مسلم است بخش عمده ریزگردها از کشورهای خارجی سرچشمه میگیرد.
صدوق با تأکید براینکه هورالعظیم یکی از عمدهترین کانونهای ریزگرد است، میگوید: در زمان صدام، بخشی از اراضی این تالاب با ایجاد نهری بین دجله وفرات زهکشی و تبدیل به اراضی کشاورزی شد، بخشی از ریزگردها ناشی از همین تغییر کاربری اراضی تالابی است. وی میافزاید: منشأ ریزگردها تنها به هورالعظیم که بخشی از آن در خوزستان و بخشی در جنوب کشورعراق واقع شده محدود نمیشود بلکه بخش عمده ریزگردها از اردن، سوریه و عربستان وارد کشور میشود.
صدوق با اشاره به وضعیت بحرانی تالابها تصریح میکند: چنانچه برای بهبود شرایط ناگوار تالابهای کشور چارهاندیشی نشود در آینده نزدیک این تالابها به کانونهای ریزگرد تبدیل خواهند شد. برای نمونه در حال حاضر دریاچه ارومیه بهدلیل کم آبی وضعیت بسیار نامطلوبی دارد و بخش قابل توجهی از اراضی تالابی آن خشک شده است در نتیجه با وزش هر بادی مقدار زیادی نمک از این اراضی جدا و در مزارع و شهرهای اطراف پخش میشود که اثرات سوئی بر زندگی مردم و اراضی کشاورزی منطقه دارد.
هامون هم وضعیتی مشابه دارد. تالابهای بختگان، طشک و گاوخونی هم خشک شدهاند. صدوق تأمین حقابه تالابها را مهمترین راهکار برای احیای مجدد زیستبومهای تالابی عنوان میکند و میافزاید: مشکلی که درکشورما وجود دارد بخشینگری در اجرای طرحهای عمرانی از جمله احداث سدهاست.
در نتیجه بهرغم مزایایی که این سازههای عظیم آبی بهخصوص در زمینه کنترل آبهای سطحی دارند اما بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی در مکانیابی و اجرای این سازهها، سبب شده تا تأثیرات نامطلوبی بر طبیعت داشته باشند. صدوق میگوید: وضعیت ناگواردریاچه ارومیه ناشی از همین طرز نگاه در سدسازی است گرچه وزارت نیرو اعلام کرده 67 درصد خشکی این دریاچه به خاطر خشکسالی است و سهم سدهای بالادست در ایجاد وضعیت بحرانی ارومیه فقط 5 درصد است.
اما این آمار که مشخص نیست براساس چه پارامترهایی اعلام شده به هیچ عنوان برای سازمان محیطزیست قابلقبول نیست.وی درخصوص اقدامات سازمان محیطزیست برای مقابله با پدیده ریزگرد میگوید: با توجه به اینکه منشأ اصلی این ریزگردها در کشورهای دیگر قرار دارد سازمان محیطزیست برای دستیابی به سازوکاری مناسب با مراجع مسئول در سوریه، عراق و ترکیه تفاهمنامههایی را امضا کرده و تلاش میکند تا براساس این تفاهمنامهها برای مهار ریزگرد اقدام کند اما زمانی اقدامات سازمان محیطزیست میتواند به نتیجه برسد که کشورهای مذکور در این زمینه همکاری کنند.