علاقهمندی تکتک افراد جامعه به علم، هنر، خرید، دکوراسیون، روانشناسی، روابط دوستانه و فامیلی و حتی طبیعت، مجموعهای است که سبک زندگیشان را تشکیل میدهد.از سوی دیگر تصمیمگیری برای درآمد در واقع نشاندهنده این است که فرد به چه چیزهایی اهمیت میدهد، از اینرو سبد خریدی که ماهانه یا سالانه میتوان برای هر خانواده یا فردی در نظر گرفت، دقیقا سبک زندگی فرد را مشخص میکند. سبد خریدتان را با هر چیز پر کنید و درآمدتان را به هر چیز اختصاص دهید سبک زندگیتان را تعریف کردهاید که نشانگر نگاه شما به زندگی است.
فهرست خرید ماهانه خانوادهها هر چند چیزی جز یک لیست در برابر هزینهها نیست اما نکتههای زیادی از بررسی خریدهای خانواده میتوان بیرون کشید. برخی خانوادهها یک سررسید برای یادداشت کردن لیست خریدشان دارند و خریدهای روزانه را همراه با قیمت کالاهایی که خریدهاند در آن مینویسند، پایان روز هم معمولا جمعی بر خرید روزانه میزنند تا فردا صبح که دوباره لیست جدیدی باز شود.
این سررسید در گذر زمان نکات زیادی را برای خانوادهها مشخص میکند، اگر خیلی با دقت نوشته شده باشد میزان تورم را میتوان براساس آن اندازه گرفت، مثلا قیمت گوشت، پنیر و مرغ و ماهی خریداری شده در ماههای آخر سال را میتوان با قیمتی که در اول سال داشتهاند مقایسه کرد و افزایش قیمتها را محاسبه کرد.
اگر خانوادهها حوصله کنند و جای کافی داشته باشند میتوانند سررسیدهایشان را نگهدارند و در یک بازه زمانی معین مثلا 5 ساله نیز افزایش قیمتها را بررسی کنند، هر چند که مقایسه قیمتها اثری جز اعصاب خردی برای نانآور خانواده بر جای نخواهد گذاشت اما بهنظر میرسد سررسیدهایی با این مشخصات با گذشت 10، 20 یا 30سال به اسنادی بینظیر تبدیل خواهند شد که براساس آن میتوان اوضاع اقتصادی یک کشور را براساس آن بررسی کرد، این اسناد اگرچه سادهاند و امکان تهیه آنها برای هر خانواده فراهم است اما با گذشت زمان میتواند به سندهایی تبدیل شود که حتی در حافظه تاریخی خانواده نیز جایگاه مناسبی داشته باشد.
دانستن این نکته که قیمت گوشت یا دلار در سال1355 چقدر بوده برای همه جالب است و یا اینکه هر کسی بداند وقتی بچه بوده پدرش چقدر حقوق میگرفته یا قیمت یک دست لباس نوزادیاش چقدر بوده؟ کمتر پیش آمده که خانوادهای این اسناد روزانه را نگهداری کند اما از روی همین اسناد میتوان به سبک و نوع نگاه حاکم بر خانواده پی برد؛ اینکه خانوادهها چند درصد از درآمدشان را صرف آموزش کردهاند و چند درصد از آن را به خرید کالای فرهنگی اختصاص دادهاند؟
بررسی سبد خرید یک خانواده اطلاعات زیادی را درباره نوع زندگی و نگرش حاکم بر آن خانواده به ما ارائه میدهد. با نگاهی به سبدهای کوچکی که در سبد اصلی خرید خانواده تشکیل میشود میتوانیم به راحتی سبک زندگی را در خانواده بیابیم. وقتی در سبد ماهانه خرید یک خانواده برای روزنامه، مجله، کتاب، سینما، تئاتر، فیلم، موسیقی و دیگر کالاهای فرهنگی جایی نیست، ادعای اهمیت به فرهنگ از سوی مدیر خانواده را نمیتوان پذیرفت.
سبدی که خالی از کالاهای فرهنگی است نمیتواند از آن خانوادهای باشد که مدعی است به موضوعات فرهنگی علاقهمند است یا کسی نمیتواند مدعی شود که با وجود کالاهای فرهنگی موجود در سبد خرید، خانواده صاحب این سبد به فرهنگ بیاعتناست. با وجود ادعاهایی که افراد برای معرفی خود با عنوانهایی که دوست دارند به خرج میدهند و گاهی خود را فردی کاملا فرهنگی و علاقهمند به فرهنگ یا هنر یا... معرفی میکنند، آنچه در عمل رخ میدهد ملاک قبول یا رد این ادعاهاست، بنابراین سبد خرید خانوار محکمترین سند برای بررسی ادعاهایی این چنین است.
پژوهشی برای بررسی سبد خرید خانوادهها با تأکید بر زیرسبد فرهنگی در خریدهای ماهانه خانوادهها انجام شدهاست. خانوادههایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند عموما فرهنگی به معنای معلم بودهاند که گاهی مرد و زن هر 2 فرهنگیاند و گاه یکی از این دو. اما پژوهشگری که مسئولیت انجام این پژوهش را بر عهده داشته معتقد است که میتوان برخی از نتایج به دست آمده را گسترش داده و عادتهای رفتاری گروهی از مردم را براساس آن پیدا کرد.
مرتضی ارشاد برای انجام این پژوهش سبد هزینههای فرهنگی را شامل تمام هزینه خرید کتاب، مجلات آموزشی، پژوهشی و فرهنگی، سرگرمی، هزینههای اوقات فراغت، تئاتر، سینما و کنسرتهای موسیقی، شرکت در کلاسهای آموزشی برای یادگیری یک هنر خاص، شرکت در کلاسهای مشاورهای و تربیتی و خرید کالاهای فرهنگی از قبیل آموزشی، پژوهشی، هنری و کارآفرینی درنظر گرفته است.
او معتقد است: بررسی مفهوم سبد مصرف فرهنگی خانوادهها علاوه بر بررسی در سبک زندگی ما را به شناخت نحوه تولید و بازتولید فرهنگی جامعه در سطحی کاملاً جزئیتر سوق داده و از این طریق میتوان به چگونگی و نحوه هزینهها رسید.
پرسشهای مطرح شده در این پژوهش عبارتند از: آیا خانواده از هزینههای فرهنگیاش راضی است؟ و نیز چه میزان از سبد هزینهها را سبد هزینه فرهنگی شامل میشود؟
ارشاد میگوید: هزینه خانواده ایرانی بهترتیب اولویت عبارت است از: هزینه مسکن، خوراک، بهداشت و درمان، آموزش، خدمات و حملونقل، پوشاک، فرهنگ، حوادث غیرمترقبه، هزینههای غیرضروری و تجملی، هزینههای دینی و هزینههای ورزشی و سلامت.
البته او تأکید میکند: خانوادههایی که در سبد خرید ماهانهشان، زیر سبد فرهنگی دارند، هزینههای بخش فرهنگ را هر ماه دارند مگر آنکه بهدلیل درآمد خانواده دچار نقصان قابل توجهی شود که معمولا در این صورت هزینههای فرهنگی حذف خواهند شد، به این ترتیب نخستین قربانی هزینهها بخش فرهنگی است.
در خلال مصاحبههایی که در آبان و آذر پارسال برای این پژوهش انجام شده مشخص شده که جدول اولویتبندی سبد هزینههای فرهنگی به 4عامل اساسی بستگی دارد. این 4 عامل عبارتند از:1) میزان تحصیل 2) میزان درآمد هر خانوار 3) وقت آزاد 4)نیازی که برای به روز شدن احساس میشود.
افزایش سطح فرهنگ
اگر فکر میکنید که خرید کالای فرهنگی لزوما باعث رشد و ارتقاء فرهنگی خواهد شد، بهتر است با واقعبینی در تفکرتان تجدید نظر کنید چرا که ارشاد میگوید: باید به این نکته دقت کرد که هر خرید فرهنگی لزوماً به ارتقاء فرهنگی شخص و یا خانوار خریدار کمک نمیکند بلکه این خرید باید آگاهانه، عقلانی و هدفدار (سیستماتیک) انجام شود. بهطور مثال فرض بگیریم که یک خانواده بدون داشتن 4عامل الگوی سبد هزینههای فرهنگی ذکر شده، اقدام به هزینه هنگفتی برای رفتن به یک کلاس تخصصی غیرمرتبط با خویش کند. آیا میتوان از آن خانواده انتظار داشت که با این هزینه زیاد در سبد فرهنگی خویش، ارتقای فرهنگی به همان اندازه داشته باشد؟
بنابراین بین سبد هزینه فرهنگی انجام گرفته و میزان مفید به فایده بودن آن امر فرهنگی همیشه ارتباط مستقیمی نبوده و بعضاً در پارهای از موارد میتواند برعکس هم باشد.
رضایت خانواده
خانوادهها معمولا رضایتی را که انتظار دارند از سبد خرید فرهنگیشان کسب نمیکنند. اگر چه نیازهای فرهنگی بشر نامحدود است و این ممکن است بر نارضایتی خانوادهها از سبد کالاهای فرهنگیشان تأثیر بگذارد اما آنچه پژوهشگر بر آن تأکید دارد این است که نسبت هزینههای فرهنگی ماهانه در سبد هزینه کل خانواده بسیار پایین است و در نهایت سهم سبد فرهنگی 20درصد از هزینه خانوار است.جالب است بدانید افراد در پاسخ به این پرسش که اگر الان یکمیلیون تومان داشتید چه کار میکردید؟
هزینههای فرهنگی معمولا تغییری نخواهد داشت، پس به این ترتیب سقف هزینههای فرهنگی خانوادهها اگر چه در برابر نقصان درآمد بهشدت کاهش مییابد اما درصورت افزایش پول خانواده سهمی بیش از پیش به سبد فرهنگی نخواهد رسید.
تلفن هزینه فرهنگی است
ارشاد میگوید: مردانی که در این پژوهش شرکت کردند، معتقد بودند که هزینه قبض تلفن را نیز باید در دسته هزینههای فرهنگی جای داد، چرا که زنها معمولا برای هماهنگی اجرایی برنامههای فرهنگی از تلفن استفاده میکنند.
هر چند هزینه تلفن را نباید و نمیبایست در سبد فرهنگی جای داد اما میتوان نتیجه گرفت که تمامی یا بیشتر برنامههای فرهنگی مانند رفتن به سینما، تئاتر و... را زنان برنامهریزی و اجرایی میکنند و به همین دلیل ناچارند مدت زمان زیادی را برای انجام این کار پای تلفن صرف کنند.
و سرانجام
دوباره نگاهی به لیست خریدتان بیندازید، چند درصد از درآمدتان را به سبد فرهنگی اختصاص دادهاید؟ هیچ، 10درصد یا بیشتر؟ اگر جای کالاهای فرهنگی در سبدتان خالی است، نمیتوانید ادعا کنید که به فرهنگ توجه ویژهای دارید؛ هر چه درصد هزینههای فرهنگیتان بالاتر باشد نشانگر توجه بیشتر شما و خانوادهتان به فرهنگ است.