پیش از این در حدود 30سال قبل و 30سال قبل از آن و 30سالهای قبلتر دیگر هم ماه مبارک رمضان در فصل تابستان قرار میگرفت یا به اصطلاح عامیانه به تابستان میافتاد. در دوره تابستانی قبلی کولر گازی نبود و در دوره پیش از آن اصلا کولری در خانههای مردم عادی پیدا نمیشد. پس مردم چگونه تشنگی روزهای گرم و گرسنگی روزهای بلند این فصل را تاب میآوردند؟
روزه گرفتن در زمره مناسک قرار میگیرد؛ عبادت- ریاضتی که با خودداری از نخستین نیاز انسانی تعریف میشود. در برخی از ادیان آسیایی مانند فرقههایی در هند و تبت، ریاضت سخت بهصورت جزء اصلی مذهب در آمده است.
اما در سوی دیگر، خودداری از خوردن و آشامیدن در ادیان ابراهیمی معنایی عمیق پیدا کرد و در هر دین بهصورت عبادتی خاص درآمد. بین برخی یهودیان، روزه یوم کیپور از غروب خورشید در شب پیش از این روز آغاز شده و تا غروب بعد ادامه پیدا میکند که معمولا بیش از 24ساعت است. روزههای دیگر نیز به یاد مناسبتهای تاریخی- دینی یهودی گرفته میشود. روزههای مسیحی انواع مختلفی در میان فرقهها دارد و گاهی شامل سخن نگفتن و کمخوابیدن هم میشود. در طول تاریخ اسلام، آداب روزه گرفتن به شکل اصلی در میان بیشتر مذاهب باقی مانده است و مسلمانان به شکل واحدی روزه میگیرند.
کلمه «روزه» در زبان فارسی برای این عبادت بسیار مناسب است. روزه یعنی در طول روز از خوردن و آشامیدن و اعمالی دیگر خودداری شود. در گذشتهها مردم راه تحمل گرمای طولانی را ساخته بودند. از دوران قدیم نقل میشود که در ماه مبارک رمضان تا جای ممکن کارها به شب هنگام منتقل میشد؛ البته مسلما این کار به معنی جابهجایی شب و روز نیست. اکبر میرزایی از کسبه قدیم یکی از محلات شمالی تهران میگوید: «برخلاف این تصور که میگویند صاحبان مشاغلی مانند نانوایان روزه نمیگرفتند در گذشته همه با هر شغلی روزهدار بودند ولی ساعت کار تغییر میکرد یا به شیفتهای مختلف تقسیم میشد.» بناها از پیش از طلوع خورشید کار را شروع میکردند و با بالا رفتن دما تا جایی که ممکن بود خشت روی خشت میگذاشتند و زمانی که دست از کار میکشیدند ساعت حدود 2بعدازظهر شده بود.
نانوایان تهران هم به همین ترتیب کار میکردند. در برخی از مشاغل، کار، ظهرها تعطیل و چند ساعت مانده به اذان دوباره شروع میشد؛ بهصورتی که با غلبهکردن ضعف و گرسنگی، زمان افطار هم رسیده باشد. به این شکل شهرها در ساعات گرم ماه رمضان تابستانی، حالت تعطیل پیدا میکرد ولی در شکل عکس، شبها رونق داشت. گفته میشود مقررات منع آمد و شد که در شهرهای بزرگ و در دورههای تاریخی خاصی رایج بود در ماه رمضان برداشته میشد. حمام، زورخانه و مسجد تا نیمه شب باز بودند و دید و بازدیدهای بین خانوادهها کوچهها را پررفتوآمد میکرد. این وضعیت سالهای طولانی ادامه داشت تا زمانی که شهر تهران بهصورت تهران بزرگ در نیامده بود.
محمد فروتن متولد دهه20 است. او میگوید: «هوای تهران آن زمان خنکتر بود و تابستانها معمولا به این گرمی نمیشد. اگر از مرز شمالی شهر بیرون میآمدیم به وضوح تغییر دما حس میشد. مثلا بالاتر از سیدخندان همیشه باد خنکی میوزید. تا سالهای40 خبری از پنکه نبود و کسی هم نیازی حس نمیکرد.» حتی اگر این را نپذیریم موضوع آلودگی هوا و رشد عمودی شهر که میتواند بر جریان هوا در سطح زمین تأثیر بگذارد قطعی است. امروزه هم اگر در شهر فضایی وسیع و باز و سایهدار مانند پارکها را پیدا کنید متوجه میشوید که ظاهرا تحمل گرمای تابستان در آن سادهتر است. در معماری قدیمی آبانبارها و زیرزمینها، پناهگاه، گریختگان از گرما بوده است.
زمانی که روز به انتها میرسید آنان که بیشتر احساس تشنگی میکردند پایی در آب حوض میگذاشتند و تسبیح در دست ذکر یا صابر میگفتند تا صدای توپ افطار را بشنوند و آوای موذن خبر از پایان روزه بدهد. فروتن میگوید: «تابستانهای رمضان از هر 7 وعده غذا، 5 وعده ماست و خیار بود، با خیار خوش عطر دولاب که در اراضی پشت خیابان شهباز (17 شهریور فعلی)کشت میشد.» هندوانه و خربزه در وعده سحر و ماست و دوغ که ممکن بود سبب تشنگی شوند در افطار خورده میشدند. نوشیدنیهای شبهنگام، از خاکشیر و سکنجبین، همگی خنککننده بودند.
جالب اینکه بسیاری از مردم توصیههای پزشکی امروزی را با آزمون و خطای فراوان دریافته و بهصورت سنت اجرا میکردند؛ از جمله تقسیم غذای پس از روزه به 2وعده که در یکی روزه را «باز» میکردند و در دیگری غذا میخوردند. وعده اول در میان تهرانیان پیشافطاری نام داشت و از چای و حلوا، خرما و شیربرنج به همراه نان و ماست و پنیر با سبزی تشکیل میشد. بیشتر از همه حلوا و خرما و بعد از آن زولبیا و بامیه در هر خانهای پیدا میشد ولی پشمک و باقلوا اعیانیتر بود. پس از مدتی کوتاه نوبت به پس افطاری، غذای اصلی، میرسید. انرژی روزهای طولانی تابستان با آبگوشتی تأمین میشد که از شب روی آتش قرار گرفته بود و یک روز تمام هر کسی را سرپا نگه میداشت. هرگونه تخلف از این عادات، بهسرعت اثر خود را در نخستین روز روزهداری نشان میداد و ادامه روزه تا غروب آفتاب را دشوار میساخت. رسیدن رمضان از تقاضای مشتریان برای برنج شکسته، شکر، هل و زعفران جهت تهیه شله زرد و رشته و کشک برای تهیه آشرشته مشخص بود.
اگرچه فناوری توانسته است شرایط محیطی برای روزه داری را سادهتر کند ولی در کنار آن برخی از روشهای مفید فراموش شدهاند. در زندگی صنعتی امروز عادت زیانبار نخوردن سحری رایج شده است که در ایام غیراز ماه رمضان نیز بهصورت نخوردن صبحانه در میآید.
بیدار شدن سحر که زمانی با صدای منادی از کوچهها ممکن بود، نیازمند زنگساعت و روشنشدن تلویزیون است که از کمخوابی ناشی شده و فشار عصبی حاصل از رفتوآمد به محل کار و زندگی فشرده در میان آپارتمانها و ترافیک پرسر و صدا آداب سنتی روزهداری را دستخوش تغییر ساخته است. سادهتر از آن اینکه دید و بازدیدهای خانوادگی با تماشای سریالهای پیاپی تلویزیونی در سالهای اخیر جایگزین شده است. با گردش زمان تا سالهای بعد، ماه مبارک رمضان در گذر از بهار و نوروز به زمستان خواهد رسید. در روزهای کوتاه و سرد زمستان روزه سادهتر از تابستان است اما سخن مؤمنان این است که توفیق روزه را باید داشت وگرنه در هیچ فصلی دوری از خوردن و آشامیدن ممکن نیست.