که سیاهترین آنها تصرف ایران به دست اسکندر در آگوست 330 پیش از میلاد، امضای قرارداد تقسیم ایران میان انگلستان و روسیه در 31 آگوست 1907، امضای قرارداد وثوق الدوله با انگلستان معروف به قولنامه فروش ایران در 9 آگوست 1919، ورود نیروهای خارجی به ایران در 25 آگوست 1941 و سپس اشغال نظامی آن به مدت 4سال و بالاخره براندازی حکومت منتخب مردم در 19 آگوست 1953 (28 مرداد 1332، روزی چون امروز) بوده است. براندازی 28 مرداد در عین حال ضربه بزرگی به دمکراسی به شمار آورده شده است. انگلستان و آمریکا طراح نقشه براندازی بودند.
حریق سینمای رکس آبادان در سال انقلاب
28 مرداد 1357 (19 آگوست 1978)، در ساعات شب سینما رکس شهر آبادان آتش گرفت و بیش از نیمی از تماشاگران فیلم (طبق گزارشهای روز بعد مطبوعات تهران، صدها تن) کشته شدند. در لحظه وقوع حریق که عمدی تشخیص داده شد، بیش از 700تن در حال تماشای فیلم سینمایی بودند. علت سنگین بودن تلفات، قفل بودن درهای خروجی اعلام شده بود. یک هفته پس از این حادثه که ایرانیان را سخت متاثر ساخته بود نخست وزیر وقت (جهانگیر آموزگار) تغییر کرد و... .
اندرزها و نکتههای یک مورخ بزرگ معاصر
پروفسور «جان هیگام» مورخ جنرالیست آمریکایی و مولف دهها کتاب و صدها رساله و مقاله در این روز در آگوست 2003 در 82 سالگی درگذشت («جنرالیست» یعنی مسلط بر انواع تواریخ و آگاه از همه رویدادها). مهمترین تالیف او تاریخ فرهنگها و مهاجرتهاست. وی در طول 55 سال تدریس و تالیف تاریخ تلاش کرده بود که به تنش میان تاریخنگاری آکادمیک (نگارش تاریخ با ذکر مآخذ و...) و تاریخنگاری «توده فهم» که ناراتیو و عکس و مثال است و در آن به رویدادهای جالب و مهم و روانی توجه بیشتری میشود، پایان دهد و میان دو دسته تاریخنگار سازش برقرار سازد. برای این منظور وی یک کتاب روش تاریخنگاری تالیف کرده که با کتب مشابه فرق بسیار دارد و در آن با تاکید نوشته است: از آنجا که تدریس و تالیف تاریخ عامل روشنگری و تحکیم میهندوستی، مردمدوستی و اندرز است، تا هرشمار که تاریخنگاران غیرآکادمیک زیاد شوند رشد فکری و معلومات عمومی مردم بیشتر خواهد شد. او نوشته است که مورخ باید شرایط قاضی و روزنامه نگار ـ هر دو را ـ حائز باشد که موارد عمده این شرایط عبارتند از: بیطرفی، صداقت و ... و بیاعتنایی به مدال و کمک مالی مقامات.
شیوه استعمارگران: وارد کردن اتهام آدمخواری!
جومو کنیاتا، رهبر جنبش استقلال کنیا 19 آگوست 1961 پس از 9 سال از زندان انگلستان آزاد شد. این جنبش «مائو ـ مائو» نام داشت که اعضای آن بارها از سوی عوامل انگلستان سرکوب شده بودند. دستگاههای تبلیغاتی دولت لندن که از دیر زمان کنیا را در استعمار داشت به منظور خنثی کردن اعتراضهای جهانی به سرکوب خشونت آمیز «مائو- مائو»ها، آنان را آدمخوار معرفی میکردند، به همان گونه که بلژیکیها مردم کنگو- مستعمره خود را- آدمخوار نشان میدادند تا سایر ملل که اطلاع درستی از آفریقا نداشتند قبول کنند که آدمخواران وحشی هستند و سزاوار سرکوب شدن و به علاوه، شایستگی استقلال و آزادی و مالکیت بر ثروت ملی خود را ندارند.
پیدایش یکشبه دهها میلیاردر در یک کشور سوسیالیستی؟!
19 آگوست 1991کودتا ضد گورباچف که با کارها و سیاستهای خود شوروی را در آستانه فروپاشی قرار داده بود وارد دومین روز خود شد ولی از همان نخستین روز پیدا بود که فاقد اصالت است و پس از چند روز هم پایان یافت و تنها نتیجه آن تسریع فروپاشی اتحاد شوروی بود. هنوز ماهیت این رویداد - به مانند سایر تحولات دهههای 1980 و 1990 شوروی و پس از آن روسیه - از پرده ابهام خارج نشده است و درباره آن تردیدهای بسیار وجود دارد. این رویداد تنها کودتا در تاریخ است که در ساعات روز آغاز شده بود، نه شب! در نظرسنجی رسمی که نتایج آن 14 آگوست 2010 انتشار یافت 37 درصد روسها تعجب خود را از اینکه مبارزهای با فساد اداری و میلیاردرهای یکشبه جز یکی، دو تن از آنان صورت نگرفته است ابراز داشته بودند. اینکه این میلیاردرها در همان نخستین ماه فروپاشی شوروی ـ کشور سوسیالیستی که دارایی اتباع آن قانونا محدود بود ـ آشکار شده بودند و در جریان خصوصی سازی اموال و منابع عمومی، کارخانهها و معادن را در حراجهای ساختگی به مفت صاحب شدند این پول را یکشبه از کجا آوردند؟ یک معماست.