در سیره و زندگی معصومان(ع) زیاد دیده شده که پاسخ مردم را با زبان قرآن داده و با این کار نشان دادهاند که قرآن به همه پرسشهای اعتقادی و معرفتی انسان پاسخ داده است. از سوی دیگر با این روش به مسلمانان سفارش میکردند که انس خود را با کتاب الهی بیشتر کنند تا از برکتهای آن برخوردار شوند. امام حسن(ع) نیز همواره در سخنهایش از کلام الهی استفاده میکرد و به خاطر عشق و علاقه به قرآن، سخنش را به آیات آن مزین میساخت و مواقعی هم به شاهد آوردن از آیات در ذیل کلام خود میپرداخت.
همچنان که نقل است امام حسن(ع) بعد از اطلاع از حرکت لشکر معاویه، خطبهای خواند و فرمود: به راستی خدا جهاد را بر بندگان خود واجب کرد و آن را ناگوار نامید. سپس به مؤمنان مجاهد فرمود: واصبروا انالله مع الصابرین؛(1 ) صبر پیشه کنید که خدا با صابران است.ای مردم! به آنچه میخواهید نمیرسید مگر با صبر بر آنچه ناگوار است. (2)
همچنین در حدیث دیگری، حضرت ضمن نصیحتی طولانی به تقوا اشاره کرده، میفرمایند:... خدا شما را به تقوا سفارش کرد و آن را نهایت خشنودی خود قرار داد که تقوا باب هر توبه و سرآمد هر حکمت و شرف هر کاری است. به سبب تقوا پارسایان رستگار شدند. خداوند متعال فرمود: أنّ للمتّقین مفازا؛(3) به راستی که پرهیزکاران را رستگاری است و فرمود: و ینجیالله الذّین اتقوا بمفازتهم لا یمسّهم السّوء و لا هم یحزنون؛(4) و خدا کسانی را که پارسایی پیشه کنند، به کارهایی که مایه رستگاری آنها شد، نجات میدهد.
بدی به آنها نمیرسد و غمگین نمیشوند. پسای بندگان خدا! از خدا پیروی کنید و بدانید که هر که در کار از خدا پروا کند، خدا راهی برای بیرون رفتن از فتنهها به رویش گشاید و در کارش درستی بخشد و هدایتش را فراهم کند و حجّت او را پیروز کند و رو سفیدش سازد. (5 ) همچنان که میبینیم، امام(ع) تقوا را به معنای پروای از خدا دانستهاند که همان معنای خودنگهداری و ضبط نفس است؛ چرا که وقتی بنده از خشم و غضب خدا بترسد و پروا کند، نفس سرکش خود را کنترل کرده و آن را از طغیان باز میدارد. تقوا وصیت خداوند به همه عصرها و نسلها است.
تقوا به این معنا لازمه زندگی هر انسانی است که بخواهد به فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی کند تا به سعادت و کمال واقعی رهنمون شود.یکی از مهمترین حالات روحی انسان، راز و نیازهای او با خالق هستی است. این حالت نقطه اتصال انسان با خداوند است که ارتباطی قوی به شمار میرود. ارتباط با خدا، اضطرابها و نگرانیها را کاهش داده و بردباری و صبر انسان را افزایش میدهد. در این وضعیت، قدرت روحی انسان به حد اعلا رسیده و توان مقابله و ایجاد ارتباط منطقی جهت حل مشکلات را در فرد به وجود میآورد. ذکر و دعا سبب تقرب به خدا است.
فرصت مناجات و نجوای بیواسطه و انس با پروردگار عالم است که در حقیقت برترین امتیاز و ویژگی را در این زمینه دعا دارد. امام حسن(ع)در این باره فرموده است: ای مردم!... با ذکر فراوان خود را از غضب خدا (عذاب) بازدارید و با پارسایی از او بترسید و با فرمانبرداری به خدا تقرب جویید که او نزدیک و سخنگو است. خداوند میفرماید: و إذا سألک عبادی عنّی فانّی قریب اجیب دعوة الدّاعی إذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بیلعلّهم یرشدون؛(6) هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم و دعای دعاکننده را چون مرا بخواند، اجابت میکنم. پس باید فرمان مرا برند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند. پس خدا را فرمان ببرید و به او ایمان آورید. (7 )
پینوشت:
ـــــــــــــــــــــــــ
1- انفال: 46
2- اصول کافی، ج1، ص300
3- نبأ:31
4- زمر:61
5- تحف العقول، ص232
6- بقره:186
7- تحف العقول:234