سه‌شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۶:۳۳
۰ نفر

ترجمه یکتا فراهانی: آیا تا به حال آرزو کرده‌اید که ای کاش اعتماد به نفس بیشتری داشتم؟ آیا متنفرید کارهای خاص، مشخص و از قبل تعیین‌شده‌ای را در زندگی خود به‌انجام برسانید تا بعد از آن احساس اعتماد به نفس و خودباوری کنید؟

طرح - مرد

 آیا مدام انجام کاری را به تاخیر می‌اندازید؟ آیا به هیچ کاری دست نمی‌زنید یا کارهایتان را با بی‌میلی انجام می‌دهید به این امید که روزی اعتماد به نفس لازم به سراغتان بیاید؟ در این صورت بیهوده منتظر نباشید؛ شما نمی‌توانید زمان لازم را بیابید مگر اینکه به خودتان اعتماد داشته باشید.

معنای اعتمادکردن به خود

اغلب ما چنین فکر می‌کنیم اعتماد به نفس یعنی اینکه به توانایی‌های خود اعتماد و ایمان داشته باشیم. مثلا به خود بگوییم: «من معلم بسیار کوشایی هستم و همه آنچه در توان دارم در اختیار شاگردانم قرار می‌دهم.» یا «من فروشنده ماهری هستم و به خوبی می‌دانم که چگونه با مشتریانم صحبت کنم تا بیشترین تأثیر را بر آنها بگذارم» و... .

این نوع نگرش خاص به اعتماد به نفس، ایجاب می‌کند که در کارهایی مانند نقاشی، آشپزی، تدریس یا... مهارت فوق‌العاده‌ای داشته باشید تا در خود احساس اعتماد به نفس کنید.

مشکلی که در این نوع نگرش وجود دارد این است که فقط مهارت‌های معدودی وجود دارند که شما می‌توانید به خوبی آنها را بیاموزید و در انجام دادنشان توانایی فوق‌العاده به دست آورید، بنابراین چنانچه احساس اعتماد به نفس درونی خود را براساس کارهایی که در آنها مهارت دارید بنا کنید، فقط مواقعی که مشغول انجام دادن این قبیل کارها هستید احساس اعتماد به نفس و خودباوری می‌کنید نه در همه اوقات. برای مثال اگر فروشنده باشید، فقط هنگامی که معامله‌ای را با موفقیت به انجام برسانید، احساس اعتماد به نفس می‌کنید.

حال آنکه شما باید همیشه و در همه حال- حتی هنگامی که شکست می‌خورید- به خودتان اعتماد داشته باشید. بنابراین تداوم و استمرار احساس اعتماد به خود مشروط بر آن است که تمامی طول شبانه‌روز را به انجام دادن کاری که در آن احساس اعتماد به نفس می‌کنید بگذرانید و همه کارها را هم به شیوه‌ای مطلوب انجام دهید و نتیجه خوبی هم بگیرید. همچنین احساس خوب شما هم فقط محدود به زمان‌هایی خواهد شد که مشغول انجام دادن کار مورد علاقه خود هستید.

اعتماد به نفس واقعی آن است که روی آگاهی‌ها و توانایی‌های شما نیز اثر بگذارد و در واقع هیچ‌گونه ارتباطی با آنچه در زندگی بیرونی شما اتفاق می‌افتد ندارد. اعتماد به نفس واقعی زاییده شغل شما نیست. اعتماد به نفس واقعی نتیجه باور قلبی و درونی شما به توانایی‌ها و قابلیت‌هایتان است؛ این باور که هر کاری را بخواهید می‌توانید انجام دهید.

خودتان را تخریب نکنید

یک لحظه به پاسخ این پرسش فکر کنید که اگر همین حالا شغلی به شما پیشنهاد شود، چه عکس‌العملی از خودتان نشان می‌دهید؟ آیا فوراً می‌گویید: «نه، مطمئن نیستم بتوانم از عهده‌اش بربیایم» یا « نه، اگر نتوانم به خوبی از عهده‌اش بربیایم چه!» آیا اگر کاری باشد که تا به حال آن را امتحان نکرده‌اید باز هم قبولش می‌کنید؟ آیا از اینکه فعالیت جدیدی را قبول می‌کنید هیجان‌زده می‌شوید و می‌ترسید؟

آیا در حال حاضر تصمیمی دارید که مدت‌ها آن را به تعویق انداخته‌اید اما برای انجام آن اعتماد لازم را به خود ندارید؟
در واقع چیزی که مانع از آن می‌شود که به دنبال تصمیم‌های نیمه‌تمام خود بروید و آنها را کامل کنید، کمبود اعتماد به نفس شماست.
هنگامی که به خودتان می‌گویید: «فکر نمی‌کنم بتوانم موفق شوم»، در واقع دارید به خودتان می‌گویید: «من به خودم اعتماد کافی ندارم که یاد بگیرم و بیاموزم».

هرچه به خواست و اراده خودتان اعتماد بیشتری داشته باشید، اعتماد به نفس بیشتری نیز در خود احساس خواهید کرد. داشتن اعتماد به نفس و خودباوری نیز اساسا به این معناست که به خودتان اعتماد داشته باشید که می‌توانید ترس‌های خود را کنار بگذارید و تسلیم نشوید. اگر واقعا خواهان پیروزی هستید باید دوره سختی را بگذرانید تا اعتماد به نفس واقعی را در خود ایجاد کنید زیرا اعتماد به نفس واقعی براساس این باور که به یقین موفق خواهید شد بنا نشده است. شخصی که اعتماد به‌نفس دارد هرگز مطمئن نیست که اشتباه نخواهد کرد. او از شکست نمی‌ترسد و فقط به آینده نظر دارد.

اگر بخواهید صبر کنید تا اعتماد به نفس کافی را برای به‌انجام‌رساندن کارهایتان به دست آورید، ممکن است مجبور باشید همیشه در انتظار به سر ببرید!

بسیاری از ما فکر می‌کنیم سرانجام روزی فرا می‌رسد که جرأت و اعتماد به نفس و شهامت آن را خواهیم یافت تا آنچه را می‌خواهیم عملی کنیم؛ شغل دلخواهمان را به دست آوریم، روابط‌مان را متحول کنیم یا در کاری ریسک کنیم.

انگار همیشه منتظریم واقعه‌ای غیرمنتظره به‌وقوع بپیوندد تا ما را به پیروزی برساند اما بدانید که این اتفاق هرگز به وقوع نخواهد پیوست!

هر چه بیشتر منتظر رسیدن به آرزوهای خود باشید اعتماد به نفس خود را بیشتر از دست خواهید داد و در عوض بر ترس‌ها و نگرانی‌های شما افزوده خواهد شد؛ این ترس که شاید هرگز به خواسته‌ها و آرزوهایتان نرسید.

به این ترتیب ممکن است فرصت‌های خود را از دست بدهید، بی‌آنکه حتی متوجه باشید. هرچه انجام دادن کاری را به تعویق بیندازید، بیشتر از حرکت محروم می‌شوید و هرچه منفعل‌تر باشید، بیشتر ترس به شما چیره می‌شود و از اعتماد به نفس‌تان کاسته خواهد شد.

حال ببینید شما به چه روش‌هایی برخورداری از احساس خوب را در خود به تعویق انداخته و به بعد موکول می‌کنید و چه قید و شرط‌هایی برای خود قرار داده‌اید تا خود را لایق داشتن اعتماد به نفس و حال خوب بدانید؟

آیا واقعا فکر می‌کنید تنها اگر به هدفی خاص برسید یا کار مشخصی انجام دهید به حال خوبی خواهید رسید؟ و آیا این حال خوب در شما ادامه خواهد یافت؟ هرگز! زیرا شما هرگز قادر نخواهید بود همیشه در تمام کارها موفق باشید؛ علاوه بر آن همین که به یکی از اهداف خود برسید، هدف دیگری در انتظار شما خواهد بود. در اینجا برای اینکه ببینید تا چه حد به خودتان اطمینان و اعتماد دارید می‌توانید از خودتان چند سؤال کنید، بنابراین سعی کنید کاملا با خودتان صادق باشید.

از خودتان بپرسید چه هنگامی احساس خوبی نسبت به خودم خواهم داشت؟ زمانی که در کارم موفقم؟ زمانی که به نظر زیبا می‌رسم؟ زمانی که در ارتباطم موفقم و... تعجب‌آور است؛ زیرا بدون آنکه خودمان بدانیم، خوشحالی و برخورداری از حس اعتماد به نفس را در خود پایمال می‌کنیم. اما آیا وقت آن نرسیده که از به تأخیر انداختن و وعده‌دادن به خود دست بردارید و همین حالا بدون هیچ قید و شرطی خودتان را دوست بدارید و یقین داشته باشید انسان توانمندی هستید؟ آیا بهتر نیست همین حالا خودتان را دوست داشته باشید و خودتان را همین‌گونه که هستید، بپذیرید تا اینکه دائم دوست داشتن خود را مشروط به برخورداری از موقعیتی خاص بدانید. هربار که خودتان را همان‌گونه که هستید محترم بدانید، به خودتان نیرو می‌بخشید تا بتوانید گام بعدی را در راه رشد و موفقیت بردارید.

تقویت اعتماد به نفس

نخستین گام در راه تقویت اعتماد به نفس و خودباوری آن است که وانمود نکنیم اعتماد به نفس‌مان از آنچه واقعا هست، بیشتر است. بدین معنا که در مورد ناامنی‌ها و بی‌اعتمادی‌هایمان با خودمان صادق باشیم. گاهی زیاد سخت نیست که خودمان را گول بزنیم و تظاهر کنیم که اعتمادبه‌نفس خوبی داریم اما فراموش نکنید که اعتمادبه‌نفس یک احساس درونی است نه یک ادعا.

بعضی اوقات در مورد نیازهای واقعی‌مان با خودمان صادق نیستیم تا چنانچه در برآورده ساختن آنها ناتوان ماندیم، احساس بدی نداشته باشیم.

هنگامی که فقط دست به کارهایی می‌زنید که می‌دانید از پس آن برمی‌آیید، هرگز به اعتماد به‌نفس واقعی دست نخواهید یافت.
حقیقت این است هنگامی که رویاهای خود را محدود می‌کنیم یا آنها را به فراموشی می‌سپاریم، به خودمان بی‌اعتنایی می‌کنیم. بدین‌ترتیب حس اعتماد به نفس دروغین معمولا هنگام رویارویی با اولین مشکلات و سختی‌ها، ناپدید می‌شود و احساس ترحم و بی‌اعتماد جای آن را می‌گیرد.

مزایای اعتماد به نفس

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که با اعتماد به نفس پایین و خودباوری ضعیف به چه صورت زندگی خواهید کرد و چه شرایطی خواهید داشت؟

آیا تا به حال به این اندیشیده‌اید که اگر ناگهان از اعتمادبه نفس بالایی برخوردار شوید چه چیزهایی را از دست می‌دهید؟! این سؤالات را بدین‌جهت از خود بکنید تا بدانید گاهی ترک عادات منفی و ناسالم برای ما انسان‌ها تا چه حد دشوار و سخت است زیرا بعضی از عادات چنان در وجودمان نهادینه شده‌اند که از مضرات آنها کاملا غافل مانده‌ایم. بسیاری از ما با وجود آنکه از اعتماد به نفس پایین خود رنج می‌بریم و از آن شکایت داریم و به ظاهر مشتاقیم که اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم اما ناخودآگاه و بی‌آنکه بدانیم به بعضی از مزایای روانی و اجتماعی آن معتاد هستیم و نمی‌توانیم از این منش و رفتار خود دست برداریم.

گاهی به این دلیل راضی نمی‌شویم اعتماد به نفس خود را بالا ببریم چون فکر می‌کنیم وقتی به خودمان اعتماد نداریم دیگران بیشتر به ما توجه می‌کنند. بعضی مواقع کاری می‌کنیم که دیگران دلشان برایمان بسوزد؛ «طفلی چقدر بدشانسه!، آخه بازم بدآوردی!....». ما اغلب برای بدرفتاری‌ها و کج‌خلقی‌ها و عادات ناسالم خود یک عذر و بهانه همیشگی داریم؛ چون دیگران می‌دانند که ما چقدر بدشانس و گرفتاریم. تلاش زیادی نمی‌کنیم زیرا معمولا منتظریم که شکست بخوریم! و این دیگر برای‌مان تبدیل به یک عادت همیشگی شده است.

اگر در زندگی احساس اعتماد به نفس کافی نمی‌کنید از خود بپرسید: «چه مزایایی از این راه کسب می‌کنم؟» فهرستی از اینگونه مزایای روانی تهیه کنید. سپس صادقانه نگاهی به آن بیندازید و ببینید از ناحیه ضعیف‌بودن و اعتماد به نفس نداشتن چه حقوق و مزایایی به دست می‌آورید که برای مبارزه با آن تلاش نمی‌کنید و نمی‌خواهید عادات منفی خود را ترک کنید. شاید این نقش را فقط در یک جنبه از زندگی خود (مثلا در روابط صمیمانه) بازی می‌کنید و در جنبه‌های دیگر مانند شغل و حرفه‌تان، اعتماد به نفس زیادی از خود نشان می‌دهید. سعی کنید با یادآوری توانایی‌ها و موفقیت‌هایتان در زمینه‌های دیگر صادقانه با نقاط ضعف و مشکلات خود مواجه شوید.

شناسایی و پذیرش انگیزه‌های روانی ناخودآگاهی که به آنها پرداختیم ممکن است کمی مشکل و ناراحت‌کننده باشند. گاهی فراموش می‌کنیم اگر نتوانیم خود را باور کنیم تا چه حد با مشکل و ضعف مواجه می‌شویم.

اگر بدین‌ترتیب عمل کنیم هیچ‌گاه واقعا از خود خوشحال و راضی نخواهیم بود و نمی‌توانیم احساس رضایت واقعی را تجربه کنیم. رهاکردن و ترک عادت‌ها و نقش‌های مخرب گذشته مستلزم داشتن شجاعت و جرأت است. و اعتماد به نفس و خودباوری‌ای که به این ترتیب حاصل می‌شود، پاداش بزرگی است که به دنبال این شهامت به دست می‌آید. در واقع می‌توان گفت که اعتماد به نفس حسی از آرامش و صلح درونی است. داشتن اطمینان به توانایی‌های خود این امکان را به شما می‌دهد که با اطمینان خاطر قدم بردارید، بدین ترتیب درمی‌یابید که درست حرکت می‌کنید و می‌توانید به همان جایی که می‌خواهید برسید.

friday magazine

کد خبر 114646

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز