در سالهای اخیر از این استان بیشتر خبرهای حادثه منتشر میشود. در این میان آنچه از دید رسانهها مغفول میماند اخبار توسعه استان است.
احمدعلی کیخا، نماینده زابل و زهک و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس، مشکلات امنیتی سیستان و بلوچستان را با توسعه مرتبط میداند؛ با این حال معتقد است این تنها معادلهای نیست که در این مورد وجود دارد و دلایل دیگری را هم در توسعه نیافتگی دخیل میداند.
- از ارتباط امنیت با توسعه استان شروع میکنیم. گمان میکنید این دو موضوع چقدر به یکدیگر مرتبط هستند؟
بدون شک ثبات و امنیت از پیششرطهای توسعه است و هر جا بیثباتی داشته باشیم احتمالا شکلگیری فرایند توسعه بسیار سخت خواهد بود. البته این دو مقوله آثار متقابل روی هم دارد. یعنی در دوره پیشرفت اقتصادی از یک سو وضع رفاهی بهتر و مردم به حقوقشان بیشتر آگاه میشوند و از سوی دیگر به قانون بیشتر احترام میگذارند و به همان میزان هم از ناامنیها کاسته خواهد شد.
- اگر توسعه نیافتگی در سیستان معلول ناامنی در استان باشد، ریشههای مشکلات امنیتی چیست؟
یکی از دلایل میتواند بیکاری باشد. من اخیرا در زابل بودم. در روستاها سرقت گزارش شده است و گفتهاند دام مردم را میبرند. همیشه علت اصلی این نوع دزدیها بیکاری است. ما مرز را کنترل کردهایم که کار بسیار خوبی است و ما هم موافق هستیم اما وقتی دقیق نگاه میکنیم میبینیم درست است که دست یک عده سودجو که از باز بودن مرز سوء استفاده میکردند، کوتاه شده، اما یک عده هم که از همین راه کسب درآمد میکردند راه ارتزاقشان بسته شده است. در حقیقت مولفههای ناامنی میتواند زمینه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی یا حتی سیاسی داشته باشد. عوامل بیرون سامانه هم تاثیرگذار هستند. به هر حال ما با افغانستان و پاکستان مرز داریم و طبیعتا متاثر از وضع آنجا هستیم.
- برخی معتقدند نوع پوشش اخبار استان سیستان و بلوچستان در رسانهها نگاه امنیتی درباره این استان را به افکار عمومی القا میکند. از سوی دیگر برخی میگویند این استان ناامن است و در این ناامنی علاوه بر عوامل برون مرزی، عوامل درون مرزی مثل بیکاری دخیل است. شما به کدام دیدگاه عقیده دارید؟
فرقی نمیکند کجای کشور باشد؛ سیستان و بلوچستان باشد یا تهران، حتی اگر یک مورد هم آدم ربایی و قتل به چشم بخورد درصدی از ناامنی وجود دارد. با این حساب چه رسانهها به این موضوع بپردازند و چه نپردازند و فارغ از اینکه در جاهای دیگر چه اتفاقی میافتد، سیستان و بلوچستان ناامن است. نمیتوان منکر حادثه مسجد جامع شد. نمیتوان منکر حادثه مسجد علیابنابیطالب(ع) شد. اینها حوادثی است که اتفاق افتاده است. حال درباره این اتفاقات برجستهسازی رسانهای صورت بگیرد یا نگیرد، پیامد این اتفاقات القای ناامنی است. بهنظر من مجموعه عواملی باعث این اتفاقات شده است. هم عوامل بیرون از مرزها و هم عوامل درون مرزها که شامل سامانههای مدیریتی نیز میشود.
- منظورتان از سامانههای مدیریتی چیست؟ آیا این گلایه معطوف به مدیران داخل استان است؟
من 2 سال است که درگیر سیاستگذاری در توسعه استان هستم و فکر میکنم نگاه دولتمردان به توسعه استان سیستان و بلوچستان نگاه کارشناسانهای نیست. همه میدانند استان سیستان و بلوچستان محرومترین استان کشور است. اعتبارات طرح توازن برای محرومیت زدایی در قانون دیده شده است. این اعتبارات در واقع برای جاهای عقب مانده از روند توسعه کشور اختصاص مییابد تا با تزریق اعتبار، آنها را با نقاطی که توسعهیافتهترند متوازن کنیم. میبینیم اعتبارات طرح توازن در 2 سال اخیر به صفر رسیده است. این رقم با توسعه سیستان و بلوچستان که از نظر شاخصهای توسعه آخرین رتبه را در کشور دارد، همخوان است؟
- مجمع نمایندگان استان چرایی موضوع را پیگیری کردهاند؟
به رئیسجمهوری نامه نوشتهایم.
- توجیهات یا دلایل چه بود؟
کسی جواب نداد. براساس قانون اساسی دولت مکلف است نیازهای اساسی مردم را تامین کند. استان سیستان و بلوچستان اکنون بیشترین تعداد آبادیهای کشور را دارد ولی 50درصد مردم روستاهای استان هنوز از آب شرب سالم بیبهرهاند. از 900 روستای زابل 250 روستا اکنون که من با شما صحبت میکنم قطعی آب دارند. دولتهایی که دستشان باز بود و میتوانستند در بخش صنعت سرمایهگذاری کنند چه اقدامی برای سیستان و بلوچستان انجام دادهاند؟ اکنون میگویند براساس سیاستهای اصل 44، دولت نمیتواند در آنجا سرمایهگذاری کند و مردم خودشان باید وارد شوند. مردم با کدام سرمایه، سرمایهگذاری کنند؟
شما نقشه توسعه صنعتی کشور را جلویتان بگذارید، در بعضی جاها و بعضی استانها لامپکها ی نماد کارخانههای صنعتی این قدر زیاد است که عرصه برای نصب آنها روی نقشه تنگ شده است، اما چند تا از این لامپکها برای استان سیستان و بلوچستان روشن است؟ من این هفته آنجا بودم، مردم کپی روزنامهای را برای من آوردهاند (کپی یک روزنامه را از درون کیفش در میآورد و به آن اشاره میکند) که نوشته است: «سایپای کاشان برای 23 هزار نفر اشتغال ایجاد میکند» یک بار هم بنویسند سایپای سیستان و بلوچستان، چرا نمینویسند؟ این مردم تلویزیون را میبینند و میبینند رئیسجمهوری و مسئولان طرحهای مختلف را افتتاح میکنند. بهنظر شما نباید از خودشان سؤال کنند که خدایا ما جزو این مملکت نیستیم؟ ما 2 سال پیش با وزیر صنایع جلسه برگزار کردیم و او در آن جلسه گفت که با اعتبار 2 هزار میلیارد تومان حاضریم طرحهای فولاد و غیره را در این استان راهاندازی کنیم. من از وی میپرسم کدام یک از آن طرحها که قولش را داد، عملی شده است؟ به زعم من منطقه آزاد چابهار میتواند به نصف ایران نان بدهد، اما الان چی؟ چگونه اداره میشود؟ یک عده در تهران توافق میکنند که یکی برود و آنجا مدیر شود. بهنظر من خبرنگاران از این نظر به سیستان و بلوچستان ظلم کردهاند که مشکلات این استان را معرفی نمیکنند.
- شما بگویید تا ما معرفی کنیم. مهمترین پتانسیلهایی که الان سیستان و بلوچستان برای توسعه دارد و دولت و خبرنگاران از آن غافلماندهاند، چیست؟
این روزها در منطقهای واقع در شمال استان با درجه حرارت 35 تا 50 در جه روبهرو هستیم، اما 800میلیون متر مکعب آب نیز داریم. در کدام منطقه بیابانی ایران 800 میلیون متر مکعب ذخیره آب وجود دارد و 300-400 هزار هکتار زمین زراعی با بهترین پروفیل خاکی به چشم میخورد؟ زمانی آنجا انبار غله آسیا بود، اما بروید الان ببیند، مردم فقیرند. چرا فقیرند؟ بهدلیل اینکه دولت برنامه تکمیلی برای این کار ندارد. برای استحضار شما خاطر نشان میکنم که لقب سیستان و بلوچستان هندوستان کوچک است. یعنی تنوع آب و هوایی که در سیستان و بلوچستان وجود دارد، شاید در بسیاری از کشورها وجود نداشته باشد: نیمه گرمسیر و نیمه سردسیرو از هر میوهای که بخواهید در این استان تولید میشود.
در سیستان و بلوچستان برنج تولید میشود، انبه و موز هم داریم، گندم و جو هم میکاریم. در کجای ایران ظرفیت بندر چابهار و دسترسی به آبهای آزاد به این صورت وجود دارد؟ و باز برای استحضار میگویم سیستان را بهشت باستانشناسان میگویند. بیش از 1400 اثر فرهنگی در این استان وجود دارد ولی برای میراث فرهنگی اینجا چه کار کرده اند؟ آیا شهر سوخته ارزش ندارد که روی آن سرمایهگذاری شود؟ سیستان و بلوچستان بهترین مسیر ترانزیت کالا به افغانستان است. حال بروید ببینید که در این استان چه کار کردهاند؟ دولت بهنظر من باغبان باغ یک ملت است. یک باغبان اگر به درختهای باغش نرسد، همه درختها کج و معوج میشوند. البته ما مردم هم مقصریم چون برخی از ویژگیهای رفتاری مردم مانع توسعه و کار برای خودشان است.
- منظورتان کدام ویژگیهای رفتاری مردم است؟
وقتی مردم براساس قومگرایی و فامیلگرایی حرکت میکنند، وقتی برخی خرافات را در فرایند انتخابی خود لحاظ میکنند، نتیجهاش چه میشود؟ نتیجه این میشود که آدمی مثل من حاکم بر سرنوشتشان میشود و این اتفاقات میافتد. اینها اشکالات است. برخی مدیران استان قدرت عملی کردن حتی یک آرزوی مردم را ندارند. اینها در چه فرایندی انتخاب میشوند؟ چه کسی اینها را انتخاب میکند؟
در مهمترین قسمتهای سیستان و بلوچستان که بیشتر مشکل داریم باید قویترین مدیران حضور یابند که چنین نیست، چرا؟ آیا ما باید به قول آن پیرمرد سیستانی گریبان خودمان را در مجلس بهصورت نمایشی پاره کنیم تا کسی بداند که سیستان و بلوچستان مشکل دارد؟