بلوچها معتقدند هر جا آب هست، تمساح هم هست.ایندو در نگاه مردم بلوچ لازم و ملزوم یکدیگرند که اگر یکی برود دیگری هم به قهر سرزمین را ترک میکند؛ پس به حرمت آب و زمین، تمساح مرداب از شکار جان به در میبرد و در رودخانههای بلوچستان نسل اندر نسل زندگی میکند.
رودخانههای بلوچستان باران که ببارد طغیان میکنند و درخت و سنگ و خانه را با خود میبرند، روزهای دیگر سال کم آب میشوند، بعضیها خشک میشوند اما باریکه آبی در بعضیها باقی میمانند؛ همانها میشوند زیستگاه تمساح مردابی ایران.
رودخانههای این منطقه هرچند در فصل تابستان روزهای کمآبی را سپری میکنند اما هنوز بهترین مأمن تمساح مردابی ایران هستند.
تمساح مردابی را مردم بلوچ گاندو مینامند، تنها زیستگاه این نوع تمساح در منطقه حفاظت شده گاندو با وسعتی بیش از 465 هزار هکتار در استان سیستان و بلوچستان است. این منطقه در محدوده شهرهای سرباز و چابهار و بخشهایی از شهرستان نیکشهر گسترده شده است.
این منطقه در طول مرز ایران و پاکستان قرار دارد و از کوهها و مناطق خشک و بیابانی تشکیل شده و تا رودخانه سرباز در بلوچستان گسترده شدهاست. زیستگاه گاندو پوشیده از جنگلهای حرا است که بخشی از آن را اراضی پست مرکز و جنوب منطقه یا همان دشت باهو کلات تشکیل میدهد. این منطقه با توجه به اینکه زیستگاه تمساح مردابی است به نام گاندو شهرت یافته است.
این بخش از بلوچستان ایران در واقع غربیترین نقطه زندگی کروکودیل در آسیاست و از آنجا که این جانور امروزه در پاکستان و هندوستان هم از جمعیت بسیار کمی برخوردار است و در سطح جهانی نیز آن را نادر و در معرض خطر انقراض اعلام کردهاند حفظ زیستگاه این نوع تمساح از اهمیت بسیاری برخوردار است.
تمساح مردابی یا پوزه کوتاه بهعنوان تنها گونه از راسته تمساحها در ایران است که پهنترین پوزه را در مقایسه با سایر تمساحها دارد و از ویژگیهای مخصوص اینگونه جانوری میتوان به پاهای عقبی بسیار قوی آن اشاره کرد که با اتکا بر این پاها میتواند مسافت زیادی را در خشکی راهپیمایی کند در حالی که دیگر تمساحها این توانایی را ندارند. یکی از عادتهای بارز اینگونه تمساحها حفر تونل است، تمساح مردابی در جاهایی که شرایط مناسب باشد به حفر تونل اقدام کرده و در فصول خیلی سرد یا گرم برای فرار از گرما و سرمای زیاد به تونلش پناه میبرد، این تمساح دارای قد متوسط است و2 تا 3 متری است و پوستش هم از جمله پوستهای کلاسیک و گران است. در 8 تا 10 سالگی به بلوغ رسیده و اگر شرایط مهیا باشد 20 تا 30 سال عمر میکند. فصل تخمگذاریاش اردیبهشت ماه است و نوزادان در تیر ماه سر از تخم در میآورند.
اصغر مبارکی، کارشناس سازمان محیطزیست که مطالعات گستردهای روی اینگونه جانوری انجام دادهاست در باره جمعیت اینگونه جانوری میگوید: جمعیتی که در حال حاضر از گاندوها در کشورمان داریم در طول 30سال گذشته یک جمعیت پایدار است، ممکن است گاهی کاهش داشته اما معمولا این کاهش جبران شده و به همان تعداد پایداری رسیده است، که البته نه به شکل دقیق اما تخمین زده میشود که جمعیت گاندوهای ساکن بلوچستان ایران حدود200 تا 300 تا باشد.
جمعیت تمساحهای مردابی بهشدت پراکنده است یعنی فاصله بین زیستگاهها خیلی زیاد است و ممکن است در یک زیستگاه فقط 2تمساح زندگی کنند و با فاصلهای چندین کیلومتری چند تمساح دیگر در زیستگاهی دیگر لانهسازی کنند به همین دلیل کارشناسان محیطزیست کشور هنوز نتوانستهاند سرشماری دقیقی از جمعیت اینگونه جانوری داشته باشند.
از سوی دیگر پیشبینی اینکه همه ساله چه تعداد تخمگذاری میشود نیز ممکن نبوده و از آنجا که تلفات گاندوها در هفتههای اول تولد بسیار زیاد است پیشبینیهای کارشناسان نشان از این دارد که تعداد قابل توجهی از نوزادان گاندو نیاز به مراقبت در مکانی حفاظت شده دارند تا زنده بمانند.
به گفته مبارکی مهمترین خطری که گاندوها را تهدید میکند عوامل طبیعی مثل سیل و خشکسالی است تأثیر این پدیدهها بهویژه وقتی بیشتر میشود که در فصل تخمگذاری تمساحها رخ بدهند، سیل معمولا لانهها را با خود میبرد و نوزادان تمساح قادر به نجات جان خود نیستند از همین رو پیش از اینکه به سن رشد و باروری برسند تلف میشوند. از سوی دیگر خشکسالیهای مکرر باعث خشکی رودخانههای محل زندگی گاندوها شدهاست و همین امر سبب میشود تا نوزادان تلف شده و تمساحهای جوان به امید پیدا کردن زیستگاه جدید سرگردان شده و سرانجام بیآنکه محل مناسبی بیابند جانشان را از دست بدهند. دیگر عامل تهدیدکننده گاندوهای بلوچستان شکارچیان طبیعی هستند چرا که بسیاری از نوزادان گاندو طعمه پرندگان ماهیگیر و حتی تمساحهای بزرگ میشوند و در واقع درصد اندکی از تخمهای گاندو به تمساحهایی بالغ تبدیل میشوند.
راهی برای جلوگیری از تلفات
حفاظت از زیستگاه نخستین راهی است که باید برای حفاظت از گاندوها در پیش گرفت، اما با توجه به حوادث طبیعی ازجمله سیل و خشکسالی و ناتوانی نوزادان تمساح در رویارویی با این بلایا بهنظر میرسد باید روشهای مکملی برای نجات نسل تمساح مردابی ایران پیدا کرد.
به اعتقاد مبارکی لازم است تا تمساحهای مردابی زمان نوزادیشان را در محلهای کاملا حفاظت شده سپری کرده و برای پشت سر گذاشتن مابقی عمرشان به طبیعت بازگردند.
او که سالهاست مطالعات زیادی روی اینگونه خاص انجام داده میگوید: ما یک برنامه پیشبینی کردیم که اگر بشود یک مقداری ساخت و ساز انجام بدهیم و در واقع مکانهای مناسبی برای رشد نوزاد گاندو بسازیم و نوزادان را برای دوری از گزند بلایای طبیعی به این محلها انتقال دهیم. در واقع ما باید در محلی مناسب که آب به مقدار کافی در دسترس باشد، چند استخر بسازیم و در این استخرها غذای کافی در اختیار نوزادان قرار بدهیم تا 5-4 ماه اولیه زندگیشان را در این استخرها سپری کنند و مجددا در طبیعت رهاسازی شوند تا در سیستم طبیعی زیستگاهشان به بلوغ رسیده و تخمگذاری کنند. اما اجرای این طرح نیازمند بودجه است.
وقتی تمساح با ماشین تصادف میکند
آمار تصادفات جادهای تمساحها بالاست. باورتان نمیشود، اما هر سال محلیها از تصادفات جادهای تمساحهای مردابی در جادههای استان با ماشینها گزارش میدهند، به این ترتیب یکی از خطرات ثانویهای که گاندوها را تهدید میکند، خطر تصادف است.
در این تصادفها رانندگان آنچنان تقصیری ندارند، بروز خشکسالی سبب میشود تا گاندوهای جوان محل زندگیشان را ترک کنند. آنها به امید یافتن رودخانهای دیگر راهی میشوند، و سر از جاده درمیآورند و بدین ترتیب به استقبال مرگ میروند.
گاهی نیز سیلابها گاندوها را با خود جابهجا میکنند و با فروکش کردن سیلاب، جانور در پی یافتن زیستگاهش راهش را به سوی جاده کج میکند و با خودروهای عبوری مواجه میشود. این تصادفها را معمولا محلیها به پستهای انتظامی بین راه یا پایگاه محیطزیست گزارش میدهند.
زیستگاه مطلوب
با وجود پراکندگی زیستگاه گاندوها بهنظر میرسد که پوشش تمامی این منطقه از سوی سازمان محیطزیست ناممکن باشد، از سوی دیگر از آنجا که گاندوها برای ادامه زندگی به آب نیاز دارند و نیز از آنجا که منطقه بلوچستان با خشکسالیهای پی در پی روبهروست یکی از روشهایی که برای بهبود شرایط زندگی اینگونه جانوری پیشنهاد شده انتخاب برخی زیستگاهها و حفاظت از آنهاست. در باره مطلوبیت زیستگاه پیش از این مطالعاتی از سوی سازمان محیطزیست انجام شده و نتیجه این مطالعه تاکنون مشخص کرده که کدام یک از این زیستگاهها از مطلوبیت بیشتری برخوردار است و قرار است سالهای آینده این زیستگاه معرفی شده و تمساحهای جوان در این زیستگاهها رها شوند.
آموزش بومیها
بیشترین حمایت از گاندوها از سوی بومیان انجام شدهاست، مردم بلوچستان برای آب احترام زیادی قائلند، آنها حیات سرزمینشان را در گرو حضور آب میبینند، از آنجا که گاندوها در آبهای جاری زندگی میکنند برای مردم بلوچستان قابل احتراماند.
آموزش جوامع محلی و بومی یکی از راهکارهایی است که معمولا در حفظ منابع طبیعیدر اولویتهای برنامهریزان جای دارد.
حفاظت از تمساح مردابی ایران نیز بدون آموزش بومیان امکانپذیر نیست، هر چند مبارکی میگوید: مردم محلی برای حفاظت از تمساحها خیلی به ما کمک میکنند، در حال حاضر ما یک سری همیار محلی داریم که اینها با مردم ارتباط نزدیکی دارند و احیانا اگر مورد خاصی باشد که تمساحی جایی گیر کرده باشد یا تمساحی حالت مهاجم داشته باشد و مردم را اذیت کند به ما خبر میدهند و به نقل و انتقال این تمساحها و کمک میکنند.
البته او معتقد است که نیازمند آموزش بیشتر مردم محلیاند و لازم است که مردم بدانند چنانچه به شکل داوطبانه در حفاظت از تمساحها همکاری کنند از نظر مالی منتفع خواهند شد، به گفته مبارکی مردم میتوانند در اجرای طرحهای پژوهشی و مطالعاتی شرکت کرده و از این طریق کسب درآمد کنند و این مستلزم اجرای یک برنامه آموزشی برای گروههای هدف در زیستگاه تمساح است تا مردم به درستی دریابند که بهترین راه حل برای مشکلاتی که ممکن است تمساحها با آن روبهرو شوند کدام است.
این محقق باورهای مردمی را مهمترین عامل در حفظ نسل گاندوها دانسته و توضیح میدهد: مردم محلی هرگز تمساحها را شکار نمیکنند، در کشورهای همسایه که زیستگاه این نوع تمساحهاست با وجود قوانین بازدارندهای که از سوی دولتها اعمال میشود گاندوها عموما با خطر شکارچیان محلی روبهرو هستند، در حالیکه بلوچهای ایران تاکنون هرگز نسبت به شکار گاندو اقدام نکردهاند و همین امر را میتوان مهمترین عامل بقای گاندوها در سرزمین بلوچستان به حساب آورد. که این پتانسیل قابل توجه و قابلاتکایی است که میتوان با تکیه بر آن برای افزایش تعداد گاندوها برنامهریزی کرد.
جمعیت گاندوهای بلوچستان هر چند در سالیان گذشته کاهش نداشته اما افزایش قابل توجهی را هم ندیده، تمام توان مردم بومی برای حمایت از اینگونه جانوری سبب شده تا گاندوهای ایرانی از انقراض در امان بمانند، این روزها مردم بلوچستان در انتظار برنامهریزی بهتری برای جلوگیری از تخریب محیطزیست و گونههای نادر جانوریاند.