در مورد برخورد با جرایم هم اوضاع از همین قرار است. جوامع و افرادی میتوانند از جرم و تبعات آن به دور باشند که از پیش برایش فکری کرده باشند.
برای پیشگیری از جرم، از راههای مختلف، متداول و جدید میتوان استفاده کرد اما اصلیترین و کمهزینهترینشان که تأثیر بیشتری میتواند داشته باشد، پیشگیری اجتماعی است. براساس اصل 156قانون اساسی، اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین بر عهده قوهقضاییه است. این نهاد از حدود 8سال پیش معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم را راهاندازی کرد. به موازات قوه قضاییه خیلی از سازمانهای دیگر نیز چنین کردهاند اما نتیجه اعمالشان به گونهای است که برخی از کارشناسان حوزههای مختلف اجتماعی از آن بهعنوان تجربه ناموفق یاد میکنند. با دکتر مجید ابهری، استاد دانشگاه شهید بهشتی در مورد وضعیت پیشگیری اجتماعی در کشور به گفتوگو نشستهایم که میخوانید.
دکتر مجید ابهری، استاد علوم رفتاری و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی در مورد پیشگیری اجتماعی میگوید: همانطور که برای پیشگیری از امراض جسمانی تلاش و برنامهریزی میکنیم بایستی در زمینههای جرایم و آسیبهای اجتماعی نیز پیشگیری صورت بگیرد. در پیشگیری اجتماعی هدف نگهبانی از افراد پاکی است که توسط ویروسهای اجتماعی در معرض خطر هستند.
اعتیاد، افسردگی، سقطجنین، فرار از خانه، همسر و کودک آزاری، قتلهای خانوادگی، مهاجرت و حاشیه نشینی از جمله آسیبهای اجتماعی هستند که باعث ایجاد آسیبهای سنگینتر و گرانقیمتتری به جامعه میشوند. بهنظر من همه آسیبهای اجتماعی- از طلاق گرفته تا اعتیاد و خودکشی- مانند بیماریهای ویروسی درصورت عدمکنترل، مسری هستند. آسیبهای اجتماعی روح و رفتار جامعه را خدشهدار میکنند. پیشگیری در مسائل اجتماعی باید در اولویت خاص قرار بگیرد. همچنین همت نهادهای دولتی، فرهنگی، مردم و خانوادهها باید معطوف به پیشگیری اجتماعی باشد.
«آشپز که دو تا شد آش یا شور میشود یا بینمک»؛ در بحث پیشگیری اجتماعی در کشور چنین اتفاقی افتاده است. دکتر ابهری میگوید: بهرغم بودجههای هنگفتی که برای 22سازمان و متولی در امور فرهنگی درنظر گرفتهاند، چرا آمار اعتیاد به مصرف روانگردانها، ایدز، بزهکاری نوجوانان، گسست نسلها، طلاق و سقط جنین به اینجا رسیده است و باعث شده نخستین زنگ خطر را رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه علوم انسانی ما معیوب است، به صدا در بیاورد. علوم انسانی ما برگرفته از غرب است که با جامعه ما سنخیت ندارد و به جای پژوهش ترجمه کردهایم؛ درحالیکه اسلام یکی از غنیترین منابع علوم انسانی است.
وی معتقد است که در 30سال گذشته بودجههای کلانی صرف پیشگیری اجتماعی شده اما هیچ نتیجه مطلوبی نداشته است. وی میگوید: بهنظر من تعدد مراکز تصمیمگیری یکی از دلایل موفق نبودن ما در پیشگیری اجتماعی بوده است. اغلب سازمانها، معاونت و سازمانی برای پیشگیری اجتماعی دارند بنابراین تنوع برنامهریزیها و سیاستگذاریهای متفاوت و سلیقهای برخورد کردن با ناهنجاریهای رفتاری بهوجود میآید. دخالتدادن سلیقههای سیاسی و فردی در برنامهریزیهای اجتماعی باعث شده موفقیتی کسب نکنیم. دومین عامل، نبود نظارت و اندازهگیری پیشگیری اجتماعی است. 30سال است که میگوییم برای رسیدگی به آسیبهای اجتماعی نیاز به تأسیس بانک اطلاعات است اما هنوز به نتیجه نرسیدهایم. لازمه توفیق هر سیاستگذاری و برنامهریزی در پیشگیری، داشتن اعداد و ارقام و اطلاعات هر آسیب است. وقتی اعداد درست نداریم چطور میتوانیم برنامهریزی کنیم. وقتی بین چند سازمان درگیر با موادمخدر در مورد تعداد معتادان اختلافنظر میلیونی وجود دارد، چطور و برای چه کسی میتوان برنامهریزی کرد؟
سومین عامل، اعلام اعداد و ارقام ناخوشایند و کاذب است که باعث میشود علاوه بر اینکه خوراک تبلیغاتی برای رسانههای بیگانه تهیه شود، هراس و اضطراب در جامعه ایجاد شود. خانوادهها به تنش میافتند که نکند فرزند ما هم افسرده، معتاد و... باشد.
همه ساله با شروع تابستان همه رسانههای نوشتاری و تصویری در زمینه اوقات فراغت مطلب تهیه میکنند ولی با بودجه هنگفت. همین امسال فقط 30درصد از فرزندان تحت پوشش برنامهها قرار گرفتند. ضمن اینکه پر کردن اوقات فراغت در شهرهای مختلف بسیار باید متفاوت باشد در صورتی که برای همه یک برنامه میدهیم. بهنظرم فقط شهرداری تهران موفقترین نهاد در اجرای برنامههای اوقات فراغت در تابستان امسال بود. ایجاد سامانه شادی در پارکها، رفاه روحی و شادی را برای خانوادهها ایجاد کرد.
دکتر ابهری در ادامه به ایراداتی در مورد فیلمها و سریالهای صدا و سیما اشاره میکند و میگوید: صدا و سیما باید قبل از تهیه هر سریال و فیلمی از آسیبشناسان کمک بگیرد. بسیاری از کلمات لمپنیسم (حدود 4هزار کلمه) از سریالهای صدا و سیما آمده است. بگذارید صاحبنظران در تهیه فیلم و سریال و شعر و ترانه که قرار است در صدا و سیما پخش شود، اعلام نظر کنند. سریال زیرهشت آثار افسردگی فراوانی داشت که باعث شد خیلیها به ماهواره رو بیاورند. 95درصد از مشتریان ماهوارهها بهدنبال فیلم و سریال و سرگرمی هستند.
فقط 5درصد بهدنبال مسائل غیراخلاقی هستند. در محصولات داخلی فقط نکات سیاه جامعه نشان داده میشود. مردم به قدر کفایت هر روز خبرهای ناگوار میشنوند. آنها نیاز دارند که در روز یک ساعت بخندند. سریالهای مناسبتی هم آنقدر سطحی است که از همان اول میتوان فهمید آدم بد داستان بالاخره متنبه میشود. در صورتی که ما باید در تمام سال توبه و مقابله با آسیبهای اجتماعی و... را سرلوحه کارهای خود قرار دهیم. متأسفانه بیاحترامی به والدین یک اصل محوری سریالها قرار گرفته است. این سریالها را تحصیلکردههای شهر تهران نمیبینند بلکه در دورافتادهترین نقاط ایران مخاطب دارد بنابراین تأثیر این سریالها را باید در آنجاها و نه در تهران ارزیابی کرد.
به اعتقاد دکتر ابهری، ابزار کنترل و مقابلهای که هماکنون برای پیشگیری اجتماعی استفاده میشود ابزار مناسبی نیست. او میگوید: یکی از ابزارهای مقابله با آسیبهای اجتماعی، زندان است اما زندان عامل اصلاح نیست. بزهکاران مخصوصا آنها که اتفاقی جرمی را انجام دادهاند در کنار حرفهایها قرار میگیرند که هیچ انگیزهای برای اصلاح ندارند. با یک بار زندان رفتن، زشتی و قبح زندان رفتن از بین میرود. زندانهای ما به مراکز مبادله تجربیات و کجرویها تبدیل شده است.
به همین منظور بایستی سیاستهای پیشگیرانه خاصی درنظر داشت که بتوان با آن بیشترین تأثیر را در جامعه ایرانی به دست آورد.
این جامعهشناس میگوید: لازمه پیشگیری اجتماعی آگاهسازی و بسترسازی فرهنگی است. بنابراین آموزش و
اطلاع رسانی باید از خانوادهها شروع شود و بعد در مدرسه و کتب درسی آن را پیگیری کرد. فیلمها، بازیهای رایانهای، داستانهای کتاب کودکانه و برنامههای اوقات فراغت همه باید بهصورت متوازن اطلاعرسانی کنند. در مرحله بعد اگر امر به معروف و نهی از منکر را فراگیر کنیم به کارآمدترین اهرم کنترل اجتماعی دست خواهیم یافت. بهنظر من میتوان این موضوع را در کتب درسی و دانشگاهی وارد کرد. هر فردی باید مسئول و موظف به پیشگیری شود. شاید اسم امر به معروف و نهی از منکر برای عدهای سنگین باشد، میتوانیم از عنوان آشناساختن با وظایف و اخلاق اجتماعی و جلوگیری از رفتارهای ناپسند استفاده کرد.
آخرین مرحله برای پیشگیری اجتماعی الگوسازی در جامعه است. برای این منظور میتوان روی والدین، آموزگاران، دوستان و همسالان، دولتمردان و مسئولان و گروههای هنجارفرست مانند هنرپیشهها و ورزشکاران کار کرد. برای تحقق برنامهها و سیاستهای پیشگیری اجتماعی الگوهای رفتاری یک جامعه باید اصلاح شود. بیشک وقتی یک مسئول به جای پاسخگویی پرخاش میکند، تبدیل به الگو برای دیگران میشود. وقتی عکس بسیار آرایش شده یک هنرپیشه روی جلد نشریات چاپ میشود، نباید انتظار داشته باشیم که دختران شهرهای دور آن را الگوی خود قرار ندهند. ما کاری کردهایم که توجیهی برای سادهزیستی وجود ندارد.
وی با اشاره به روند افزایشی آسیبهای اجتماعی میگوید: هیچکس در حاشیه امنیت نیست. آسیبهای اجتماعی مانند زلزله است؛ کافر و مؤمن را به یک اندازه تحتتأثیر قرار میدهند. هیچ کس در برابر سونامی اعتیاد ایمن نیست.
دکتر ابهری میگوید: باید توجه داشته باشیم که ما فقط موظف به پیشگیری در جامعه خود نیستیم بلکه باید بهصورت فراکشوری و فرامنطقهای موضوع را ببینیم. ضمن اینکه ما در برابر تهاجم شدیدی هستیم که به این منظور باید برای مهندسی فرهنگی جامعه فکر تازهای بکنیم. کشور ما هماکنون در برابر تهاجم ناتوی فرهنگی قرار دارد که با ابزارهای فکری و اجتماعی جامعه ما را تهدید میکند. پاشنه آشیل جامعه ما جوانان هستند، پس باید برای آنها برنامهریزی کرد. ناتوی فرهنگی بسیار حرفهای عمل میکند. چطور امکان دارد 25روز پس از تولید یک مشروب بتوان آن را در ایران یافت در صورتی که اگر یک کالای غیرقاچاق بخواهد وارد بازارهای ایران شود حدود 3ماه طول میکشد؟
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه برای پیشگیری اجتماعی باید سیاستگذاریهای فرهنگی دقیقی تدوین شود، میگوید: اگرچه همیشه نمیشود با خواهش و تمنا با آسیبها برخورد کرد ولی بهتر است مجازاتهای جایگزین را در برخورد با آسیبهای رفتاری، جایگزین سیاستهای قهرآمیز کرد. زندان زمانی کارآمدی دارد که برخوردهای مسالمتآمیز، کارایی خود را از دست داده باشند.