در دنیای ژنتیک هر روز اخباری در خصوص رمزگشایی یک سری ژنها منتشر میشود. این ژنها عملکردهای مختلفی از احساسات و خلق و خو تا فشار خون و طول قد را کنترل میکنند.
اکنون به نظر میرسد که حتی روش و نوع مصرف کردن و انتخابهای روزانه ما نیز در گرو آن چیزی است که در ژنهای هر یک از ما نوشته شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، نتایج تحقیق جدیدی که گروهی از محققان دانشگاه استنفورد و فلوریدا انجام دادند و در ژورنال تحقیقات مصرف کننده (Journal of Consumer Research) منتشر شده است، نشان میدهد که چگونه انسانها نسبت به برخی محصولات و یا تجربیات یک نوع تمایل قبلی دارند این تمایل از پیش تعیین شده که از غذا تا خودروهای دوگانه سوز را در بر میگیرد میتواند موروثی باشد این محققان با رصد رفتار و تمایلات دوقلوها به این نتایج دست یافتند.
زنجیره مارپیچ دوتایی و رفتار
ایتامار سایمونسون، استاد بازاریابی مدرسه بازرگانی استنفورد و سرپرست این تیم تحقیقاتی اظهار داشت: "علیرغم تاریخ طولانی تحقیقات درباره مسائل موروثی، ما هنوز اطلاعات کمی درباره اینکه کد ژنتیکی چگونه بر روی انتخابهای مصرف کنندگان اثر میگذارند دراختیار داریم. در این تحقیق ما طیف وسیعی از قضاوتها و فرایندهای تصمیم گیریهای مرتبط با دنیای مصرف را مورد بررسی قرار دادیم. این نتایج به ما میگویند که بخش اعظم تصمیم گیریهای ما ارثی بوده و یا به هرحال به فاکتورهای ژنتیکی بستگی دارند."
نخستین کسی که به موضوع ژنتیک رفتاری پرداخت فرانسیس گالتون، پسرخاله چارلز داروین بود که در سال 1869 تئوریهای خود را در کتابی با عنوان "نبوغ ارثی" (Hereditary Genius) منتشر کرد.
از آن زمان، دانشمندان حوزه ژنتیک از مفهوم "سرشت علیه محیط" گذشتند و به مفهوم "سرشت به اضافه محیط" رسیدند.
برپایه نظریه "سرشت به اضافه محیط"، خصوصیات ژنتیکی پیچیده، ثمره ترکیب میان یک سری پیش- تمایلات ژنتیکی و فاکتورهای آموزشی- محیطی است.
در 40 سال اخیر، مطالعات مختلفی ردپاهای موروثی بودن را در یک سری گسترده از رفتارها و در مقولات مختلفی چون وفاداری، تمایل به رای دادن، نوع دوستی، توانایی تجاری و اعتماد به یک حزب سیاسی کشف کردهاند. به طوریکه در این فهرست گسترده تحقیقات، تنها فقدان اطلاعات مربوط به ژنتیکی بودن عادات مصرف احساس میشد.
همچون دو قطره آب
تحقیقات انجام شده در این عرصه به خصوص بر روی دوقلوها انجام شده است. درحقیقت دوقلوها یک منبع مهم به شمار میروند که میتواند ارزیابی کند وزنه تمایلات ژنتیکی یا وابستگیهای محیطی، جنبههای فرهنگی، سطح آموزش و خانواده سنگینتر است.
این مکانیزم به اندازه کافی ساده است: اطلاعات مربوط به دوقلوهای همسان (که از نظر DNA کاملا یکسان هستند) را با اطلاعات مربوط به دوقلوهای غیرهمسان (که همانند تمام خواهر برادرها به طور متوسط در 50 درصد از کد ژنتیکی اشتراک دارند) مقایسه کردند.
سپس اثرات محیط را در هر دو گروه از دوقلوهای همسان و غیرهمسان مورد ارزیابی قرار دادند و به این مقایسهها افزودند و به این ترتیب توانستند بیشترین شباهتهای مربوط به گرایشات و تمایلات میان دوقلوهای همسان را به عنوان نشانه وابستگی ژنتیکی معرفی کنند.
یک مثال از عادت غذایی
چند سال قبل نشان داده شد که دوقلوهای همسان در اغلب موارد ذائقههای یکسانی به ویژه در مورد عادات غذایی دارند و اگر یکی از دوقلوها ماهی دوست نداشته باشد به احتمال بسیار زیادی دیگری نیز این غذا را دوست ندارد این درحالی است که در مورد دوقلوهای غیرهمسان داشتن ذائقههای مختلف رایج تر است.
ارثی بودن مصرف
محققان دانشگاه استنفورد به منظور امتحان این فرضیه، برای 180 جفت دوقلو شامل 110 جفت دوقلوی همسان و 70 دوقلوی غیرهمسان پرسشنامهای را درباره سلیقه بازار و عادات تصمیم گیری تجویز کردند.
ایتامار سایمونسون در این خصوص توضیح داد: "چیزی که ما کشف کردیم این بود که بسیاری از این سلیقهها یک پایه قوی ژنتیکی دارند. به خصوص به نظر میرسد که تمایل قبلی برای بعضی از انواع غذاها مثل شکلات و خردل، شیفتگی به موسیقی جاز و فیلمهای علمی تخیلی به DNA وابسته است."
وی افزود: "همین مسئله برای رفتارهای انتزاعیتر مثل انتخاب یک سازش و یا محتاطانه خرج کردن حتی در مورد محصولات مفید نیز دیده میشود."
آیا احتیاط نیز در ژنها است؟
مسئلهای که سایمونسون و همکارانش بدان افتخار میکنند این است که آنها توانستند برای اولین بار یک الگو از موروثی بودن رفتارهای مصرف را شناسایی کنند.
در این مورد تفاوتهای بنیادی میان "احتیاط" و "عادت به خطر کردن" نیز وجود دارد. سایمونسون در این خصوص اظهار داشت: "اطلاعات ما نشان میدهد که تمایل به انجام یک خرید غیرضروری و کالاهای لوکس میتواند در پروفایل ژنتیکی افراد نوشته شده باشد. اگر این مطالعات در آینده نیز تائید شوند به زودی خواهیم توانست تمایل افراد را برای خرید یک محصول تنها با استفاده از ژنهای آنها پیش بینی کنیم. هرچند فرهنگ، دسترسی اقتصادی و گرایشات روحی بخشی از تمایلات و سلیقههای ما را در مورد مصرف کردن تعیین میکنند اما سرانجام این کد ژنتیکی است که مسئول اصلی روشی است که ما از طریق آن خرید میکنیم."