این مرد وقتی با مقاومت طعمه‌اش روبه‌رو شد، او را به قتل رساند و پا به فرار گذاشت. ظهر 13 مهرماه، ساکنان برجی در شهرک نفت با مشاهده جسد زن جوانی که در طبقه منفی3 این برج رها شده بود، ماجرا را به کلانتری 140باغ‌فیض اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور ماموران پلیس و بازپرس ویژه قتل تهران در محل، بررسی‌ها برای کشف راز این جنایت شروع شد اما هیچ‌کدام از ساکنان برج، زن جوان را نمی‌شناختند و تا حالا او را ندیده بودند.
از طرفی تحقیقات نشان می‌داد که این زن از ساکنان برج نیست و از جای دیگری به آنجا آمده است. ماموران با مشاهده آثار جراحتی که روی سر و صورت این زن به چشم می‌خورد، دریافتند وی توسط یک مرد به طبقه منفی3 کشیده شده و در آنجا به قتل رسیده است. بنابراین جست‌وجو برای یافتن ردی از مرد جنایتکار شروع شد.
دوربین مداربسته
از آنجا که برج مورد نظر مجهز به دوربین مداربسته بود، بررسی فیلم‌های ضبط شده توسط دوربین‌ها شروع شد. بخشی از این فیلم‌ها صحنه‌ای را نشان می‌داد که مقتول به همراه یک مرد وارد برج شده و به طرف آسانسور رفته بود. طبق اظهارات ساکنان برج، مردی که همراه زن جوان بود، نگهبان سابق برج به نام رضا بود که حالا در یک سوپرمارکت در منطقه مجیدیه کار می‌کرد. ماموران با دریافت دستور قضایی راهی سوپرمارکت مورد نظر شدند و با زیر نظر گرفتن آنجا، رضا را دستگیر کردند.
اعتراف به جنایت
جوان 25ساله بعد از انتقال به اداره آگاهی و دیدن فیلم‌های ضبط شده توسط دوربین‌های مداربسته برج، لب به اعتراف گشود و گفت: روز حادثه آن زن به سوپرمارکتی که در آنجا کار می‌کردم آمد و آدرس یک شرکت کاریابی را پرسید. من هم محل شرکت مورد نظر را که روبه‌روی سوپرمارکت بود به او نشان دادم. ساعتی بعد این زن با چهره‌ای افسرده از آن شرکت خارج شد.
چون می‌دانستم به‌دنبال کار می‌گردد، به او گفتم یکی از آشنایانم که در برجی در شهرک نفت زندگی می‌کند قصد استخدام خدمتکار دارد. برای همین همراه هم به طرف برج به راه افتادیم و وارد آنجا شدیم. وقتی موضوع را با آشنایم مطرح کردم او گفت که دیگر نیازی به خدمتکار ندارد.
همان لحظه همراه زن جوان سوار آسانسور شدیم اما در یک لحظه وسوسه شدم و طبقه منفی 3 را زدم. چون قبلا در آنجا کار می‌کردم، می‌دانستم که کسی در این طبقه نیست. وقتی به آنجا رسیدیم، قصد آزار و اذیت آن زن را داشتم اما او مقاومت کرد و من هم او را به قتل رساندم و با عجله از برج خارج شدم.
