اواسط مرداد امسال مرد جوانی به کلانتری 119 تهران رفت و از سرقت اموالش توسط یک فروشنده شیشه خبر داد. شاکی به ماموران گفت: ساعتی قبل در حال عبور از خیابان سیمتری جی بودم که مرد جوانی به من حمله کرد و با تهدید چاقو گوشی تلفن همراهم را دزدید.
من به محض دیدن این مرد، او را شناختم؛ وی جوانی به نام مهدی است که از فروشندگان موادمخدر بهخصوص شیشه به شمار میرود و به همین دلیل تصمیم گرفتم از وی شکایت کنم. بعد از طرح این شکایت، دستور بازداشت مهدی صادر شد و ماموران با زیرنظر گرفتن محل تردد او موفق شدند وی را دستگیر کنند.
در تعقیب شاهدزدها
فروشنده شیشه بعد از انتقال به اداره آگاهی به زورگیری از مرد جوان اعتراف کرد اما مدعی شد که بعد از سرقت از مالباخته، خود او هم طعمه دزدان قرار گرفته است. این مرد گفت: بعد از سرقت از شاکی، میخواستم برای فروش گوشی مسروقه نزد دوستانم بروم که در بین راه یک تاکسی سمند زردرنگ مقابلم توقف کرد.
وی ادامه داد: مرد جوانی که از قبل او را میشناختم از ماشین پیاده شد و قبل از اینکه چیزی بگوید با شوکر برقی ضربهای به من زد. همان لحظه از حال رفتم و او بعد از سرقت گوشیای که تازه آن را دزدیده بودم، سوار تاکسی شده و همراه 2 همدست دیگرش پا به فرار گذاشت.
بعد از اعترافات این مرد، دستور بازداشت شاهدزدها صادر شد و ماموران با سرنخهایی که مهدی در اختیارشان قرار داده بود جستوجو برای دستگیری آنها را شروع کردند. چند روز بعد با دستگیری یکی از متهمان بهنام فرزاد، ماموران توانستند مخفیگاه هر دو همدست او را نیز شناسایی و آنها را دستگیر کنند.
قاچاقچی گرانفروش
متهمان در بازجوییها گفتند: ما از مشتریهای مهدی بودیم و همیشه از او مخدر شیشه میخریدیم. این اواخر مهدی قیمت شیشهای را که به ما میفروخت افزایش داده و همین مسئله باعث اختلاف بین ما شده بود. ما پول زیادی برای خرید شیشه نداشتیم و مهدی هم تهدیدمان کرده بود که اگر پول مورد نظرش را پرداخت نکنیم، از مواد خبری نیست.
روز حادثه سوار تاکسی سمند بودیم و قبل از آن هم حسابی شیشه مصرف کرده بودیم. وقتی مهدی را در خیابان دیدیم ناگهان به فکر انتقامجویی افتادیم و تصمیم گرفتیم از او زورگیری کنیم. ما میخواستیم به خاطر گران کردن نرخ شیشه از او انتقام بگیریم و به همین دلیل گوشی تلفن همراه مسروقه را از او دزدیدیم.
سرهنگ علی اکبر اسدی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: تاکسی سمند توقیف شده از متهمان متعلق به پدر یکی از آنهاست و در حال حاضر تحقیقات درخصوص دیگر جرایمی که احتمال دارد توسط اعضای این باند صورت گرفته باشد، ادامه دارد.
وی همچنین از کسانی که اموالشان توسط سرنشینان یک تاکسی سمند زرد رنگ به سرقت رفته، خواست برای شناسایی متهمان به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران، مراجعه کنند.
گفتوگو با یکی از متهمان
- خودت را معرفی کن؟
اسمم فرزاد است و 24 سال دارم.
- قبلاً هم دستگیر شده بودی؟
بله. پیش از این 4 بار به اتهامات نزاع و درگیری، درگیری با ماموران و تخریب اموال عمومی دستگیر شده بودم.
- چند وقت است که به شیشه اعتیاد داری؟
حدود یکسال قبل با دوستانم برای تفریح به شمال رفته بودیم که در آنجا یکی از آنها به من شیشه تعارف کرد و از همان زمان بود که شروع به مصرف شیشه کردم.
- خانوادهات خبر داشتند که شیشه مصرف میکنی؟
شک کرده بودند اما هر بار که اعتراض میکردند دعوا راه میانداختم و از خانه میزدم بیرون.
- کجا میرفتی؟
جای خاصی نداشتم. هر کجا که میشد میرفتم. سرکوچه یا پارک دیگر برایم فرقی نداشت، فقط میخواستم از خانه دور شوم.
- ازدواج نکردهای؟
حدود یکسال پیش نامزد کردم.
- با اینکه نامزد داری، باز هم شیشه مصرف میکردی؟
چون اعتیاد پیدا کرده بودم، باید مصرف میکردم.
- بعد از سرقت از فروشنده مواد، گوشی تلفن همراه را چه کار کردید؟
آن روز وقتی دیدیم که مهدی با تهدید از پسر جوانی زورگیری کرد، تصمیم گرفتیم از او سرقت کنیم. بعد از دزدیدن گوشی مسروقه از او، این گوشی را به یک نفر فروختیم و همه پولش را صرف خرید شیشه کردیم.
- تحصیلاتت چقدر است؟
اول دبیرستان مردود شدم و بعد از آن دیگر سراغ درس نرفتم.
- با همدستانت چطور آشنا شدی؟
هر سه نفر ما بچهمحل هستیم.
- شوکر برقی را برای چه کاری تهیه کرده بودید؟
تصمیم داشتیم با استفاده از آن شروع به زورگیری کنیم اما قبل از اجرای نقشههایمان، توسط پلیس دستگیر شدیم.