«ملک سلیمان» به عنوان پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران پروژهای دشوار بوده که از مرحله پیش تولید تا اکرانش بیش از 6سال به طول انجامیده است. بخش قابل توجهی از دشواریهای کار به تجربیات اندک و اغلب ناکام سینمای ایران در تولیدات عظیم بازمیگردد.
با این همه پروژه میلیاردی ملک سلیمان به عنوان نمونه شاخص و مثالی بسیار فاخر کلید خورد و با وجود مشکلات و موانع در حالی روی پرده آمد که از نظر تکنیکی قابل مقایسه با استانداردهای جهانی است. در حالی که بودجه و منابع مالی فیلم حرف و حدیثهایی به راه افتاد و صحبت از هزینه کردن 11میلیارد تومان به میان آمد، مجتبی فرآورده، تهیهکننده ملک سلیمان میگوید کل بودجهای که صرف تولید فیلم شده 5میلیارد تومان بوده است. به اعتقاد فرآورده اگر قصد جهانیکردن سینمای ایران را داریم با بودجههای محدود و تولیدات ارزان نمیتوانیم به این هدف دست پیدا کنیم.
- ماجرای تهیه و تولید فیلم ملک سلیمان حاشیهها و حرفوحدیثهای زیادی را به همراه داشت. اگر موافقید گفتوگو را از دلایل طولانیشدن زمان ساخت فیلم آغاز کنیم.
به گمان من ملک سلیمان، نجاتبخش سینمای ایران است. برای اینکه بدانید چرا، باید تعریفی از سینمای ایران ارائه بدهم. سینمای ایران یک سینمای بسیار نحیف، ضعیف و مضمحل است؛ چه از جهت محتوا، چه از جهت بعد و چه از جهت سوژه و توان این را ندارد که از جغرافیای ایران خارج شود. حتی توان ندارد به کشورهای همسایه راه پیدا کند. دلیلش چیست؟
1- سینمای ایران سوژههای جهانی ندارد. مردم جهان چرا باید به دعواهای زن و شوهر و مادرشوهر و عروس و عشقهای مثلثی و مربعی و مستطیلی توجه کنند؟
2- بودجه سینما باید درخور سینما باشد با فیلم 300میلیونی نمیشود عرصههای جهانی را فتح کرد. آنتن صداوسیما را هم به این راحتی نمیشود تحت تاثیر قرار داد.
3- تکنیک فیلم هم مسئله دیگر است. فیلم خوب باید حداقل صدا و تصویر خوبی داشته باشد. بنابراین ملک سلیمان تلاش کرده این ضعفها را به نوعی پوشش دهد و مرتفع کند. حالا امیدواریم این اتفاق افتاده باشد که شواهد امر اینگونه نشان میدهد.
- یعنی مدتزمانی که صرف ساخت فیلم شد به جهت این حساسیتها برای جهانیشدن بود؟!
چند دلیل داشت. یکی اینکه اساسا در فرهنگ کشور ما اینطور است که یک پروژه عمرانی 3ساله 15 سال طول میکشد. چرا؟ چون اعتبارش تأمین نمیشود. زمانی بوده که ما این فیلم را با بودجه ماهانه 50 میلیون تومان پیش بردهایم. گاهی برای مدت 6ماه به خاطر عدم تأمین اعتبار متوقف شده. مطلب دیگر این که ما به عرصهای ورود کرده بودیم که هیچکدام از ملزوماتش در ایران وجود نداشته. ما فیلمبرداری میکردیم، بعد میرفت خارج از ایران اسکن میشد، برمیگشت، یک کارهایی روی آن انجام میشد، دوباره میرفت و هربار میخواستیم هرچیزی را وارد ایران کنیم 16 قطعنامه سازمان ملل و تحریم برایمان آمد. جدی میگویم! که آیا صدور این اقلام به ایران مجاز است یا نه. این مواد قابل استفاده در انرژی هسته ای هست یا نه. در بخشهای دیگر خب این یک فیلم سینمایی بود ولی حدود 18هزار مترمربع دکور ساختیم برای آن. نزدیک به هزار دست لباس دوختیم.
اینها زمان میبرد. در حادثهای یکی از ماشینهای حمل لباسمان چپ کرد و حدود 400دست از لباسهایمان یک هفته مانده به فیلمبرداری سوخت و نابود شد. یک بخش هم تحقیقات بود؛ تحقیقات در زمینه مبانی قرآنی و روایی و تاریخی فیلم که زمان قابل توجهی صرف آن شد. و دیگر اینکه خود ما بدانیم داریم وارد چه عرصهای میشویم. ما برای اولین بار داشتیم وارد عرصه فیلمسازی دیجیتال میشدیم. باید آن فن را خوب میشناختیم و بعد به آن ورود میکردیم. بنابراین شاید زمان زیادی صرف نشده باشد؛ ضمن اینکه این فیلم عملا پایان 87 آماده شد ولی چون مدیران ترجیح دادند فیلم در جشنواره نمایش داده شود؛ نمایش جشنواره افتاد به سال 88 و به اکران سال 89 رسید.
- در صحبتهایتان گفتید فیلم میلیاردی، اما در مورد اینکه دقیقا چند میلیارد بابت این فیلم هزینه شده روشنگری نمیشود. عدهای میگویند 11میلیارد، شما چه میگویید؟
البته من یکسال و نیم است که هزینه ساخت فیلم را اعلام می کنم ولی ذهنهای بیمار شفا پیدا نکردهاند. اولا من خوشحالم که ما یک فیلم 5میلیاردی ساختیم و کسی نمیپذیرد که 5میلیاردی است. همه از 8میلیارد به بالا ارزیابی میکنند ولی ماجرا از این قرار است که بعضی از افراد که ناکام ماندند در دوره معاونت قبل برای تولید آثار موسوم به فاخر برای اینکه از این فیلم انتقام بگیرند جوسازی را شروع کردند. در جامعه ما آدمهایی هستند که وقتی دو تا پاسبان میبینند میپرند وسط و مدعی می شوند که «ما رو کجا میبرین؟». از این آدمها در سینما هم زیادند. اما ما کارمان را میکنیم. زیاد به حرف دیگران توجه نمیکنیم.
میگویند قطار وقتی حرکت میکند عده ای با سروصدا به سمتش سنگ پرت می کنند اما به هر حال قطار راه خودش را میرود. واقعیت این است که ملک سلیمان با 5میلیارد هزینه ساخته شده. در مصاحبه های تلویزیون و در نشست مطبوعاتی جشنواره اعلام کردم. حالا دیگر مشکل بقیه است که باور نمیکنند. من برای 5میلیارد استدلال و ادله دارم. حالا هرکس توان اثبات استدلالش را مبنیبر هزینهای بیش از این دارد مدارکش را رو کند. بالاخره مدعی باید با ادله حرف بزند. ضمنا دوستان تصور میکنند 5میلیارد، پول زیادی است. 5میلیارد در سینما پولی نیست. این دوستان تصور میکنند سینمای گنجشکروزی توسعه پیدا میکند. سینما یک صنعت پرهزینه است که هزینهکردن برای آن شیوه دارد. بنا دارم بخشی از بودجه فیلم را اعلام کنم که از کجا آمد. بعد ببینم این دوستان ادعاهایشان را چطور اثبات میکنند. همین الان فیلم را با «ارباب حلقهها» مقایسه میکنند. ما 5درصد ارباب حلقهها هزینه کردیم. در فیلم «اسپایدرمن» فقط 5میلیون دلار دستمزد نویسنده فیلمنامه بوده. یعنی ما با پول یک فیلمنامه هالیوودی فیلم با استانداردهای بینالمللی ساختیم . حالا این دوستان کمکم دارند جان میگیرند، راه میافتند فیلم فاخر تولید کنند. انشاءالله فیلم فاخرشان را تولید کنند ما هم یاد میگیریم!
- شما از آغاز، تا امروز که ملک سلیمان اکران شده، 3دوره متفاوت مدیریتی را با نگاه و سیاست متفاوت از هم، از سرگذراندهاید و در هر دورهای به نوعی فیلم مورد حمایت قرار داشته. این برای بسیاری جای سؤال است که چطور فیلمتان مورد لطف نگاههای متفاوت و شاید بهتر باشد بگوییم متناقض بوده. از دوره آقای حیدریان در دولت هشتم شروع شد، در دولت نهم (آقای جعفریجلوه) هنوز در حال ساخت بود و حالا در دولت دهم به پایان کار و اکران رسید.
دلیل سادهای دارد. به دلیل اینکه ما خیلی سیاسی هستیم. چون سیاسی هستیم نه سیاستزده و نه وابسته سیاسی لذا دولت جمهوری اسلامی برای ما محترم است و چون وابسته سیاسی نیستیم با هر دولتی کار میکنیم. همه ما را میشناسند. نه به آن گروه وابستهایم، نه این و نه آن دیگری. در استقلال کامل به سر میبریم و تفکر سیاسی خودمان را داریم که برگرفته از تفکر انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است. گروههای سیاسی میآیند و میروند؛ اینها مهمان هستند؛ صاحبخانه ما هستیم. صاحبخانه بلد است چطور با میهمانانش رفتار کند. این یک بحث است. بحث دیگر این است که حداقل در مورد مدیران هشتم و نهم میتوانم اظهارنظر کنم. چون دوستانی که جدیدا آمدهاند فعلا غیرقابل اظهارنظر هستند.
آنها تکلیفشان برای من روشن بود. آقای حیدریان شدیدا پافشاری داشتند که سینمای ایران باید استخوان بترکاند؛ باید به عرصههای جدید واردشود و بر تکنولوژی روز دنیا مسلط باشد و به همین دلیل هم یک لایحه از هیات دولت به مجلس رفت و مجلس یک بودجه جدید خارج از بودجه سینما برای فیلمهای فاخر مصوب کرد. خوشبختانه هنوز هم با این عزیزان ارتباط دارم و همیشه از آنها به نیکی یاد میکنم چون این فیلم مدیون اعتماد 4 مدیر است؛ آقای حیدریان، آقای جعفریجلوه، آقای رضاداد و آقای شاهحسینی.
این اعتقاد که از آن حرف زدم در حیدریان واقعا وجود داشت و این خط را ابداع کرد و تلاش کرد این ردیف بودجه در سینما رسمیت پیدا کند و این اتفاق هم افتاد. امروز به مدد تولید فیلم ملک سلیمان بودجه فیلمهای فاخر که در مجلس ثابت شد، چندین برابر بودجه قبل شده. آقای جلوه و تیمشان هم باز به همین مقوله معتقد بودند و حمایت آنها از این فیلم حمایت از ما نیست، حمایت از حیات سینماست وگرنه ما نسبت خویشاوندی با هیچکدام از این دوستان نداریم. در یک نگرش با هم مشترکیم که این اشتراک در هدف و نگرش باعث میشود پیوندها مستحکمتر شود. گذشته از همه اینها ملک سلیمان یک فیلم قرآنی است؛ خارج از خط و خطوط سیاسی است. مدیران ما چه خوشمان بیاید، چه بدمان بیاید بچه مسلماناند. همه دلباخته قرآن هستند.
- زمانی که آقای شاهحسینی هم از ملک سلیمان حمایت کرد عدهای از سینماگران معترض شدند که چرا آقای شاهحسینی که از هیچ فیلمی حمایت نمیکند به این فیلم روی خوش نشان داده و مساعدت کرده و بودجهای که متعلق به کل سینماست به این یک فیلم داده میشود.
البته کسانی که این اعتقاد را داشتند، خیلی نبودند. آن بعضیها هم دروغ میگفتند. برای اینکه بودجه این فیلم از یک ردیف بودجه دیگری آمده که اصلا ربطی به بودجه سینما ندارد؛ پس اینکه از گلوی سینما بودجه بریده شده باشد و هزینه ملک سلیمان شود کذب محض است. استدلال، مهم است؛ ادعا فایده ندارد. یکی از این دوستان که یک فیلم ساخته، خوشبختانه یا بدبختانه در همه دولتها این فیلم توقیف است و از همان آدمهای وسط پاسبانهاست که گفتم؛ هر روز هم در مورد این فیلم اظهارنظر میکند؛ هر روز رقمی ارزیابی میکند برای هزینه فیلم که همینطور تصاعدی بالا میرود. آقای شاهحسینی هم قبل از اینکه مدیریت فارابی را برعهده بگیرند یکی از مشاوران ما در پروژه ملک سلیمان بودند. ایشان الان مدیر فارابی نیستند ولی همچنان از مشاوران و دوستان ما محسوب میشوند. حمایت ایشان از فیلم به واسطه مدیریتشان نیست، به واسطه نگرششان است.
- در رابطه با اکران خارجی فیلم و برنامهریزی در این باره بگویید. واقعا قرار است چه اتفاقی برای فیلم در خارج از مرزها بیفتد؟ در آمریکا مثلا چند سالن به فیلم اختصاص میدهند در حالیکه فیلم، یک فیلم جشنوارهای هم نیست؟
اکران خارجی این فیلم هم مثل خود فیلم برای اولینبار است که اتفاق میافتد. تا به حال فقط خبرهایی میشنیدید که فلان فیلم در تورنتو در واشنگتن و... اکران شد و مورد استقبال گستردهای قرارگرفت. هیچوقت هم معلوم نمیشود در چند سینما بودند، چند نفر، چقدر فروخته. ما بنا داریم که به اکران معقول در خارج از کشور دست پیدا کنیم؛ رویکردمان هم آمریکا و کشورهای خاورمیانه است. مقدمات را هم فراهم کردیم. یک بخشی هم پیش رفتیم اما به جهت عدم سازوکارهای موجود، ما هم حد توانی داریم و لازم است اکران ایران را به پایان برسانیم، قدری فراغ بال پیدا کنیم تا اکران بینالمللی را عملیاتی کنیم. قرار هم نیست در یکی دو تا سینما اکران کنیم. سعی میکنیم تا جایی که میشود این اکران گسترده باشد اما نه سینمای آمریکا که اساسا رسانه دست صهیونیست است. سینمای ترکیه با اینکه کشور اسلامی است دست یهودیهاست.
خود ترکها نمیتوانند در کشور خودشان فیلم اکران کنند. پس ما در یک جاده آسفالت قدم نمیگذاریم. در یک جاده سنگلاخ هم قدم نمیگذاریم که قبلا سینماگران یا مدیران سینمای ما مقداری آن را هموار کرده باشند. ما وارد مسیری میشویم که دارای شیب بسیار تندی است و تلاش میکنیم هرقدر که بتوانیم در این زمینه پیش برویم. رفلکسهایی که گرفتهایم خوب بوده. ما فیلم را به زبان انگلیسی دوبله کردهایم؛ در کشورهای عربی هم به زبان عربی دوبله و پخش میشود. رایزنیهای مختلفی هم با تعدادی از تهیهکنندگان آمریکا، با پخشکنندگان و افرادی که مثمر ثمر هستند در این زمینه انجام دادیم و به نتایجی هم رسیدیم. امیدوارم همانطور که تولید ملکسلیمان توانست تحولی را در فیلمسازی ایران به وجود بیاورد برنامه اکران خارجیاش هم بتواند این حرکت را ادامه دهد.
- فکر میکنید بتواند هزینهای که برای آن شده بازگرداند؟
قطعا برمیگرداند اما اگر هم برنگردد اهمیتی ندارد. دو تا بحث وجود دارد؛ یکی بحث اقتصادی و یکی بحث فرهنگی. سینما از دید صنعت و اقتصاد، اگر مبتنی بر اقتصاد نباشد، نبودش بهتر از بودنش است. سینما قطعا باید جوابگوی اقتصاد باشد چون اساسا مبتنی بر اقتصاد است و اگر وجهه اقتصادی سینما تامین نشود آن سینما نابود است. اینکه ما میبینیم سینمای آمریکا امروز دنیا را تسخیر کرده و توان این را دارد که فیلم 200میلیون دلاری و اخیرا 500میلیوندلاری بسازد به خاطر این است که قبلا بنیه و زیرساخت هایش را محکم کرده که امروز میتواند دست به چنین حرکتهایی بزند؛ به این خاطر میگویم در مورد بودجه این فیلم عدهای آدمهای سبکمغز با ذهن بیمار ورود میکنند و در حالیکه اطلاعات و دانش کافی ندارند، در حوزهای وارد میشوند که حوزه آنها نیست. این کار خیلی علمیتر از آن است که این دوستان به آن وارد شوند.
سینما قطعا باید اقتصادی باشد و سینمای اقتصادی فقط با تولید اقتصادی به وجود میآید و تولید اقتصادی فقط در گستره جغرافیا پدیدار می شود. تا وقتی ما فیلم میسازیم، در محدوده ایران اکران میکنیم و از محدوده ایران یک درصد مخاطب را هم بیشتر نمیتوانیم جذب کنیم، طبیعی است که شکست میخوریم. می توانم فهرست بسیاری از فیلمها را به شما نشان میدهم که در اکران آمریکا شکست خوردند ولی پول خودشان را در خارج از کشور کسب کردند. سینما یک وجه دیگر دارد به نام وجه فرهنگی. مثل بچهای میماند که تا زمانی که نتوانسته روی پای خودش بایستد باید حمایتش کرد.
اما تا یک زمانی باید حمایت کنیم. اگر این بچه 25سالش بشود و هنوز حمایتش کنی ننر و لوس میشود؛ مثل همین سینمای کنونی ما که هم ننر است و هم لوس. این سینما برای حمایت و سرمایهگذاری فرهنگی به مدت زمانی نیاز دارد. دولتها چه در ایران و چه در همهجای دنیا سالانه میلیاردها هزینه آموزش و پرورش میکنند. این پولها سوخت میشود؟ نه، آدم تربیت میشود. در فرهنگ، متر، مبنا نیست. این نیست که امروز بکاری فردا درو کنی. 10 سال و 15سال دیگر باید درو کرد. اگر سینمای آمریکا امروز قدرتمند است چون 100سال پیش سرمایهگذاری کردند. ما فکرهای بسیار نو و جذاب و بهروزی برای دنیا داریم؛ بلد نیستیم خوب این را عرضه کنیم؛ اجرای خوب نداریم. در جشنواره به بعضی دوستان که میگفتند «فکر نمیکنید این پول برای این فیلم زیاد است» میگفتم این سؤال را اصلا نباید اینگونه بپرسید؛ باید بروید به دولت بگویید: شما به چه حقی فقط یک فیلم در شرایط سینمای تکنولوژیک و با تکنیک روز دنیا ساختهاید؟ شما باید الان 10تا فیلم 5میلیاردی داشته باشید.
چرا یکی است؟ نه اینکه آن یکی را هم زیرآبش را بزنید. فضای فرهنگی که ما در ایران ایجاد کردهایم فضای مسمومی است. سینمای ما مدام درحال صدور نسخه برای معضلات اجتماعی است در حالی که در حل ابتداییترین معضلات سینما وامانده. اینها گیرهای ماست، که مردم را به این سمت هدایت میکنیم. الان ملکسلیمان اکران شده. میبینم آدمهایی میآیند که 15-10سال است که سینما نیامدهاند. چرا؟ چون درصد اندکی را مبنا میکنند و روی آن درصد اندک سرمایهگذاری میکنند که همیشه از نظر فرهنگی و فکری پایینتر هستند؛ حداقلهای جامعهاند؛ قشر دانشجو و فرهیخته اصلا حاضر نیست به این فیلمها که اکران میشود تن بدهد.
- حالا جالب است در مورد فیلم شما این اعتقاد وجود دارد که فقط یک قشر خاصی میروند به دیدن آن؛ به اینترتیب که مثلا بعضی ارگانها برای حمایت از فیلم درصدی از بلیتهای سینما را خریداری کردند. یعنی اگر بخواهید رک بگویید مثل بعضی از فیلمها بسیجی صورت گرفته که فیلم بفروشد؟
بله، فیلمهایی بودند که عالم و آدم بسیج شدند تا بفروشد؛ اما در مورد ملکسلیمان. ما بخاطر نگرشی که عرض کردم نیازی به این نداریم اگرچه از فروش فیلم راضی نیستم. باید بیش از این بفروشد. اما الان فصل حراجی سینماست. دیدهاید دم عید که میشود هرکس در انبار هر چه دارد میریزد بیرون میگوید: «آقا ببرید، حراج کردم»؟ نزدیک به 80 سینما داریم، 11فیلم اکران شده و اساسا یک نهضت فیلمسوزی شکل گرفته و قرار است این فیلمها را زودتر از گردونه خارج کنند که شرش کنده شود. ما در این فضا فیلم اکران کردیم و در شرایط موجود به تعبیری راضی هستیم. ما با این نسبت سینمایی که 16 سالن نمایش داریم، فروشمان خیلی خوب است و هفته به هفته دوبرابر می شود.
در هفته سوم اکران، جمع کل فروش روزانه تمام فیلم های اکران به اندازه فروش یک روز ملک سلیمان نمی شود. ضمنا به مخاطبی که به سینما میرود ملکسلیمان را ببیند قشر دیگری افزوده شده که قبلا با سینما قهر کرده بود؛ قشر فرهیخته، مذهبی و دانشجو میگویند به ما با ساخت این فیلم احترام گذاشتید. مردم به نوعی خودشان مبلغ فیلم شدند. اما گذشته از این ما با کسی در مسابقه نیستیم که بخواهیم همه را برای فروش فیلم، بسیج کنیم. شأن ما بالاتر از این حرفهاست. ما باید یک تحول در سینمای امروز ایران بهوجود میآوردیم که انجام دادیم و باید یک تحول در نگرش به قرآن و قصههای انبیا بهوجود میآوردیم که انجام شد اما حوزه اکران خیلی گستردهتر از اینهاست و به خیلی چیزها ارتباط پیدا میکند که خارج از حوزه ماست.
حمایت همه جانبه از فیلم فاخر
در حالی که «ملک سلیمان» در روزهای اول اکران، فروش چندان جالب توجهی نداشت، از آغاز هفته دوم اکران با افزایش چشمگیر تیزرهای تلویزیونی شاهد استقبال قابل قبول مخاطب شدیم؛ نکتهای که بار دیگر اهمیت تبلیغات را در توفیق آثار سینمایی نمایان کرد. هرچند برخی اعتقاد دارند در سینمای ایران همچنان سنتیترین شیوه تبلیغ یعنی تبلیغ دهان به دهان بیشترین تاثیر را در فروش فیلمها دارد اما نمیتوان از سهم قابلملاحظه پخش تیزر در رسانه ملی غافل شد؛ موهبتی که این روزها ملک سلیمان از آن بهرهمند است و در این زمینه سیاست درستی اتخاذ شده است. وقتی فیلمی با بودجهای کلان ساخته شده و در مراحل مختلف تولید مورد حمایت قرارمیگیرد، این حمایت باید در مرحله اکران نیز ادامه یابد. سنت غلطی در سینمای ایران وجود دارد که بر مبنای آن اغلب فیلمهایی که با سرمایه دولت ساخته شدهاند در مرحله اکران کاملا به حال خود رها میشوند؛ اتفاقی که خوشبختانه در مورد ملکسلیمان رخ نداده. فیلمی که گرچه با فروش داخلی نمیتواند سرمایهای که صرف تولیدش شده را باز گرداند (برای این کار فیلم باید حداقل 10میلیاردتومان بفروشد) ولی رسیدن به رقمی قابل قبول میتواند امیدبخش باشد، ضمن اینکه سازندگان فیلم وعده اکران جهانی آن را نیز دادهاند.