تهیهکنندگان سینمای ایران سالهاست که با یکدیگر اختلافهای گسترده و ریشهداری دارند؛ اختلافهایی که از دهه 60 و تشکیل مجمع تولید و توزیعکنندگان فیلم آغاز شد و در همان زمان نیز کار به قهر تعدادی از اعضا رسید.
در دهه70، اتحادیه تهیهکنندگان بهعنوان تشکلی صنفی و بهعنوان زیرمجموعه نهاد تازهتأسیس خانه سینما، جای مجمع را گرفت. تشکیل اتحادیه و انحلال مجمع قرار بود نقطه پایانی بر اختلافات تهیهکنندگان باشد اما طولی نکشید که بر سر اتحادیه هم همان آمد که قبلا درمورد مجمع اتفاق افتاده بود. دستهبندی و یارکشی در اتحادیه تهیهکنندگان نیز اوج گرفت.
سازندگان فیلمهای تجاری، تهیهکننده سنتی نام گرفتند و کسانی نیز که فیلمهای فرهنگی تولید میکردند، تهیهکننده دولتی نامیده شدند. گروه اول متهم به ایجاد مافیای تولید و پخش بود و رانتخواری نیز اتهام گروه دوم بهشمار میرفت؛ هرچند در دل هر دو جریان تهیهکنندگانی به چشم میخوردند که براساس جنس تولیدشان میتوانستند عضو گروه رقیب باشند!
جریان منتسب به دولت که تولید فیلم فرهنگی را مورد توجه داشت، آثاری را روانه اکران کرده بود که جزء پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران بودند و برخی نیز آشکارا آثاری تجاری بهشمار میآمدند؛ چنان که در دل جریان سنتی نیز بعضا فیلمهایی تولید میشد که بیشتر «هنری» بودند تا «تجاری». با وجود این تناقضها، تقسیمبندی 2 گروه تهیهکنندگان امری پذیرفته شده بود.
در دهه 80، اختلافها دیگر چنان اوج گرفت که برخی از اعضا انشعاب کردند و تشکلهای تازهای شکل گرفت. به این ترتیب کارگردان - تهیهکنندهها مجمع فیلمسازان را تشکیل دادند و تهیهکنندگانی که منتسب به حمایت شدن از سوی دولت بودند، زیر سقف تشکلی بهنام کانون تهیهکنندگان گردهم آمدند.
منتها مشکل اینجا بود که طبق قانون، تنها یک تشکل از هر صنف میتوانست در خانه سینما حضور داشته باشد و تشکل رسمی تهیهکنندهها نیز اتحادیه بود. جالب اینکه از میانههای دهه 80، میان اعضای شورای مرکزی اتحادیه و مدیریت وقت خانه سینما اختلافنظر جدی بهوجود آمده بود و از سوی دیگر معاون وقت امور سینمایی نیز میانهای با تهیهکنندگان طیف سنتی نداشت. نتیجه، تصمیم و اراده دولت برای تشکیل شورای عالی تهیهکنندگان، بهعنوان برآیند 3 تشکل موجود (اتحادیه، کانون و مجمع) بود.
پس از کش و قوسهای فراوان وقتی زور اعضای مؤثر و اصلی اتحادیه به ائتلاف معاون سینمایی و خانه سینما نرسید و پس از چانهزنیهای فراوان و در اختیار گرفتن 50درصد کرسیها برای اتحادیه، شورایعالی تهیهکنندگان تشکیل شد.
آن روزها نیز صحبت از لزوم ایجاد وحدت میان تهیهکنندگان بود و جالب اینکه برخلاف نص صریح قانون، شورای عالی عملا جایگزین اتحادیه شد؛ اتحادیهای که حالا نقشاش در حد یکی از فراکسیونهای شورایعالی تهیهکنندگان تقلیل یافته بود. جالب اینکه به یکسال نرسید که میان خود اعضای اتحادیه تهیهکنندگان نیز اختلاف افتاد که حاصلش انشعاب گروهی دیگر و ایجاد تشکلی بهنام انجمن تهیهکنندگان مستقل بود.
پس از این اتفاق اتحادیه عملا شورای عالی تهیهکنندگان را به رسمیت نشناخت و نمایندگانش نیز دیگر در جلسات شورا حضور نیافتند. صورت مسئله در 2 سال اخیر، وجود تشکلی قدیمی، ریشهدار اما به شدت ضعیف شده به نام اتحادیه بود که عملا خارج از جامعه اصناف سینمایی کشور بهعنوان اپوزیسیون خانه سینما حضور داشت.
از سوی دیگر 3 تشکل کانون تهیهکنندگان، مجمع فیلمسازان و انجمن تهیهکنندگان مستقل بهعنوان زیرمجموعه شورای عالی تهیهکنندگان به فعالیت صنفی میپرداختند. با تغییر دولت و حضور جواد شمقدری به جای محمدرضا جعفری جلوه، دوباره ندای لزوم وحدت تهیهکنندگان سر داده شد و در نهایت هم مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی از تشکیل صنف واحد تهیهکنندگان خبر داد. در یک ماه اخیر اظهارنظرهای فراوانی پیرامون این مسئله صورت گرفته و بدیهی است که طیف اتحادیه به شدت مدافع تشکیل صنف واحد است؛ چون این اتفاق برایش حکم باز پسگرفتن جایگاه گذشته را دارد.
با ورود دولت، برخی از اعضای دیگر تشکلها نیز موافق ایجاد صنف واحد شدهاند که البته در این زمینه میان تشکلها اتفاقنظر وجود ندارد؛ مثلاً برخی از اعضای کانون تهیهکنندگان، مجمع فیلمسازان و انجمن تهیهکنندگان مستقل پای نامه حمایت از تشکیل صنف تازه را امضا کردهاند در حالی که عدهای از اعضای همین تشکلها مخالف سرسخت این کار هستند.
البته با گذر زمان، از جبهه مخالفان کاسته و به جمع موافقان تشکیل صنف واحد تهیهکنندگان افزوده شده است؛ چنانکه دیروز رئیس شورای عالی تهیهکنندگان نیز موافقت اعضای خود را با ایجاد صنف واحد اعلام کرد؛ هر چند این موافقت با اما و اگرهایی همراه است که خود میتواند محل مناقشات تازهای باشد.
در این میان نکته کلیدی تعجیل برای تشکیل صنف واحد تهیهکنندگان است؛ تعجیلی که گویا حتی مجال بررسی و ریشهیابی اختلافات گذشته را نمیدهد در حالی که بدون تحلیل و واکاوی آنچه بر تهیهکنندگان سینما در این سالها گذشته، نمیتوان به وحدت و همدلی میان اعضای این صنف دست یافت.
این روزها لزوم برطرف کردن اختلاف و رسیدن به وحدت ترجیعبند صحبتهای بسیاری از اهالی سینماست اما اینکه چگونه میتوان چنین آرمانی را تحقق بخشید، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. بیتعارف هردسته و گروهی به دنبال وزنکشی و گرفتن کرسیهای بیشتر است چون طیفهای مختلف تهیهکنندگان، منافع مختلف و متفاوتی دارند و بدون در نظر گرفتن اینها، تحقق بخشیدن وحدت، بیشتر رویاپردازانه است تا واقعگرایانه.