به سراغ هر یک از مستندسازان که بروید، عکسالعمل آنها جالب است؛ برخی به دلیل عدم توجه به فیلم مستند، سعی کردند خودشان نیز در عالم فیلمهایشان غرق شوند و گوشه عزلت را بگیرند و برخی دیگر که توقع آن را هم نداشتید، بهراحتی به سوالاتتان پاسخ میدهند و اما برخی دیگر نیز با تعجب میپرسیدند چه شده که درباره فیلم مستند در تلویزیون گزارش تهیه میکنید؟
سرمایهگذاری در سینمای مستند؛ بشرطها و شروطها
ابراهیم مختاری یکی از باتجربهترینهای عرصه مستندسازی است. او به جایگاه تلویزیون در سینمای مستند خوشبین نیست و میگوید: به نظرم هیچگاه تلویزیون نخواسته به شکل مداوم و مثبت در این زمینه فعال باشد. از طرفی اگر بخواهیم تلویزیون خودمان را حتی با تلویزیون کشورهای غربی مقایسه کنیم، به نتایج تاسفباری میرسیم.
کارگردان مستند «یک روز بخصوص زینت» و «ملا خدیجه » درباره این تفاوت میگوید: متاسفانه در ایران نظام سینمایی تعریفشدهای وجود ندارد که در جهت حقوق و منافع ملی طراحی شده باشد. اما اینکه چرا تلویزیون ما به مستند کمتر توجه میکند، امری است که باید مورد توجه مدیریت سازمان صداوسیما، مجلس و هیأت دولت و اصنافی مثل خانه سینما و مرکز سینمای مستند و تجربی قرار بگیرد. از نظر مختاری، مشکل مستند به عدم بازار معینی برای آن برمیگردد؛ یعنی سرمایهگذاری در سینمای مستند دارای امنیت نیست.
او ادامه میدهد: «انگیزه تولید فیلم مستند برای فروش و عرضه و نمایش آن است؛ وقتی بازار فروش معینی برای آن نیست و مکان مشخصی برای نمایش آن وجود ندارد، فیلمساز تا چه میزان میتواند با عشق فیلم بسازد؟ او تاکید دارد که این عامل، باعث توجه فیلمسازان برای نمایش فیلمهایشان در جشنوارههای خارجی و سرمایهگذاری خارجی میشود».
مختاری در پاسخ به این سؤال که شاید عدم پخش درصد بیشتری از مستندها در تلویزیون ما جشنوارهای و هنریبودن آنهاست گفت: «درست است که هر فیلمی قابل نمایش از تلویزیون نیست ولی این جزئی از یک جریان عمومی است که باید اول تعریف شود. حتی برای این بخش غیرقابل نمایش از تلویزیون هم میشود بازار مصرف پیدا کرد ولی این دلیل نمیشود که به خاطر این نگرانی، کل جریان مستندسازی را متوقف یا منحرف کنیم».
مختاری در پایان گفتههایش به عدم جریان سرمایهگذاری در سینمای مستند اشاره دارد و میگوید: «متأسفانه مفهوم صنعتی برای آن وجود ندارد اما میتوانیم آن را داشته باشیم؛ منتها بشرطها و شروطها».
فیلمسازان برای دل خودشان مستند نسازند
روبرت صافاریان یکی دیگر از فعالان عرصه مستند است. او مستندی در رابطه با آلودگی هوای تهران ساخته که هنوز پخش نشده است. وی میگوید: «وارونگی» قرار بود برای سال گذشته پخش شود که فکر کنم کمی زمان پخش آن به تعویق افتاده است.
او از اینکه تنها شبکه4، گروه مستندسازی جداگانهای دارد و هیچ شبکهای گروه مستقل مستندسازی ندارد گلهمند است و آن را عامل عدم توجه تلویزیون به فیلمهای مستند میداند و میگوید: تلویزیون از ابتدا اولین مکان پخش فیلم مستند است اما اینکه چرا در تلویزیون ما کمتر نمایش داده میشوند، دو تفاوت وجود دارد؛ یکی اینکه مستندهایی برای تلویزیون ساخته نمیشود و دیگر اینکه مستندهایی برای جشنواره ساخته میشود ولی این دو به آن معنا نیست که بگویند هر مستندی قابل پخش از تلویزیون نیست.
به نظرم بحث گرایش مستندهای خصوصی و شخصی مطرح میشود. صافاریان درباره این گرایشها میگوید: «وقتی بحث گرایش خصوصی میشود، به این معناست که مستندساز برای بیننده گسترده مستند نساخته است بلکه دغدغهاش مسأله شخصی خودش است؛ یعنی او برای دل خودش فیلم ساخته است».
به نظر صافاریان این مستندها قابل پخش از تلویزیون نیستند اما محبوبترین مستندها درجشنوارههای هنری هستند.
مستندهای خارجی هیچ چیز برای عرضه ندارند
سازنده مستندهایی چون «پیرهرا»، «دوز» و «چارشو» در ابتدای صحبتهایش به فعالیتهای موثر مرکز سینمای مستند و تجربی اشاره میکند و میگوید: این مرکز همواره تلاش داشته با بودجه کمی که در اختیار دارد، مشوق مستندسازان باشد،ولی به واسطه عدم تربیت نیروی انسانی (مستندساز حرفهای) و عدم امکانات و وسایل و دوربین و... همیشه مشکلات وجود دارد با این وجود، شیخالاسلامی تولیدات مستند داخلی را پیشرفتهتر از تولیدات مستند خارجی میداند و معتقد است مستندهای خارجی، هیچ چیز خاصی برای عرضه ندارد.
اما اینکه چرا کمتر اینگونه مستندها(تولیدات داخلی) از تلویزیون پخش میشود، شیخالاسلامی پاسخ میدهد: «ما هنوز نگاه کلاسیک به مستند داریم، در صورتی که باب تازهای در دنیا برای ساخت مستند باز شده است و متاسفانه جوانان با هجوم دوربینهای دیجیتال، این مسیر را کمی ناهموار کردهاند». مهوش شیخالاسلامی که بهتازگی از کشور افغانستان بازگشته و مستند «به کجا تعلق دارم» را در مرحله مونتاژ دارد، معتقد است: «مستند، واقعنمایی زندگی است اما معمولا مستندهای خارجی که از تلویزیون پخش میشود دچار سانسور میشوند و این باعث میشود به مستند ضربه وارد شود».
پیروز کلانتری – مستندساز- نیز به نکات خوبی اشاره میکند. او درباره شرایط نامطلوب خرید فیلمهای مستند در تلویزیون گفت: «با توجه به اینکه در تمام کشورهای دنیا، تلویزیون جایگاه نمایش فیلم مستند است و عامل تنوع برای مخاطب میشود اما در تلویزیون ما مستندهای خارج از سازمان به قیمت مناسبی خریداری نمیشود و الان هم تعداد بیشتری از فیلمها توسط پخش خصوصی ساخته میشود ولی کمتر تولیدات مستند داخلی و همینطور خصوصی به نمایش درمیآیند.»
کلانتری درباره قیمت خرید مستند در تلویزیون گفت: «تا آنجا که من میدانم فقط 500 هزار تومان برای خرید مستند به سازندهاش تعلق میگیرد، به این شکل فیلمساز برای ساخت فیلمش دچار ضرر میشود و کمکم انگیزه ساخت فیلم مستند را از دست میدهد.» او نیز به عدم چرخه مناسب تولید، نمایش و نقد در فضای داخلی اشاره کرد و افزود: «وقتی فیلمی نمایش داده نشود، نقد هم نمیشود و به این شکل تا چند سال بعد هم ما نه تولید خواهیم داشت و نه پخش و نه نقد فیلم مستند.»
وی همچنین درباره سری جدید برنامه سمینارها گفت: «در شبکه 4 نیز 80-70 درصد فیلمها خارجی است و تنها درصد باقی مانده آن به فیلمهای داخلی اشاره دارد چرا؟ مگر نه این که بحث ما بیشتر درباره سینمای مستند خودمان است.» کلانتری امسال مستندی درباره «زیر پوست شهر» و همینطور درباره سینمای رخشان بنیاعتماد را میسازد و تاکنون مستندهای «غرقاب» و «تهران چند درجه ریشتر» از آثار او از تلویزیون پخش شده است.
تعرفه خرید مستند چهقدر است؟
- «محمد تهامینژاد» نیز با گفتههای پیروز کلانتری موافق است اما در ادامه میگوید: «این که فیلمهای بخش خصوصی هیچگاه دارای تعرفه خاصی نبوده، یک سؤال است. به عنوان مثال در کشور فرانسه مکانیزمی وجود دارد که بر اساس آن اگر فیلمی را نپذیرند، بخش دولتی سرمایه فیلم را تأمین میکند. به این شکل اگر فیلم مستند شما در داخل خریده شده باشد فضایی بهوجود میآید که در کشورهای خارجی دیگر بهفروش برسد، با اعلام این برنامه، فیلمساز هم میداند برای کدام کشور قرار است فیلم بسازد و مسلماً در فیلمش به جذابیتهای آن کشور اشاره بیشتری میکند.
«ابوالفضل جلیلی» مستندساز صرف نیست اما در کنار 14 فیلم مستند- داستانی که ساخته، چند مستند هم کارگردانی کرده، او میگوید: «متأسفانه جوانان ما نیاز به جهانگردی و ایرانگردی دارند تا بتوانند به واسطه آن در مستندهایشان فرهنگ و آداب و رسوم ایران را به نمایش درآورند.» او در این رابطه مثالی میزند: «وقتی برای ساخت فیلمی، سراغ یک جوان سیاهپوست رفتم، هر کس او را میدید فکر میکرد خارجی است و از او میپرسید؟ where are you from در صورتی که او اهل جنوب بود.»
او به مستند جذاب «بادجن» ساخته ناصر تقوایی اشاره کرد و گفت: «جریان مستندسازی به خاطر عدم برنامهریزی و هدفمند نبودن ساخت فیلمهای مستند، همیشه در حاشیه است در صورتی که در کشورهای خارجی مثل فرانسه برای مستند برنامهریزی خاصی نیز صورت میگیرد.»
جلیلی تاکنون مستندهایی چون «سرزمین ما ایران» و «طلوع خورشید از دریای مازندران و غروب خورشید در خلیج فارس» و... را ساخته که به نمایش درنیامدهاند.
الآن مستند تولید سطح «ب» است
در پایان خواندن صحبتهای مدیر گروه مستند شبکه 4 و همینطور محمد حمیدی مقدم مجری برنامه سینما 4 میتواند این نقطه نظرات موافق و مخالف را عملیتر کند. محمد زینالعابدینی (مدیر گروه مستند شبکه 4) ابتدا عدم پخش مستمر فیلم مستند از تلویزیون را به دلیل عدم تمایل مخاطبان برای دیدن چنین فیلمهایی میداند و میگوید: «اگر بخواهیم مقایسه کنیم که مستندهای خوب از تلویزیون پخش نمیشود باید اشاره کنیم که سینمای مستند ما در سطح جهان پیشرفت کرده است حتی بیشتر از سینمای داستانی ما.»
او به نقاط ضعف مستندهای تولیدی اشاره میکند و میگوید: «اول باید به فکر ارتقاء نیروی انسانی باشیم، بعد تأمین تجهیزات مناسب و تکنولوژیهای پیشرفته و وسایل حرکتی خاص جهت تصویربرداری در سینمای مستند.»
او درباره فعالیتهای گروه مستند شبکه 4 افزود: «این شبکه در 11 سال سعی کرده سینمای مستند را از تعریفی که در سازمان باب بوده خارج کند و ما بر این اساس هر ساله با برنامهریزی که داریم، یکسری اولویت موضوعی داریم و در تمام شاخصههای علمی، اجتماعی، سیاسی، میراث فرهنگی و... به تولید میپردازیم.»
زینالعابدینی از تغییر جایگاه مستند در تلویزیون در سطوح «الف و ب و ج» صحبت کرد و افزود: «الآن خوشبختانه تلاش داریم سطح ب و همچنین به تولید سطح الف برسیم، بهویژه در زمینه ساخت مستند تاریخی که امکان نشان دادن آن جز روش بازسازی، روش دیگری ندارد.»
ترجیح فیلم داستانی به مستند
«تولید فیلم مستند از تلویزیون شروع میشود، اما معمولاً فیلمهایی که اطلاعرسانی گستردهتری دارند الزاماً باید از تلویزیون پخش شوند.» محمد حمیدی مقدم با گفتن این جمله به مقایسه تلویزیون ما با دیگر کشورها میپردازد و میگوید: «چیزی که ما همیشه از درون نمیبینیم این است که در حوزه خلیج فارس و آسیا، ما جزء معدود کشورهایی هستیم که در همین اندازه هم به مستند میپردازیم و از نشانههای آن هم جهتدار شدن تولید و ساخت مستند از شبکه 4 و یا مراکز فعال دیگر در این زمینه است.»
او نیز معتقد است که تلویزیون میتواند سطح سلیقه مخاطب را تغییر دهد؛« این چیزی است که همیشه انتقاد من هم بوده است، چون تلویزیون تنها هم و غم خود را بر روی نمایش فیلمهای داستانی میگذارد تا فیلمهای مستند و این مقدار 40-30 درصد برنامهها را به خودش اختصاص داده است، اما رویکرد عجیب و غریب تمام شبکهها به سمت فیلمهای سینمایی غمانگیز است.»
او با اشاره به اینکه مستند 4 ، 80-70 درصد برنامههای خود را به پخش فیلمهای خارجی اختصاص میدهد، گفت: «ما با توجه به قانون چهار بر یک سینمای ایران و خارج در هر مجموعه چهارتایی، یکی را به سینمای ایران اختصاص میدهیم.»
حمیدی مقدم در پایان مثالی میزند: «شرایط سخت فیلمسازی در همه جای دنیا است، امسال یک خانم دانمارکی جایزه اول جشنواره آمستردام ایدفا 2006 را گرفت. او سه سال به دنبال تهیه کننده بوده، 5 سال بر روی مستندش تحقیق کرده و 7 سال طول کشیده تا مستند او به نمایش درآید، اما آیا فیلمسازان ما حاضر هستند چنین شرایط سختی را طی کنند؟»