شنبه، 13 آذرماه امسال ساعت از 12 ظهر گذشت اما از مجید 11ساله خبری نشد. او همیشه در این ساعت از روز از مدرسه برگشته بود. مادرش که کمکم داشت نگران پسرش میشد، با مدرسه تماس گرفت اما وقتی از زبان ناظم شنید که مجید آن روز اصلا به مدرسه نرفته، دنیا روی سرش خراب شد.
زن جوان ماجرای ناپدید شدن فرزندش را به همسرش اطلاع داد و دقایقی بعد هر دوی آنها نگران به اداره آگاهی کرج رفتند و ماموران را در جریان ناپدیدشدن مرموز پسرشان قرار دادند. زن جوان به افسر تحقیق گفت: ساعت 7 صبح، پسرم بعد از خوردن صبحانه از خانه خارج شد تا به مدرسه برود اما از همان زمان ناپدید شد و هیچکس از او خبر ندارد.
ناظم مدرسه هم میگوید که مجید آن روز سر کلاسهایش حاضر نشده است. از آنجا که پدر مجید وضع مالی خوبی داشت، این فرضیه که پسربچه11 ساله از سوی افرادی ربوده شده باشد، مد نظر قرار گرفت. این در حالی بود که تعدادی از همسایهها، مجید را دیده بودند که در خیابان سوار یک خودروی پژو شده و از محل دور شده است.
نخستین تماس
درحالیکه 48 ساعت از ناپدید شدن پسربچه میگذشت مرد ناشناسی صبح دوشنبه گذشته با پدر او تماس گرفت و مدعی شد مجید را ربوده است. مرد ناشناس به پدر مجید گفت اگر 200 میلیون تومان پول نقد به او پرداخت نکند، گروگانش را خواهد کشت. با فاش شدن راز ناپدید شدن پسربچه 11 ساله، به دستور قاضی رضایی، بازپرس شعبه 21 دادسرای جنایی کرج، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان تهران به سرپرستی سرهنگ رحمانی وارد عمل شدند و در بررسیهای تخصصی به نخستین سرنخ دست یافتند.
کارگر اخراجی
تحقیقات نشان میداد چندی قبل، پدر مجید یکی از کارگرانش را بهخاطر تمام شدن قراردادش از شرکت اخراج کرده بود. این در حالی بود که محلی که رباینده با پدر مجید تماس گرفته بود نزدیکی زیادی به محل زندگی این کارگر اخراجی داشت. بنابراین احتمال داشت که آدمربایی از سوی کارگر اخراجی صورت گرفته باشد.
درحالیکه رباینده، با تماسهای مکرری که با پدر و مادر مجید داشت میخواست هر چه زودتر پول را تحویل بگیرد، ماموران با دادن آموزشهای لازم، از آنها خواستند برای تحویل پول با آدمربا قرار بگذارند. این قرار، شامگاه سهشنبه در یکی از میدانهای کرج تعیین شد و از ساعتی قبل، ماموران پلیس آنجا را محاصره کردند.
در زمان قرار، ماموران متوجه حضور یک خودروی پراید در این محل شدند و راننده آن را بازداشت کردند. این مرد که یک راننده آژانس بود، ادعا میکرد از آدم ربایی اطلاعی ندارد و فردی با پرداخت مبلغی از وی خواسته به این محل بیاید و بعد از گرفتن بستهای از پدر مجید، آن را برایش ببرد.
ماموران با شنیدن اظهارات راننده آژانس راهی محل کار او شدند و در بررسی تماسهای صورت گرفته، متوجه شدند فرد تماس گیرنده با آژانس، همان کارگر اخراجی به نام امیر است. بنابراین محل زندگی این مرد در مارلیک کرج محاصره شده و وی در یک عملیات ضربتی دستگیر شد. با دستگیری امیر، ماموران توانستند پسربچه ربودهشده را که 3 روز در صندوق عقب خودروی او محبوس بود، آزاد کرده و به خانوادهاش تحویل دهند.
3 روز اسارت
امیر در بازجوییهای اولیه به ربودن پسربچه 11 ساله اعتراف کرد و مدعی شد تنها به خاطر مشکلات مالی دست به این کار زده است. او صبح دیروز در مقابل بازپرس رضایی قرار گرفت و گفت: پس از اخراج شدن از محل کارم، مدتی دنبال کار گشتم اما فایدهای نداشت تا اینکه چند روز قبل از حادثه، تصمیم گرفتم به سراغ صاحبکار قبلیام بروم و از او درخواست پول کنم.
صبح روز حادثه وقتی به آنجا رفتم، نتوانستم درخواستم را به صاحبکارم بگویم و همانجا بود که متوجه مجید شدم که از داخل خانه بیرون آمد. تا سر کوچه او را با خودروام تعقیب کردم و همین که به وی رسیدم او را صدا کردم و به بهانه اینکه میخواهم پول پدرش را پس بدهم، او را سوار ماشینم کردم و به سمت حاشیه کرج رفتیم.
وقتی به محلی خلوت رسیدیم، دست و پا و دهان او را بستم و وی را داخل صندوق عقب انداختم. در تمام مدت آن روز مجید در صندوق عقب خودروام بود و من با ماشینم مسافرکشی میکردم. فقط در فرصتهای مناسب سری به او میزدم که خفه نشده باشد.
متهم ادامه داد: شب هنگام وقتی متوجه شدم مادربزرگم برای نگهداری از خالهام به شهرستان رفته است به بهانه مراقبت از خانه، به آنجا رفتم. آن شب مجید را از صندوق عقب بیرون آوردم و داخل خودرو انداختم و در طول شب نیز گاهی به او سر میزدم. فردای آن روز چون احتمال میدادم پسرخالههایم به خانه مادربزرگم بیایند دوباره او را به داخل صندوق عقب ماشین انداخته و به کار مسافرکشی پرداختم. بعد از 2 روز از ربودن مجید با خانوادهاش تماس گرفتم و درخواست پول کردم.
بازپرس رضایی با اعلام این خبر گفت: پسربچه 11 ساله در طول مدتی که در صندوق عقب خودرو نگهداری میشده از شدت ترس توانایی انجام هیچ کاری نداشته و هنوز هم شوکه است. از طرفی متهم با قرار قانونی راهی اداره آگاهی شده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.