ایران، آثار بسیاری در حوزه میراث معنوی و آثار تاریخی دارد که البته شایسته ثبت جهانی نیز هستند. بنابراین در توسعه ثبت جهانی آثار بحثی نیست. نکته این است که باید در ثبت آثار مشترک فرهنگی تلاش بیشتری کرد. گاه در رسانهها به چشم میخورد که در برخی موضوعات که کشورهای حوزه قفقاز و آسیای مرکزی نیز حساسیتهایی دارند و مثلا اعلام میکنند که فلان شاعر یا فلان موضوع، میراث معنوی آنها نیز بوده است اعتراض و گفته میشود که فلان کشور قصد سرقت مشاهیر یا مفاخر ملی ایران را دارد، در حالی که این اعتراضات به این دلیل که همه مسائل مطرح شده به حوزه فرهنگی ایران بزرگ مربوط میشده بیمورد است، بنابراین به جای اعتراض بهتر است که چنین پروندههایی به صورت مشترک با کشورهای حوزه فرهنگی ایران ثبت شود که دلالت بیشتری بر نفوذ و سهم ایران در میراث مشترک جهانی دارد.
درست است که اکنون کشورهایی به نام آذربایجان یا ترکمنستان تشکیل شده است ولی تردیدی نیست که هر دو کشور کنونی متعلق به حوزه فرهنگی ایران بوده و البته مشترکات زیادی نیز با ایران دارند. شیوه ثبت مشترک میراث ایران نشان میدهد که اشتراکات زیادی میان ایران و دیگر کشورها وجود دارد و البته ادعای دیگر کشورها به منظور سهیم بودن در میراث معنوی کشور به معنای سرقت میراث معنوی ایران نیست چون حوزه فرهنگی و تمدنی مشترک بوده است. نمونه بارز این موضوع اتفاقی است که در ثبت جهانی نوروز افتاد. این اتفاق با تلاش 10کشور ثبت شد که خود بر وجود اشتراکات وسیع فرهنگی در آن کشورها دلالت دارد.
نکتهای که مسئولان و علاقهمندان به حفظ میراث معنوی باید به آن توجه جدی کنند این است که چه این آثار به فهرست جهانی رسیده باشند و چه هنوز به مرحله ثبت جهانی نرسیده باشند وظایفی در قبال حفظ میراث معنوی وجود دارد. باید به این نکته به دقت توجه کرد که چه موضوعاتی یک اثر معنوی و کهن ایران را در معرض تهدید و یا در خطر نابودی قرار میدهد. یافتن راهکار و آسیبشناسی به منظور عوامل تاثیرگذار در افول یک میراث معنوی امری ضروری است. باید دید چطور میتوان از روند انقراض آثار فرهنگی و معنوی جلوگیری کرد.
ممکن است یک اثر به دلیل مسائل اقتصادی در خطر انقراض باشد و یا به دلیل نسیان فرهنگی دچار افول شده باشد که برای احیا هر یک از این موارد باید راهی یافت تا خطر انقراض کامل، از آن دور شود، به خصوص زمانی که یک اثر را به ثبت جهانی میرسانیم و نسبت به آن تعهد جهانی پیدا میکنیم. وقتی یک اثر معنوی متعلق به ایران در فهرست میراث جهانی به ثبت رسانده میشود در واقع به جهان اعلام میکنیم که ایران دارای چنین میراثی است که در فهرست میراث بشر گنجانده شده است. پس موضوع حفاظت از چنین آثار جهانی توام با تعهدی است که ایران نسبت به حفظ این آثار در حوزه جهانی دارد. بدین ترتیب باید دانست که زوال یک میراث به دلیل کدام تهدید ایجاد شده تا پس از آن به یافتن راهحل متناسب با تهدیدی که یک میراث معنوی را به زوال کشانده است برنامهریزی کرد.