اتفاقات اخیر که چند سال قبل نیز تکرار شده بود، نشان داد که هر چند یک برنامه ده ساله برای مبارزه با آلودگی هوای تهران از چند سال پیش آغاز شده و دستگاههای مسئول دست و پا شکسته اقداماتی را در این راستا انجام دادهاند ولی تا زمانی که عزم و خواست ساکنان کلانشهرها و شهرنشینان بر همکاری با مسئولان شهری برای ارتقای کیفیت زندگی شهری نباشد، با اتکای به برنامههای مختلف و امکانات و قدرت قهری حاکمیتی نمیتوان معضلات جدی شهری و ملی را رفع یا تعدیل کرد.
مشارکت، حلقه مفقوده زندگی شهری در کلانشهرهای ایران بهویژه تهران است، بهطوریکه امروزه بنابر نظر کارشناسان، توسعهیافتگی فعالیتها و کاهش معضلات جز با تبدیل روحیه تعاون و همکاری به یک فرهنگ عامه در اداره کشور میسر نخواهد شد و تجربه نیز نشان داد هر کجا مردم وارد عمل شدند و برای امری بسیج مردمی به نحو درستی صورت گرفت، کارها به سرعت به نحو احسن انجام شد، ولی در نقطه مقابل بهدلیل نبود چنین عزم و اعتقادی در بین مسئولان شهری و دولتی شاهد بروز چالشهای زیستمحیطی و اجتماعی در سطح کلانشهرها هستیم که در اغلب موارد عامل انسانی و ترجیح دادن منافع فردی و گروهی بر نیاز و احتیاجات جمعی باعث شکلگیری این بحرانها شده است.
آلودگی هوا، سوغات شهرهای بدونبرنامه و شهروندان غیرمسئول
از موضوعاتی که زندگی در شهرها بهویژه کلانشهری مانند تهران را با مشکلات عدیده و پیچیده مواجه کرده، وجود انواع معضلات و چالشهای اجتماعی- زیستی و تبدیل آن به یک امر طبیعی و عادی روزمره در این شهرهاست. یکی از این آسیبهای جدی که روزانه و ماهانه جان صدها نفر در سطح کلانشهرهای آلوده کشور را به خطر میاندازد آلودگی هواست.
در این رابطه مدیرکل محیطزیست استان تهران با تأکید بر اینکه سالانه 2میلیون و 200هزار تن انواع مواد آلاینده از محل منابع متحرک مانند خودروها و موتورسیکلتها وارد هوای تهران میشود، گفت: حدود 5/5 میلیون دستگاه خودرو و موتورسیکلت در سطح شهر در حال تردد هستند. از این تعداد خودرو و موتورسیکلت روزانه حدود 6هزار و 100 تن آلاینده وارد هوای شهر تهران میشود.
به گفته رسول اشرفیپور حدود 85درصد آلودگی هوای تهران ناشی از تردد خودروهاست. این درحالی است که فتحالله امی، مدیر طرح کاهش آلودگی هوای تهران گفت: کشور ما نسبت به انگلیس 5 برابر مصرف سوخت دارد در حالیکه درآمد ناخالص ملی ما200 میلیارد دلار و درآمد ناخالص ملی انگلیس 2هزار میلیارد دلار است؛ یعنی آنها یکپنجم ما مصرف میکنند در حالی که 10برابر ما درآمد ناخالص ملی دارند.
به گفته وی فقط برای ذرات معلق در سال84 خسارتی که دولت در تهران پرداخت کرد 1772میلیارد ریال بود. سرانه سهمیه ذرات معلقی که هر تهرانی در سال84 استنشاق کرده 500گرم بوده در حالیکه بدن انسان فقط قدرت پالایش 235گرم آن را دارد، به همین دلیل بیماریهای آسم و سرطان در تهران در آن سال افزایش یافت.
برابر برخی آمارهای ارائه شده، روزانه 38نفر بر اثر آلودگی هوا در شهر تهران جان خود را از دست میدهند یا برخی گزارشها از مرگ سالانه ۵۴هزار تهرانی در اثر آلودگی هوا حکایت میکند.
عمدهترین علل افزایش آلودگی ناشی از سوخت خودروها، افزایش حجم ترافیک در ساعات اوج و به تبع آن قفل شدن ترافیک در برخی از معابر است.
بنابر اعلام بانک جهانی در سال 2001، ایران 16میلیارد دلار یارانه انرژی داده است که 3برابر بودجه لازم برای گسترش 9خط مترو است و اگر این سرمایهگذاری انجام میشد 9خط مترو احداث و 2میلیون شغل هم در بخش مترو ایجاد میشد.
ترافیک، بیماری صعبالعلاج کلانشهرهای ایران
ترافیک بهعلت نبود مدیریت صحیح سه عامل انسان، راه و وسیله نقلیه به چالش مشترک بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا تبدیل شده است که البته با توجه به برنامهریزی مدیران شهری و دولتمردان و میزان مسئولیت پذیری و حس مشارکتجویانه شهروندان در شهرهای مختلف از شدت و حدت متفاوتی برخوردار است؛ معضلی که در ایران بهطور قطع به یک کلاف پیچیده بدل شده که حتی با اجرای طرحهای سلبی چون سهمیه بندی سوخت، ایجاد محدودههای طرحترافیک، اعمال قوانین تنبیهی و... همچنان در صدر معضلات شهری قرار داشته و روزانه خسارات اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و جانی فراوانی به ساکنان و سازمانهای این کلانشهر و چند کلانشهر دیگر کشور وارد میسازد.
از نظر کارشناسان برای بررسی میزان و حجم ترافیک در یک جامعه شهری از شاخص زمان سفر استفاده میشود که این شاخص، در تهران در سال 1383حدود 88 زمان سفر بوده در حالی که تقریبا در همان زمان (سال 2003) میانگین این شاخص برای 13 شهر با جمعیت بالای 3میلیون نفر در آمریکا، حدود 48 گزارش شده است. این درحالی است که سرانه اتومبیل در آمریکا بیش از 2برابر سرانه اتومبیل در ایران است، همچنین این شاخص برای شهرهای بزرگ آلمان که سرانه اتومبیل در آنها 2برابر سرانه اتومبیل در تهران است نیز بسیار کمتر از میزان آن در تهران گزارش شده است. از سوی دیگر تهران براساس آمار، 273کیلومتر بزرگراه دارد، در حالی که شهرهایی چون لندن و مادرید بهترتیب دارای 100 و 247کیلومتر بزرگراه هستند اما از نظر ترافیکی وضعی بهمراتب مطلوبتر از تهران دارند. این موضوع نشان میدهد که ترافیک سنگین در تهران نه به دلیل کمبود بزرگراه و افزایش ناگهانی خودرو، بلکه به دلیل نبود آموزش و مشارکت شهروندی تشدید میشود.