آنانی که به تأسی از بیگانگان و خط نفاق فکر میکردند میتوانند با استفاده از فرصت حضور مردم در تکایا و مساجد به نوعی عرصه را برای آتشافروزی و تخریب اموال عمومی آماده ببینند و به هتک حرمت ساحت مقدس اباعبداللهالحسین (ع) اقدام کنند و در نهایت با ایجاد یک مانور قدرت، خودی نشان دهند.
تحلیل جامعهشناسانه عصر عاشورا و روند حرکت رو به زوال فتنه، نکات جالبی را بیان میکند و تجربه مهمی را در اختیار کنشگران سیاسی قرار میدهد. این مهم یک ریشه تاریخی دارد؛ به طوری که هرکدام از قدرتهای خارجی که قصد ورود و تهاجم به ایران را از صد سال پیش داشتند یا خاورمیانه اسلامی را قصد تهاجم کرده بودند، بعد از مدتی بهدلیل عدم شناخت یک عامل مهم و حیاتی، سرافکنده و خوار شدند.
آن عامل مهم، حضور پویای «دین» در عرصه زندگی مردم در این جغرافیای بینالمللی است و چون کنشگران عرصة سیاست، آن را نادیده میگیرند یا کم اهمیت میپندارند فکر میکنند بعد از مدتی حتی پیروزی ظاهری میتوانند توفیق کسب کنند که البته بعد از مدتی به اشتباه محاسباتی خود پی میبردند.
حضور بیگانگان در افغانستان و عراق و حضور بلامنازع آمریکا در ایران پهلوی دوم نمونههای خوبی از اشتباه محاسباتی حضور ابرقدرت آمریکا در این نقطه جغرافیایی از دنیاست که چون عنصر مذهب در این مناطق پررنگ است اجازه حضور بیگانگان یا عوامل آن را نمیدهد.
فتنه 88 چون به نام اصلاحات و اصلاحگری آغاز شد توانست ابتدا اقبالی را بهسمت خود جلب نماید اما با ادامه فتنهانگیزیها و روشن شدن ردپای بیگانگان برای آتشافروزی و اختلافافکنی و برملا شدن ستاد لندن، فتنهانگیزان کمکم پشتوانه خود را از دست دادند و ریزش طرفداران آن آغاز شد و این مهم ادامه یافت تا عاشورای 88.
درچند روز قبل از عصر عاشورای 88 ستاد لندن و خط تبلیغی وابسته به پنتاگون و سیا که در قالب راهبرد صدای آمریکا و رادیو فردا به ارائه جهتدهی عمومی میپرداخت به یکباره بهگونهای تبلیغ میکرد که میتواند در عصر عاشورا کار نظام را یکسره کند. با حضور عدهای فریبخورده و جاهل در توهین به مقدسات و به آتشکشیدن خیمههای عزاداری و پرچمهای منسوب به اسماء ائمه، پردة تزویر از اصلاحگری و اصلاحات برافتاد و برای عموم روشن شد که اصلاحات که امری ضروری و لازم است، پوششی بیش نبوده و هدف، ساحتشکنی مقدسات و شالودهشکنی آداب و هنجارهای اعتقادی است.
حادثه عصر عاشورا، فتنه 88 را رسوا و برملا کرد و طرفداران اندک آن را نیز از آن جدا نمود و خط مردم را از خط دینستیزان و حرمتشکنان جدا کرد و سرفصل جدیدی را آغاز نمود و فتنهگران را بیش از هر زمانی برملا کرد. عصر عاشورا ثابت کرد که دین بیش از هر عاملی در ایران ریشهدار است و رفتارهای سیاسی تا آنجا قابل تحمل است که به اعتقادات و مقدسات لطمهای وارد ننماید و اگر بخواهد به حریم مقدس اعتقادات مردم خدشهای وارد کند برای آنها عناوین، سوابق و القاب و دیگر ظواهر فریبنده ارزشی ندارد.
در واقع اقدام فتنهگران در عصر عاشورای 88 ثابتکرد که سطح رقابتها و حتی منازعات موضوع یک امر ساده سیاسی نبود بلکه بیگانگان، دین و اعتقادات مردم را هدف قرار داده بودند بطوریکه فتنهگران نتیجة اقدام خود را دیدند و حماسه 9 دی پاسخ محکمی به آنها داد و نشان داد دین ستیزی جایگاهی در داخل کشور ندارد.