آغاز فصل سرما، مصادف شد با تغییر چهره اکران سینماها. از اول دی ماه شاهد اکران فیلمهای تازهای هستیم، شاید این بار این فیلمها بتوانند سینمای ایران را از بنبستی که دچارش شده خارج سازند. در سالی که بحران مخاطب هشدارهایی جدی درباره احتمال ورشکستگی سینما را در پی داشت و بر خلاف تصور و پیشبینیها، حتی کمدیهای عامهپسند نیز فروش بالایی نکردند، باید دید اکران طیف متنوعی از فیلمها میتواند شرایط را تغییر دهد یا خیر. فروش میلیاردی «ملک سیلمان» نشان داد که تماشاگر دنبال فیلمها و فضاهای تازه است. آیا «عصر روز دهم»، «عصر جمعه»، «طبقه چهارم» یا «آدمکش» به عنوان فیلمهای تازه اکران شده، میتوانند چنین حال و هوایی را به مخاطب خسته از تکرار، ارائه دهند؟ متن کامل را در صفحه 9 بخوانید.
عصر روز دهم
مجتبی راعی با فیلم «تولد یک پروانه» نام خود را در فهرست نهچندان پرتعداد سینماگران خلاق و توانمند سینمای ایران ثبت کرد. راعی در فیلمهای بعدیاش گرچه موفق نشد موفقیت تولد یک پروانه را تکرار کند ولی همواره فیلمهایی استاندارد کارگردانی کرد. علاقه او به تجربه کردن ژانرهای مختلف باعث شده نتواند خط فکری واحدی را در آثارش دنبال کند. کمدی متفاوت «جنگجوی پیروز» و فیلم اکراننشده «سفر به هیدالو» از جمله آثار این فیلمساز هستند که این روزها «عصر روز دهم» را بر پرده سینماها دارد. عصر روزدهم با پسزمینه دفاع مقدس به ماجرای خانوادهای میپردازد که در جستوجوی یکی از اعضای خانواده به عراق میروند. «این فیلم» قرار بود توسط رسول ملاقلیپور ساخته شود که با درگذشت غیرمنتظره این فیلمساز، منوچهر محمدی تهیهکننده فیلم، راعی را برای ادامه راه ملاقلیپور انتخاب کرد. راعی البته با بازنویسی فیلمنامه عصر روز دهم به متن تازهای رسید که تنها در خط داستانی به آنچه زندهیاد ملاقلیپور قصد ساختش را داشت، شباهت دارد. عصر روز دهم پارسال در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. هانیه توسلی و احمد مهرانفر بازیگران اصلی عصر روز دهم هستند.
عصر روز دهم با توجه به مضمونش میتوانست از ابتدای ماه محرم روی پرده بیاید، بهخصوص اینکه صحنههایی از فیلم در کربلا فیلمبرداری شده و صحنههای عظیمی از عزاداری شیعیان در عصر روز دهم بهچشم میخورد. این فیلم که جای «ملکسلیمان» را در جدول اکران گرفته، مانند فیلم شهریار بحرانی با سرمایهگذاری فارابی تولید شده است. باید دید حمایتهای گستردهای که نصیب ملک سلیمان شد در مورد فیلمی که به نوعی دفاع مقدس را به حماسه کربلا پیوند داده نیز تکرار میشود یا خیر؟
آدمکش
در سالی که کمدیها نفروختند، شاید فیلمهایی از جنس «آدمکش» بتوانند تا حدی گرمابخش گیشه شوند. این فیلم که توسط رضا کریمی کارگردانی شده از جمله آثاری است که توسط بخش خصوصی و با حضور عوامل حرفهای، در پشت و جلوی دوربین ساخته شده و سازندگانش به استقبال مخاطب از آن امیدوارند. در سینمایی که ساخت کمدی بهعنوان تنها راه فتح گیشه شناخته شده و این راه هم حالا به بنبست رسیده، آدمکش که گویا درامی معمایی است میتواند پیشنهاد تازهای قلمداد شود. نکته جالب توجه آدمکش بازی بهرامرادان در فیلم است؛ بازیگری که پس از مدتها فیلمی از او روی پرده میآید. مهتاب کرامتی، حامد بهداد، افسانه بایگان، لیلا اوتادی و قطبالدین صادقی از دیگر بازیگران این فیلم هستند. رضا کریمی کارگردان آدمکش 2سال پیش فیلم «انعکاس» را روی پرده داشت.
عروسک
ابراهیم وحیدزاده شاید تنها کارگردان سینمای ایران باشد که در طول بیش از 2دهه، فقط فیلم کمدی جلوی دوربین برده است.
نکته جالب اینکه در روزگاری که کمدی در حاشیه قرار داشت و کمتر فیلمسازی سراغ این ژانر میرفت، وحیدزاده کمدی موفق «تحفهها» را کارگردانی کرد و در سالهای اخیر که همه سراغ مضامین طنزآمیز رفتند، فیلمهای وحیدزاده با استقبال چندانی مواجه نشد. «تاکسی نارنجی» آخرین فیلمی بود که این کارگردان روی پرده داشت و در گیشه هم به توفیق نرسید. در «عروسک» فیلم تازه وحیدزاده، حسام نوابصفوی، لیلا اوتادی و بهاره رهنما نقشهای محوری را به عهده دارند و علیرضا خمسه، سیروس ابراهیمزاده، ثریا قاسمی و بهنوش بختیاری از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
عصر جمعه
اولین ساخته بلند مونا زندی 5سال پیش در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال نسبی نیز مواجه شد. «عصر جمعه» در دوران حضور محمود اربابی در اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی دچار مشکل شد و پس از آن هم که مدیران جدید سینمایی اجازه اکرانش را صادر کردند، سینماداران حاضر به نمایش نبودند. سال گذشته صحبت از ورود مستقیم فیلم به شبکه نمایش به میان آمد که مونا زندی با این کار مخالفت کرد و سرانجام پس از 5 سال عصر جمعه رنگ پرده را به خود دید. هانیه توسلی و رویا نونهالی بازیگران اصلی این درام اجتماعی زنانه هستند. زندی که سابقه همکاری با رخشان بنیاعتماد را نیز در کارنامه دارد، در این فیلم با اتخاذ زاویه دید اجتماعی کوشیده تا فیلمی واقعگرا بسازد. اغلب سالنهایی که به عصر جمعه اختصاص یافته، به صورت تک سئانس اقدام به نمایش این فیلم کردهاند؛ نکتهای که اعتراض کارگردان را نیز در پی داشته ولی گویا پس از 5 سال پشت خط اکران ماندن، چارهای جز تن دادن به این شرایط وجود نداشته است.
طبقه چهارم
تلاش کارگردان فیلمهای متفاوت اما کمفروش «ما همه خوبیم» و «روز بد میآید» برای برقراری ارتباط گسترده با تماشاگر در این فیلم دوباره جلوه کرد. بیژن میرباقری با ساخت فیلمهای کوتاه فعالیتش را در سینما آغاز کرد و وقتی هم سراغ ساخت فیلم بلند آمد، دغدغههای سینمای کوتاه را فراموش نکرد. لحن تجربی، دوربین روی دست و کلا بداعتهای فرمی و روایی در «ما همه خوبیم» اولین ساخته میرباقری خوب جواب داد، ولی در فیلم بعدیاش نتیجه خوشایندی را به همراه نداشت.
«طبقه چهارم»، آخرین ساخته میرباقری که از اول دی اکران شده، برخوردار از تازگی در روایت و ساختار تکنیکی است که این بار در آن کوشیده شده جذابیت نیز برای تماشاگر عادی در سینما لحاظ شود. کل ماجراهای فیلم در یک شب تا صبح رخ میدهد. مهناز افشار و پگاه آهنگرانی بازیگران اصلی «طبقه چهارم» هستند. فیلم در گروه سینماهای آزاد اکران شده است.
چراغ قرمز
علی غفاری، دستیار کارگردان باسابقه برای ساخت دومین فیلم بلندش سراغ سوژه، بازیگران و کلا نوع سینمایی رفته که بتواند بقای حرفهایاش را تضمین کند؛ اتفاقی که با «شاهرگ» که 12سال پیش با بازی فریبرز عربنیا کارگردانی کرد رخ نداد.
«چراغ قرمز» به گفته تهیهکنندهاش فیلمی جذاب از کار درآمده که در صورت اکران مناسب میتواند فروش خوبی هم داشته باشد. فیلم محصول سینمای بدنه است با تمام ویژگیها و خصایصش؛ یک جوان اول خوش قلب و ساده دل دارد که درگیر ماجرای یک قتل میشود و نقشش را هم پوریا پورسرخ بازی میکند و الناز شاکردوست هم که پای ثابت این نوع فیلمهای سینمای بدنه است. غفاری در چراغ قرمز روی سوژهای کار کرده که میشود گفت تکراری است ولی اگر در پرداخت، کار متفاوتی ارائه کرده باشد، شاید بتوان به فروش فیلم هم خوشبین بود. سینمای تجاری وضعیت نامناسبی دارد و غفاری به عنوان کارگردانی تازهنفس، شاید پیشنهاد خوبی برای بهبود وضعیت گیشه این سینما داشته باشد.
چراغ قرمز قرار بود زودتر از اینها روی پرده بیاید ولی اکرانش چند باری به تعلیق افتاد تا در نهایت زمستان روی پرده سینماها بیاید.
نفوذی
این فیلم ساخته مشترک احمد کاوری و مهدی فیوضی، 2 دستیار کارگردان سابق که حالا روی صندلی کارگردانی نشستهاند است. جمال شورجه تهیهکننده فیلم است که در ابتدای تولید در خبرها از او به عنوان کارگردان «نفوذی» نام برده میشد.
نفوذی اقتباسی از «حکایت زمستان» نوشته سعید عاکف است و به هر حال فیلم روایتگری است و داستانی پرپیچ و خم برای تعریف کردن دارد. سازندگان فیلم به جذب مخاطب اطمینان خاطر دارند. جمشید هاشمپور، امیرجعفری، نسرین مقانلو و محمد کاسبی از بازیگران نفوذی هستند.
درام پر تعلیق با رگههای سیاسی، از آن دست فیلمهایی است که زیاد در سینمای ایران ساخته نمیشود. نفوذی به عنوان تجربهای اینچنینی میتواند مورد توجه واقع شود. فیلمهایی از این جنس، معمولا از تحمیل دیدگاههای ایدئولوژیک به روایت لطمه میخورند.
راز دشت تاران
فیلمی به کارگردانی هاتف علیمردانی که در جشنواره فیلم کودک هم حضور داشت و جایزه هم گرفت. داریوش بابائیان تهیهکننده فیلم است که چند ماه پیش «افراطیها» را روی پرده داشت. «راز دشت تاران» با بازی ارژنگ امیرفضلی، رضا شفیعیجم و ترانه علیدوستی ترکیبی از انیمیشن و فیلم زنده را به مخاطب ارائه میدهد. فیلم اولین ساخته کارگردانش است و حال و هوای متفاوتی نسبت به محصولات رایج سینمای ایران دارد.