واقعیت این است که رشته ارتباطات در دانشگاههای ایران محل تلاقی رشتههای گوناگون است. اکثر اساتید این رشته از رشتههای دیگر وارد این عرصه شدهاند و این گاهی مواقع مزیت است ولی بیشتر اوقات ضرر محسوب میشود، زیرا نوعی آشفتگی ارتباطی در این رشته احساس میشود؛ آشفتگیای که مکرر از سوی اساتید در نشستها و جلسات گوناگون مطرح شده اما هیچ وقت حل نشده است.
آخرین بار این آشفتگی ارتباطی در نشست، مطالعات فرهنگی و ارتباطات انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران مطرح شد. در این نشست اساتید ارتباطات و مطالعات فرهنگی کشور از دانشگاههای تهران (دکتر علیرضا دهقان، دکتر مهدی منتظرقائم و دکتر عبداللهیان)، علامه طباطبایی (دکتر محمد مهدی فرقانی، دکتر هادی خانیکی و دکتر نعمتالله فاضلی)، امام صادق(ع) (دکتر حسام الدین آشنا و دکتر حسن بشیر)،دانشگاه آزاد اسلامی (دکتر محمود دادگران)، صدا و سیما (دکتر عبدالله گیویان)، سوره (دکتر امید مسعودی) و بسیاری از اساتید دیگر و دانشجویان حضور داشتند و به جرات میتوان گفت که همه آنها به این آشفتگی ارتباطی باور و انتقاد داشتند؛ انتقاداتی که در جلسات و سالهای گذشته مطرح شده اما تاکنون حل نشده و آنطور که پیداست امیدی نیست در آینده نیز حل شود.
مرز بین علم و رشته ارتباطات، آشفته است
دکتر مهدی منتظر قائم، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه تهران بهعنوان نخستین سخنران پنل ارتباطات این نشست، نگاهی اجمالی به حوزه ارتباطات در دنیا و ایران کرد و گفت: طی دهههای گذشته شاهد انقلابی در عرصه ارتباطات در دنیا بودیم اما متأسفانه در ایران شاهد افول آن بودیم. نقطه آغاز بحران نیز بستن دانشکده ارتباطات در بعد از انقلاب بود.منتظر قائم با اشاره به اینکه مرز بین علم و رشته ارتباطات آشفته است، افزود: ما هنوز از علم ارتباطات سخن میگوییم در حالی که بیشتر نماینده رشتههای فرعی هستیم. گاهی اوقات به جای آنکه نگاه عالمانه و علمی باشد، نگاه منفی است و هرکسی بهدنبال این است که سهم بیشتری از این کیک را بردارد.
وی با بیان اینکه دانشکدههای ارتباطات هنوز در تعاریف پایه ضعف دارند، گفت: جایگاه آکادمی در رشته ارتباطات بسیار آشفته است. جایگاه دانشگاه و ارتباط آن با مطبوعات، صدا و سیما و دولت آشفته است و نبودن یک زبان مشترک بین دستگاههای مشترک، اختلافات را تشدید میکند.عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه معلم یک رشته، لزوماً صاحبنظر در آن رشته نیست، اظهار داشت: معلم ارتباطات نیز متخصص ارتباطات نیست. باید نقش بین معلم و متخصص را تفکیک کنیم. همانطور که نقش پژوهشگر و صاحبنظر را باید تفکیک کنیم. وی با بیان اینکه دانشگاههای ما باید پژوهشگر تربیت کنند، گفت: هماکنون نظام دانشگاهی ما اگر خیلی موفق باشد، معلم تربیت میکند، نه پژوهشگر! بنابراین از این دانشگاه نتایج خوبی بیرون نمیآید اما امیدمان این است که پژوهشگران خوبی تربیت کنیم.
منتظر قائم با اشاره به اینکه نظام نظارت و ارزشیابی دانشگاهی دچار مشکل است، اظهار داشت: این وضعیت نهتنها نشاندهنده بحران است بلکه نشاندهنده شرایط اضطرار است. بهعنوان مثال، ارزیابی مقالات، عملکرد استادها و نظام نظارت بر تصویب طرحهای پژوهشی گاهی توسط افرادی که نازلتر از نویسنده و محقق است، انجام میشود. لذا همه جامعه علمی باید روی ارزشیابی و نظارت وقت بگذارند، زیرا کانال ارتقای افراد و ورود یک معرفت به جامعه تنها نظام نظارت و ارزشیابی است.
کاهش وابستگی به دولت
دکتر علیرضا دهقان، مدیرگروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز بهعنوان سخنران بعدی مقدمه ارتقای رشته ارتباطات را استقلال مالی، سیاستگذاری و برنامهریزی دانشگاه از دولت عنوان کرد و گفت: ما باید به سمت کم کردن وابستگی دانشگاهها به دولت حرکت کنیم. وی به ارائه گزارشی از وضعیت رشته ارتباطات در دانشگاه تهران پرداخت و گفت: رشته ارتباطات در دانشگاه تهران از سال 1374 دایر شد، سال 79 کارشناسی ارشد ارتباطات، سال83 کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی و ارتباطات و سال 86 دکترای ارتباطات به گروه ارتباطات این دانشگاه اضافه شد و این دانشگاه هماکنون حدود 200 دانشجو و 8 عضو هیأت علمی دارد.
بحران هویت در دانشگاهها
دکتر محمود دادگران، مدیرگروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی نیز درباره گم شدن هویت در حوزه ارتباطات صحبت کرد و گفت: آخرین تهدید گریبانگیر، بحران هویت است. ما باید باهم حرف بزنیم نه تکنفری ما باید منسجم رفتار کنیم و دمکراسی انجمنی را افزایش دهیم. باید به تقویت این نوع انجمنها کمک کنیم و فرهنگ دودمانی و قبیلهای را دور کنیم. به اعتقاد وی، دانشجویان دانشگاهآزاد و دانشکده صدا و سیما برای ورود به دانشگاه دولتی نوعی ترس دارند و این نوعی تبعیض است. زیرا هویت ما را زیر سؤال میبرد. دانش مثل ابر است. هیچ کس متولی دانش نیست. این دانش روی هم انباشت شده است.
جامعهشناسیزدگی اساتید ارتباطات
دکتر عبدالله گیویان، عضو هیأت علمی دانشکده صدا و سیما نیز بهعنوان سخنران بعدی درباره جامعهشناسیزدگی، اساتید ارتباطات سخن گفت و افزود: جامعه شناسی زدگی بنیانهای علمی مطالعه ارتباطی و فرهنگی را سوزانده است.
وی مشکلات رشته ارتباطات را به 3دسته کلی تقسیم کرد و گفت: مشکلات درون اجتماعی علمی، مشکلات با دولت و نظام بروکراتیک و مشکلات فرهنگی 3دسته اصلی مشکلات این حوزه است. وی با بیان اینکه دورشدن از نظریه و نظریهپردازی یکی از مشکلات علمی حوزه ارتباطات است، اظهار داشت: متأسفانه علم به معنای Sience با رقم و آمار در ذهن ما شکل گرفته است و تا زمانی که در اجتماع علمی ما این مشکل مرتفع نشود، دوباره به همین نقطه بازمیگردیم. به گفته وی، مشکل اصلی و جدی رشته ارتباطات در این است که ما باید در دانشکده علوم اجتماعی، درباره علوم ارتباطات حرف بزنیم و یادمان باشد که هرگز تاریخ را عقلا ننوشتند؛ تاریخ را عشاق نوشتهاند.
بحران ارتباطی ساده اما پیچیده
دکتر هادی خانیکی، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان آخرین سخنران پنل ارتباطات با بیان اینکه ما دچار یک بحران ارتباطی در رشته ارتباطات هستیم، اظهار داشت: این بحران یک بحران ساده و از سویی پیچیده است. ساده از این منظر که میدانیم اجزای مورد مطالعه هیچ مشکلی ندارند ولی پیچیده است از این نظر که بروندادش اصلا گفتوگویی نیست. لذا ما دچار یک بحران ارتباطی هستیم. این بحران با گستره علمی ارتباطات اصلا سازگار نیست.
به گفته وی، ما در حوزه ارتباطات پیشاهنگان یک تغییر جدید هستیم. باید خیلی بزرگ شمرده شویم و خودمان را بزرگ ببینیم، زیرا تغییر رخ داده است. اما در هر صورتی گشودهشدن ساختار اجتماعی و وضعیت دانش ارتباطات باید مابهازای اجتماعی و سازمانی داشته باشد. این مابهازا کجا بروز پیدا میکند؟ 1- در عرصه عمومی 2- در عرصه رسانهها؛ اما آیا این اتفاق افتاده است؟ آنجاهایی که تغییرات رخ داده است باید به آن توجه کنیم. اما به واقع وضعیت ما در عرصه عمومی و حوزه رسانهها کجاست؟ وی با بیان اینکه یکی دیگر از مشکلات این است که وقتی سؤال خیلی بزرگ باشد، جوابی برای آن نداریم، اظهار داشت: در عرصه عمومی امکان عملی برای ما وجود ندارد. عمدتا در اجتماعات علمی میتوانیم به این سؤالها پاسخ دهیم. اما در نهایت این سؤالات باید در کجا پاسخ داده شود؟ اجتماعات علمی بهنظر من انجمنهای علمی ماست. اینجا جای سؤال و جواب است. این ظرفیتها را نباید دستکم گرفت.
وب اجتماعی عامل گفتمانی کردن ارتباطات
عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در تشریح مابهازای دوم یعنی رسانهها گفت: امروز رسانههای مجازی یا اجتماعی قابلیت گفتوگو دارند؛ گفتوگویی که امروز مشکل ارتباطات است. بنابراین برای حرکت در این عرصه بهطور مشخص باید امکانات بالفعل و حداقلی را فعالتر کنیم. با توجه به امکانات مجازی و امکانات اجتماعات علمی، این مسئله را میتوان بهعنوان یک رویکرد آتی درنظر گرفت. خانیکی با بیان اینکه وب اجتماعی نسبت به وب 2 موفقتر است، گفت: قاعدتا وب 2 نسبت به وب 1 نیز بسیار موفقتر است اما مسئله ما بحث گفتوگویی کردن و اعتبار بخشیدن به کلام در انجمن علمی است. مسلما وب اجتماعی که رویکرد آن کاملا گفتوگویی است میتواند راهگشای این مشکل باشد.