مرد جوان باورش نمیشد به همین راحتی، فریب چربزبانیهای چوپانی را خورده باشد که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشت. برای همین سکههایی را که در ازای پرداخت 20 میلیون تومان از او خریده بود، به چند طلافروشی دیگر هم برد اما جواب همه طلافروشها یکی بود؛ « همه این سکهها از برنج ساخته شده و هیچ ارزشی ندارند.»
حالا او مانده بود و یک کیسه پر از سکههایی که چند هزار تومان هم ارزش نداشتند. دیگر مطمئن شده بود که کلاه گشادی سرش رفته و همه حرفها و ادعاهای مردی که وانمود میکرد چوپان است و گنج بزرگی پیدا کرده، نقشهای برای فریب او بوده است. برای همین یکراست به اداره آگاهی اصفهان رفت تا از این کلاهبردار حرفهای که با شگردی قدیمی او را فریب داده بود شکایت کند.
نقشه نخنما
مرد جوان مقابل افسر پرونده نشست تا ماجرایی را که برایش اتفاق افتاده بود، تعریف کند. او گفت: چند روز پیش در خانهام در یزد نشسته بودم که تلفن همراهم زنگ خورد. پشت خط مردی بود که ادعا میکرد چوپان است. او میگفت زمانی که گوسفندها را برای چرا به صحرا برده، ناگهان زیر پایش خالی شده و داخل یک گودال افتاده است. بعد که بهخودش آمده متوجه تعدادی خمره پر از سکههای طلا شده که داخل گودال مدفون شده بودند. او هم همه آنها را نزد یک زرگر برده و وقتی مطمئن شده که سکهها از جنس طلا هستند، قصد فروش آنها را داشته اما به خاطر اینکه مرد زرگر قصد داشته او را به پلیس لو دهد، خمرهها را برداشته و پا به فرار گذاشته است. بعد هم شماره مرا بهصورت اتفاقی گرفته تا شاید بتواند از این طریق گنجی را که پیدا کرده، به فروش برساند.
او ادامه داد: مرد چوپان این حرفها را زد و بعد تلفن قطع شد. دقایقی به فکر فرو رفتم و با خودم گفتم که اگر حرفهای او راست باشد، میتوانم با خرید سکههای طلا، سود هنگفتی به جیب بزنم. حسابی وسوسه شده بودم و چند دقیقه بعد، شماره او را گرفتم و گفتم که حاضرم سکهها را بخرم.
سکههای قلابی
مرد شاکی افزود: وقتی قرار شد با پرداخت 20 میلیون تومان همه سکههای مرد چوپان را بخرم، برای دیدن سکهها با او در اصفهان قرار گذاشتم. آن روز مردی که لباسی کهنه و فرسوده به تن داشت و حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشت به سر قرار آمد. او 2عدد از سکهها را بهعنوان نمونه به من داد و من هم آنها را به یک طلافروشی بردم.
وقتی مرد طلافروش گفت که جنس سکهها از طلای 24 عیار است، مطمئن شدم که معامله پرسودی نصیبم شده و برای همین با پرداخت 20میلیون تومان، کیسه پر از سکه را که 4کیلو وزن داشت خریدم. بعد هم سوار ماشین شدم و به محل زندگیام برگشتم اما وقتی سکهها را برای فروش به چند طلافروشی بردم، همه آنها گفتند که سکهها تقلبی هستند و هیچ ارزشی ندارند. آنجا بود که فهمیدم همه حرفهای مرد چوپان نقشهای برای کلاهبرداری از من بوده و من فریب مرد تبهکاری را خوردهام که در نقش چوپان ظاهر شده بود.
در محاصره پلیس
بعد از شکایت مرد جوان، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری کلاهبردار حرفهای شروع شد. سرهنگ حسینزاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان، با بیان این خبر به همشهری گفت: ماموران با اطلاعاتی که از شاکی به دست آورده بودند و انجام بررسیهای تخصصی، توانستند محل زندگی متهم را در اصفهان ردگیری کنند. این محل به محاصره پلیس درآمد و وقتی مطمئن شدیم که متهم در خانه حضور دارد، عملیات دستگیری او شروع شد. وی ادامه داد: مرد کلاهبردار به محض مشاهده پلیس، قصد داشت با ایجاد درگیری از دست ماموران فرار کند که ناکام ماند و دستگیر شد.
با انتقال این مرد بهخودروی پلیس، ماموران در بازرسی از مخفیگاه او 8 مجسمه تقلبی کشف کردند که با روکشی از طلا ساخته شده بود و بهنظر میرسد که متهم قصد داشته با همدستی یکی از دوستانش، آنها را بهعنوان عتیقه به دیگر طعمههایش بفروشد. سرهنگ حسینزاده با اشاره به دستگیری همدست مرد کلاهبردار، افزود: این دو متهم اعتراف کردند که سکهها و مجسمههای تقلبی را خودشان ساخته و با استفاده از آنها نقشههای کلاهبرداری خود را عملی میکردند.
وی با بیان اینکه احتمال میرود متهمان با این شگرد از افراد دیگری هم کلاهبرداری کرده باشند، از شاکیان احتمالی خواست برای پیگیری شکایت خود از طریق شماره تلفن 2184333-0311 با کارآگاهان پلیس آگاهی اصفهان تماس بگیرند. رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با اشاره به اینکه مهمترین عامل شکلگیری چنین پروندههایی، طمع مالباختگان است، تصریح کرد: متأسفانه بعضی از افراد بهمحض شنیدن اسم گنج و زیرخاکی، دچار وسوسه میشوند و به راحتی در دام کلاهبردارانی میافتند که مدعی میشوند گنجی برای فروش دارند. حال آنکه اگر ادعای آنها واقعیت داشت، هیچوقت حاضر نمیشدند گنجی باارزش را در ازای مبلغی چند میلیون تومانی به فروش برسانند.