«چیزهایی هست که نمیدانی» عنوان فیلم اوست که پیش از این موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داوران از چهلو پنجمین جشنواره بینالمللی کارلو وی واری شده است؛ جایزهای که اعتباری بزرگ برای اولین ساخته این کارگردان محسوب میشود. صاحب زمانی که در سالهای گذشته به عنوان صداگذار با منیژه حکمت همکاری داشته، اینبار با او برای ساخت فیلمش همقدم میشود تا فیلمی بسازد که در لحظه ورودش جایزهای بینالمللی را از آن خود کند.با او گفتوگویی داشتهایم در مورد حضورش در جشنواره فجر و همچنین جشنواره کارلو ویواری که در ادامه میخوانید.
- بارزترین مشخصه جشنواره فیلم فجر از نظر شما چیست؟
مهمترین ویژگی آن شور و شوقی است که بین سینماگران و دوستداران سینما ایجاد میکند و این مسئله تا یکی، دوماه هم ادامه دارد؛ به این دلیل که حاصل کار فیلمسازان دیده میشود و سینماگران میتوانند واکنش تماشاگر علاقهمند را نسبت به فیلمشان ببینند و از بازخورد آن در زمان اکران مطلع شوند.
در خارج از ایران معمولا برای فیلمهایشان تست برای اکران میگذارند و از اقشار مختلف دعوت کرده و نظرسنجی میکنند که بیایند و فیلمها را ببینند، ولی در ایران هنوز این قضیه باب نشده است.
- به نظر شما حضور داشتن یک فیلم در جشنواره میتواند تاثیری در فروش آن برای اکران داشته باشد؟
در سالهای گذشته اکران فیلم در جشنواره و گرفتن جایزه در فروش آن موثر بود و مردم کنجکاو میشدند فیلمی را ببینند اما امروزه متاسفانه این اتفاق چندان تاثیری بر استقبال از فیلم ندارد. امیدوارم این دوره از جشنواره باتوجه به تعداد زیاد فیلمهایی که در آن به اکران درمیآید، مردم را علاقهمندتر کند. این اتفاق البته به جوایزی هم که از طرف هیات داوران اعطا میشود، بستگی دارد.
در سالهای گذشته مردم به نظر منتقدان و نقدهایی که در روزنامهها و مجلات نوشته میشد، توجه میکردند و تحت تاثیر آن علاقهمند میشدند فیلمی را ببینند اما چندسالی است این اشتیاق بین مردم دیده نمیشود. دلیل دیگرش هم میتواند رویکرد بعضی سینماگران و سینماداران به فیلمهای پرفروش و کمدی باشد.
- چندسالی است که دیگر ازآن صفهای طولانی که به استقبال از فیلمهای جشنوارهای جلوی سینماها کشیده میشد، خبری نیست. دلیلش را در چه میدانید؟
به نظرم این باز میگردد به وفور فیلمهایی که در بین مردم وجود دارد. مثل دیویدیهایی که امروز شاهد هستیم، حتی قبل از جایزه گرفتن در اسکار در دست مردم است و همینطور بخش دیگرش هم مربوط میشود به وجود ماهواره. امروزه افراد باید خیلی علاقهمند به سینما باشند تا با وجود این شرایط بازهم بخواهند به جشنواره بروند.
- فکر میکنید جشنواره روندی صعودی دارد یا سیری نزولی را طی میکند؟
هیچکدام، فکر میکنم جشنواره همان رسالت همیشگیاش را انجام میدهد و حرکت یکنواختی دارد. جشنوارهها به طور کلی فقط چندسال اول، تلاش میکنند خودشان را به مرحلهای که باید، برسانند. جشنواره فجر هم بعد از 30سال هرکاری که میخواسته انجام داده و دیگر با وضعیت سینمایی ما چه رشدی میخواهد داشته باشد؟ حتی جشنواره کن و برلین هم همینطورهستند. اوج و فرودشان در فیلمهایی است که نمایش میدهند و آنها را پربارتر یا کمبارتر میکند.
- بهترین دوره جشنواره از نظر شما کدام دوره بوده است؟
آن دورههایی که ما خودمان در صفها میایستادیم و استقبال فراوانی از سینما میشد؛ با معرفی فیلمهایی که امکان
اکران شان وجودنداشت یا دورههایی که در آنها یک نوع خاصی از سینما کشف میشد. مثل سالهایی که کارهای تارکوفسکی و... را پخش میکردند. به نظرم آن دورهها، دورههای خوبی بودند. حدود 20سال پیش در آن دورانی که فیلم زیاد در دسترس مردم نبود، اینکه فیلم مطرحی را روی پرده ببینیم، غنیمتی محسوب میشد؛ فیلمی که بخشی از یک جشنواره خارجی و مورد استقبال مردم بود.
- جایگاه سینمای ایران را در بخش بینالملل کجا میدانید؟
باوجود اینکه در سالهای دور هم ما فیلمهایی داشتیم که در این عرصه دیده شوند، اما اگر امروز افرادی میتوانند فیلمهایشان را در جشنوارههای خارج از ایران نمایش دهند و به سینمای ایران توجه میشود، این اتفاق مدیون شهید ثالث، امیرنادری و بیشتر از همه کیارستمی است.
سینمای ایران در حال حاضر این شانس را دارد که فیلمهایش را با دید بهتری نسبت به سالهای دور نگاه کنند؛ باید این فرصت را غنیمت دانست. در این بین بعضی از جشنوارهها سیاسیتر به فیلمها نگاه و آنها را انتخاب میکنند و بعضی مثل جشنواره کارلوویواری، فیلمها را کاملا بدون دید سیاسی نگاه میکنند.
- در مورد حضور «چیزهایی هست که نمیدانی» و بازخورد آن در جشنواره کارلوویواری بگویید.
یک کپی از فیلم برای جشنوارههای، کن، کارلوویواری و لوکارنو فرستاده و از طرف 2 جشنواره آخر فیلم پذیرفته شد که نهایتا از بین این دو، خانم حکمت و آقای اطبایی تصمیم گرفتند فیلم را به جشنواره کارلوویواری ببرند، زیرا با سابقه کاری این جشنواره آشنایی داشتند. این فیلم در آنجا از بین 12اثر انتخاب و با استقبال خیلی خوبی در یکی از سالنهای اصلی آنجا اکران شد. این جشنواره به خاطر تماشاگرانش خیلی معروف است. افرادی که به این جشنواره میآیند بسیار به سینما علاقه دارند و بیشتر از دانشجویان سینما هستند که از نقاط مختلف اروپا برای دیدن فیلمهایی به این جشنواره میآیند. در نهایت هم «چیزهایی هست که نمیدانی» جایزه ویژه هیات داوران را از آن خود کرد.
- دلیل همکاریتان با خانم حکمت چه بود؟
خانم حکمت از دوستان 25ساله من است. ابتدا ما نامه را براساس سفارش جمشید آهنگرانی به دفتر خانم حکمت نوشتیم. وقتی فیلمنامه کامل شد، آقای آهنگرانی گفتند که داستان از ایده مورد نظرشان خیلی دور شده است و دیگر تمایل به ساخت آن نداشتند. بعد از آن ما فیلمنامه را به مرکز مستند تجربی دادیم که از آن استقبال کردند و قول همکاری دادند. به این ترتیب دوباره ما مراجعه کردیم به دفتر خانم حکمت. ایشان و آقای واجد سمیعی که فیلمنامه را پسندیده بودند، ساخت فیلم را برعهده گرفتند و در یک فضای دوستانه کار را شروع کردیم.
- ایده نوشتن فیلمنامه براساس زندگی یک راننده تاکسی از کجا در ذهنتان شکل گرفت؟
ایده اولیه از آقای آهنگرانی بود، اما در قسمتهای دیگر ما نتوانستیم خود را با آن ایدهها هماهنگ کنیم و زمانی که کار نوشتن فیلمنامه را با آقای پیام یزدانی تمام کردیم، متوجه شدیم از ایده اصلی خیلی دور شدهایم و زمانی هم که آقای آهنگرانی از ساخت فیلم به همین دلیل انصراف دادند، ما بیشتر داستان را به سمت علایق خودمان بردیم.
- معمولا افرادی که اولین تجربه فیلمسازی خود را پشت سر میگذارند به سراغ فیلمبرداران باسابقه میروند، چه شد که شما برای این کار سراغ یک فیلمبردار جوان رفتید؟
من تعریف هومن بهمنش را خیلی شنیده بودم. از طرفی آقای بهمنش با خانم حکمت تجربه همکاری داشتند و ایشان پیشنهاد کار با آقای بهمنش را دادند. بعد از آن طی صحبتهایی که با هم در مورد فضای کار و داستان کردیم، متوجه شدیم که میتوانیم همکاری خوبی با هم داشته باشیم.
- در مورد انتخاب بازیگران اصلی فیلم توضیح میدهید؟
3بازیگر اصلی فیلم را از ابتدا مدنظر داشتیم؛ یعنی اصلا فیلمنامه را براساس حضور این سه نفر نوشتیم. حتی برخی از کاراکترهای خودشان را در شخصیتهای فیلم بردیم. غیر از این سه نفر هم قصدم این بود که پیام یزدانی نقشی مناسب خودش را حتما بازی کند که این اتفاق هم خوشبختانه افتاد. علی مصفا و لیلا حاتمی از دوستان قدیمی من هستند و با خانم کرامتی هم از سر فیلم «بهشت از آن تو» آشنا شده بودیم.
- از قراردادن فیلمتان در بخش فیلمهای اول راضی هستید؟
بله، ایرادی ندارد. اما در حالت کلی اگر این تقسیمبندی وجود نداشت، بهتر بود. البته جشنوارههای دیگر هم این بخشهای تفکیک شده را دارند. این کار یک دستهبندی است و من کلا با دستهبندی موافق نیستم. به نظر من نباید تفاوتی داشته باشد که کسی فیلم اولش را ساخته یا فیلم دهمش را؛ البته شاید این کار باعث شود فیلم اولی که ساخته شده مورد توجه بیشتری قرار بگیرد که در این صورت، این کار بسیار خوب است.