انگار کمی زود آمده بودم. گوشم را به در چوبی چسباندم. صدای ناله میآمد. اول فکر کردم خیالاتی شدهام، ولی گوشم را دوباره به در چسباندم، گویی صدای ناله میآمد.
درون این باغ چه میگذرد که سنگها و درختان هم به ناله در آمدهاند. مگر نه اینکه زمستان است و درختان در خواب زمستانی؟ اما نه. کسانی هستند که خواب را بر درختان باغ حرام کردهاند. بیدهای مجنون بهخود میلرزند، نه از سرما که از جفایی که براین باغ میرود. سروها هم دیگر نمیتوانند کمر راست کنند، درختان توت هم یکییکی تکانده شدهاند. این روزها همسرایی ناله از در و دیوار باغ فین به آسمان بلند است؛ اگر گوش شنوایی باشد.
فین از باغهای زیبای ایرانی است و به گفته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران باشکوهترین باغ ایرانی به جا مانده؛ زیرا دورههای مختلف معماری ایرانی را یکجا در خود جمع کرده است؛ از دوره سلجوقیه گرفته تا معماری دوران صفویه، زندیه و قاجاریه، هر یک در باغ فین نمادهایی دارند.
گذشته از معماری ارزشمند و رؤیایی باغ، آنچه بسیاری از بازدیدکنندگان را بهسوی باغ میخواند سروهای کهن و سر به فلک کشیده آن است؛ سروهایی که همچون مخملی سبز بر دامنه کوههای کرکس خودنمایی میکردند، اما امروزه آنچه از این پوشش مخملی برجای مانده، عکسها و خاطرههایی است که در یادها و کتابها بایگانی میشود.
گرچه این روزها با تلاش دوستداران میراث فرهنگی و اهالی رسانه، قصه سروهای بیسر و به خاک افتاده باغ فین کاشان اینجا و آنجا نقل میشود، آنچه در پس این مرثیه و گاه هیاهو به فراموشی سپرده شده، تکرار اشتباهات و خطاهایی است که عمق فاجعه را ژرفتر کرده و هویت این باغ را بیش از پیش تهدید میکند.
دلنگرانیها از آن رو افزایش یافته که اقدامات خوبی برای ثبت جهانی باغ فین کاشان صورت گرفته و براساس گزارشها، ثبت اولیه آن مورد پذیرش کمیته ثبت آثار جهانی واقع شده است.
پارکت در خلوت کریمخانی
در چنین موقعیتی حتی مرمت باغ باید با حساسیت ویژه و تحت نظر کارشناسان آشنا به مرمت و براساس شاخصهای مورد نظر کمیته ثبت آثار جهانی صورت گیرد. این در حالی است که خبر میرسد بهتازگی کفپوش اتاقهای خلوت کریمخانی تعویض شده و جای پوشش قبلی را که گچی مخصوص بود، پارکت گرفته است.
خلوت کریمخانی یکی از قسمتهای تاریخی باغ فین به شمار میرود و چنین معرفی شده است:
«در کنار اتاق شاهنشین که خود در مقابل عمارت شتر گلوی صفوی است بناهایی وجود دارد که همگی به نام عمارت اندرونی یا خلوت کریمخانی معروف است. این مجموعه که به دستور کریمخان زند ساخته شده است ، شامل یک حیاط مرکزی کوچک میشود که از 4 جهت ایوانها و اتاقهای تودرتو آن را فراگرفته است و یک در ورودی جداگانه همانند ورودی خانههای قدیمی دارد، بهنحوی که ساکنان در آن به راحتی و دور از چشم افراد نامحرمی که به مناسبتهای حرفهای و برای دیدن صاحبخانه به باغ رفتوآمد داشتند، بتوانند زندگی کنند. روایت است زمانی که امیرکبیر را به کاشان تبعید کردند بهمدت 40 روز در این بنا زندانی بود.»
یکی از کارشناسان میراث فرهنگی کاشان که بهدلیل معذوریت شغلی تمایلی به ذکر نام خود ندارد، درباره تعویض کفپوش خلوت کریمخانی میگوید: «ارزش این بنای تاریخی به سازه سنتی آن است، چراکه سبک معماری دوره زندیه را بیان میکند.» وی اضافه کرد: «هر بنای تاریخی با گذشت زمان بدون شک نیازمند مرمت و بازسازی است، اما باید در مرمت دقت کرد و به اصول معماری بنا
وفادار ماند.» وی با بیان اینکه کف اتاقها قبلا از گچ خاصی پوشیده شده بود، میافزاید: «برای مرمت کفپوش این بنا باید از همان گچ، ختایی یا سرامیک آجری استفاده میشد. پارکت کردن کف در معماری مدرن مرسوم است و با روح سنتی بنا تضاد دارد.»
با این حال محسن عبداللهی، مدیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کاشان، در گفتوگو با همشهری در پاسخ به این پرسش که چرا کف خلوت کریمخانی پارکت شده است، میگوید: «من در این کار مشکلی نمیبینم، چه کار باید میکردیم؟»
مرمت و بازسازی آثار تاریخی مانند باغ فین باید با مجوز رسمی از کمیته فنی سازمان میراث فرهنگی کشور صورت گیرد. عبداللهی در پاسخ به اینکه آیا برای مرمت باغ فین مجوز صادر شده است، میگوید: «بله، این کار با مجوز سازمان صورت گرفته است.»
ریشه سروها زیر ملات سیمانی
فرماندار کاشان بتازگی در نشستی مطبوعاتی اعلام کرده است میراث فرهنگی این شهر دوران طلایی خود را میگذراند، زیرا اعتبارات خوبی به این میراث اختصاص یافته است. به گفته حسینعلی حاجی، اداره میراث فرهنگی کاشان بدون سرو صدا کار میکند. نمیتوان انکار کرد که میراث فرهنگی این شهر در هیچ دورانی تا این اندازه اعتبار نداشته است، اما اگر این اعتبارات درست هزینه نشود، در زمینه صیانت از میراث فرهنگی کار چندانی پیش نمیرود. نمونه دیگر از مرمتها و تغییراتی که با انتقاد برخی کارشناسان میراث فرهنگی روبهرو شده است به پیادهروهای پشت شتر گلوی صفویه مربوط میشود. به گفته یکی دیگر از کارشناسان میراث فرهنگی کاشان، سنگفرشهای پیادهروها در حالی قرینهسازی میشود که ریشه سروها تا زیر سنگفرشها ادامه دارد.
وی میافزاید: «اتفاق ناگواری که در این مرمت صورت میگیرد استفاده از ملاتهای سیمانی است، در ملات سیمانی مواد اسیدی وجود دارد که منجر به خشک شدن ریشه سروها میشود.
اتفاق دیگری که در آن سوی باغ در بیخبری و سکوت رخ میدهد، بریدن درختان توت، سرو و بید است که تلاش شده اینکار به آهستگی و بیسروصدا صورت گیرد. به گفته یک شاهد عینی حدود 50 اصله از این درختان سبزسبز بودهاند.
باغچههای گود
اگر تاکنون از باغ فین دیدن کرده باشید، شاید بهخاطر آورید که ارتفاع باغچههایی که درختان در آن قرار دارند یک متر پایینتر از سطح باغ است. علت اختلاف سطح این است که باغ فین از آب فین هیچ سهمی ندارد و در واقع صاحب آبی که باغ فین از آن جلوه گرفته صدها کشاورز منطقه هستند و بههمین دلیل باغچههای اطراف آب نماها و مسیرهای عبور آب با گودی حدود یک متر تا یکمتر و 20سانتیمتری ساخته شده است، تا گیاهان از پساب و رطوبت عبور آب، سیراب شوند. اخیرا این باغچههای گود با خاک پرشدهاند و به این ترتیب علاوه بر بیبهره ماندن سطح باغچهها از رطوبت آب، تنه قطور دهها درخت نیز در خاک مدفون شده است که در آیندهای نزدیک موجب پوسیدگی، آفتزدگی و مرگ درختان خواهد شد.
جایگزین کردن روش آبیاری قطرهای با غرقابی از دیگر اقدامات انجام شده در باغ فین است.
یک کارشناس کشاورزی در این زمینه به همشهری میگوید: معمولا آبیاری قطرهای برای درختانی مورد استفاده قرار میگیرد که از ابتدای کاشت، با همین روش آبیاری عادت داده شوند. این در حالی است که درختان کهنسال که مدتهاست به روش غرقابی آبیاری شدهاند، به این شیوه عادت کردهاند و ریشه آنها در اعماق خاک و اطراف درخت گسترده شده است.
با آبیاری قطرهای دچار شوک و وقفه در رشد میشوند که این وضع زمینهساز بیماری و خشک شدن زودرس درخت میشود. این روزها چشمهای زیادی تغییرات باغ فین را زیر نظر دارد، اما ابراز نگرانیهای دوستداران و کارشناسان میراث فرهنگی نباید از سوی مسئولان به خردهگیری و اشکال تراشی تعبیر شود، چرا که اکنون این باغ تاریخی پس از سالها تلاش مورد توجه سازمانهای جهانی برای ثبت قرار گرفته است و نباید بیتوجهیها و کجسلیقگیها، باغ فین را به سرنوشت جهان نما و روند فرسایشی ثبت آن دچار کند.