البته قذاقی گفته است که نمیخواهد از کشور برود، بنابراین لغو مصونیت برای او زیاد مهم نیست. او و پسرش کشتن مردم را هم انکار کردهاند.
مصونیت دیپلماتیک یعنی نمیشود نمایندگان سیاسی یک کشور را در کشور دیگری بازداشت، محاکمه یا مجازات کرد. این رابطه دوطرفه است و ربطی به قدرت یا اهمیت کشورها ندارد. این نمایندگان سیاسی که دیپلمات نامیده میشوند گذرنامههای متفاوت دارند و با روادید (ویزا) سیاسی سفر میکنند. سفیر و کارمندان ارشد سفارتخانه و کنسولگری و همینطور رؤسای کشورها از این گذرنامهها دارند که زیر نظر وزارت خارجه کشورها صادر میشود. کشورهای دیگر بنا به قوانین بینالمللی نمیتوانند علیه کسی که دارای پاسپورت دیپلماتیک است اقدام قضایی کنند.
فقط میتوانند به او مهلت بدهند تا از آن کشور خارج شود یا خودشان بیرونش کنند. وقتی کشوری مصونیت سیاسی مقام ارشد کشوری دیگر را لغو میکند، یعنی او را در مقامش رسمی نمیداند. این کار معنای توهینآمیزی دارد و در شرایط بحرانی انجام میشود. بستن حسابهای بانکی هم میتواند سرمایههایی را که سیاستمداران در خارج از کشور خود ذخیره کردهاند نابود کند. برعکس این اتفاق هم میافتد، مثلاً حاکمی در کشور خودش شکست میخورد و به کشور دیگری فرار میکند، ولی در آنجا مورد استقبال قرار میگیرد و در حمایت آن دولت زندگی میکند و از حسابهای بانکی خودش استفاده میکند یا اینکه دولت میزبان مخارج زندگی او را میدهد. اغلب دیکتاتورها در این مواقع به کشورهایی که با حاکم و نظام سیاسی آن دوست هستند فرار میکنند. بعضیها هم به کشورهای کاملاً بیطرف میروند.
با شروع اعتراضهای لیبی، کشورهای غربی واکنش خاصی نشان ندادند و منتظر ماندند تا برنده معلوم شود؛ اما از وقتی که قذافی دستور رسمی و آشکار کشتار مردم کشورش را صادر کرد، بقیه کشورها هم وارد عمل شدند. ایران از همان ابتدای اعتراضات مخالف دولت قذافی بود.