وزیر امور خارجه مصر پس از دیدارش با مجتبی امانی، رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره که حامل پیام کتبی علیاکبر صالحی، همتای ایرانیاش برای دعوت از وی جهت سفر به تهران بود، ملتهای ایران و مصر را شایسته داشتن روابطی دانست که بازتاب تاریخ و تمدن این دو کشور باشد؛ روابطی که براساس احترام متقابل به تمامیت ارزی و عدمدخالت در امور داخلی یکدیگر باشد.
وزیر امور خارجه کشورمان درپیامی به صحبتهای العربی واکنش نشان داد. وزیر امور خارجه مصر اعلام کرده بود که دولت این کشور، ایران را دشمن به حساب نمیآورد و خواهان گسترش روابط با این کشور است. پس از این اظهارات نیز، وزیر امور خارجه ایران گفت که آماده پذیرایی از وزیر امور خارجه مصر در ایران هستیم و آمادگی متقابل در طرف مصری هم وجود دارد که ما در مصر حضور یابیم. رایزنیها در حال انجام است و ما به آینده روابط سیاسی مصر و ایران بسیار خوشبین هستیم.
استقبال ایران از گشایش در رابطه با مصر تنها به گفتههای صالحی محدود نشد، رئیسجمهور ایران نیز در نخستین کنفرانس خبری خود در سال1390 بر علاقه ایران به برقراری رابطه با همه دولتها و ملتها بهخصوص مصر تأکید کرد. این ابراز امیدواری مقامات ایران و مصر در حالی است که دوکشور بیش از 3 دهه است که روابط دیپلماتیک با یکدیگر نداشته و تنها به ایجاد دفتر حفاظت از منافع اکتفا کردهاند. البته دوکشور در این مدت روابط محدود اقتصادی و بازرگانی خود را حفظ کردهاند. با این حال، در فاصله زمانی 3ماهه پس از سقوط حسنی مبارک، رئیسجمهور مخلوع مصر در پی خیزش مردمی در 22بهمن سال گذشته، تاکنون نشانههایی از خواست ملت و دولت جدید مصر برای گشایش روابط با ایران ظهور کرده است. بازگشایی مرز مصر با نوار غزه، اجازه مصر برای عبور ناوگان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از کانال سوئز، موضعگیریهای ضدصهیونیستی مقامات مصری در کنار اظهارات وزرای امور خارجه ایران و مصر از جمله نشانههایی است که بسیاری را نسبت به پایان عصر یخبندان در روابط دوکشور امیدوار ساخته است.
گسست و پیوندهای دیپلماتیک
اولین روابط دیپلماتیک دوکشور با تأسیس سفارتخانههای ایران و مصر در سال1300 شمسی شکل گرفت. ازدواج محمدرضا پهلوی، ولیعهد وقت ایران با فوزیه دختر ملک فواد و خواهر ملک فاروق پادشاه مصر در اسفند 1317 روابط دوکشور را تحکیم بخشید، اما همین امر که یک دهه بعد به جدایی انجامید به عاملی برای سردی مناسبات تبدیل شد.
انعقاد پیمان بغداد و سپس موضعگیری مصر در قبال روابط ایران و اسرائیل در پی اظهارنظر شدیداللحن جمال عبدالناصر قطع رابطه سیاسی با تهران را بهدنبال داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رویکرد ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی آن، این بار نیز مسئله فلسطین و اسرائیل باعث قطع روابط با مصر شد. توافق صلح کمپ دیوید که با میانجیگری آمریکا یک سال پیش از انقلاب اسلامی بین انورسادات، رئیسجمهور وقت مصر و مناخیمبگین، نخستوزیر وقت اسرائیل به امضا رسیده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی اعتراض ایران را به همراه داشت. این اعتراض باعث تهیه دستورالعملی از سوی امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب اسلامی به وزیر خارجه وقت برای قطع رابطه با مصر بهدلیل پیمان صلح کمپ دیوید شد. البته مسائلی همچون پذیرش شاه ایران از سوی انور سادات و خودداری از تحویل وی به ایران، دشمنی دولت مصر با انقلاب اسلامی و واگذاری پایگاه نظامی به آمریکا برای استفاده از آن در حمله به خاک ایران در گسست روابط دوجانبه بیتأثیر نبود، اما مسئله فلسطین نقش پررنگتری در قطع روابط دوکشور ایفا کرد.
تمایل برای بهبود روابط
در عمر 6 ساله دولت محمود احمدینژاد، وی بارها و بهصورت گستردهای خواهان گسترش روابط با مصر شده است. از جمله در اردیبهشت ماه 1386 در یک اظهارنظر اعلام کرد که درصورت همکاری مصر، حاضر است در عرض 24ساعت سفارت ایران در مصر را بازگشایی کرده و حتی درصورت دعوت رسمی به این کشور سفر کند.
البته این اظهارنظر احمدینژاد چندی بعد با پالسهای مثبت از سوی مصریها پاسخ داده شد، احمد ابوالغیط، وزیر امور خارجه وقت مصر گفت که مسئلهای که در این بین وجود دارد، درک نادرست از ماهیت مناسبات مصر و ایران است. حال آنکه خود من، سال گذشته در قالب نشست کشورهای همسایه عراق به ایران آمدم و چندی پیش نیز معاون من به تهران سفر کرد.
این اظهارنظرها در مورد آمادگی برای راهاندازی سفارت دوکشور و مبادله سفیر و تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی، این امید را بهوجود آورد که تیرگی روابط 3 دههای دوکشور پایان یابد، اما چند ماه بعد و با حمله اسرائیل به غزه بار دیگر همه چیز به هم ریخت. حمایت ایران از حماس و مصر از تشکیلات خودگردان ـ که باز فضا را برای اتهام زنی دوجانبه باز گذاشت ـ بار دیگر ابرهای تیره را برای آسمان روابط دوکشور نمایان ساخت. در ادامه نیز ساخت فیلم اعدام فرعون در ایران و یک فیلم ضدایرانی در مصر بر حجم تنشها افزود تا همچنان رؤیای بهبود روابط دوکشور تعبیری خوش نیابد؛ چنانکه اندک تعاملات دیپلماتیک نظیر سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به مصر نیز کمکی به پیوندهای گسسته نکرد. سفر علی لاریجانی به مصر و دیدارش با حسنی مبارک در حاشیه پنجمین اجلاس بینالمجالس کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی عالیترین حضور رسمی یک مقام ایرانی در مصر پس از قطع روابط دوکشور در 28 سال گذشته بود. البته پیش از آن سیدمحمد خاتمی و حسنی مبارک، رؤسای جمهور ایران و مصر در سال1382 و در حاشیه اجلاس داووس سوئیس نیز دیداری غیررسمی داشتند.
همه اینها در حالی بود که مصر پیش از این، چندان برای گسترش مراودات دیپلماتیک یا حتی عادی شدن روابطش با ایران تمایل نداشت، اما بر هم خوردن قواعد بازی در صفحه شطرنج منطقه خاورمیانه رهبران سنی و سنتی میانهروی مصری را در تکاپو انداخت؛ تکاپویی که از دیدگاه قاهره تلاشی برای جلوگیری از گسترش رو به رشد حوزه نفوذ ایران در آسیای غربی و خاورمیانه عربی بود. قاهره بر این باور بود که شکلگیری مربع همکاری مشترک ایران، ترکیه، سوریه و عراق رؤیای سیطره محور عربستان و مصر را در این منطقه آشفته خواهد ساخت. به واقع، جا ماندن در تأثیرگذاری بر تحولات خاورمیانه بیش از عربستان، مصر را نگران ساخت. ایران در منطقه از جمله در یمن، بحرین، عراق، سوریه و لبنان و شرق شیعهنشین عربستان نفوذ کرده و جایگاه ویژهای داشته و دارد در حالی که مصر حتی بر منطقه همجوار غزه نیز اندک نفوذی نداشت.
پیامدهای تعامل سازنده
به ثمر نشستن خیزش مردمی با تکیه بر بیداری اسلامی در 25 فوریه سرمنشأ تحولات عمیقی در مناسبات مصر از جمله در رابطه با ایران شد. ترجمه انگارههای انقلابی، دولت جدید مصر را به این نتیجه رساند که برخلاف گذشته موانع عادیسازی روابط با ایران چندان سخت و ناگسستنی نیستند. به واقع، دولت جدید مصر نیک واقف است که تداوم سیاستهای گذشته نمیتواند پاسخگوی مطالبات مردمی باشد که هر هفته پس از نماز جمعه در میدان التحریر خواستار بازنگری جدی رویکردها و سیاستهای سابقاند. انقلابیون مصر بارها با تجمع در مقابل سفارت اسرائیل خواهان قطع رابطه با این رژیم شدهاند.
از اینرو ادامه این روند کمکی به پاسداشت انقلاب 25 فوریه نخواهد کرد. علاوه بر اینکه روند چیدمان و هارمونی تحولات منطقهای نیز به منفعت و مصلحت مصر پیش نخواهد رفت. دیپلماسی عریان عربستیز مصر در عصر مبارک نگاهها را چنان از خیانتها نسبت به فلسطین و اعراب و حمایتها از اسرائیل و آمریکا خسته کرده که قاهره را ناچار ساخته راه نزدیکی به یک قدرت منطقهای تأثیرگذار در پیش گیرد. شاید ایران در این میان آخرین گزینه برای مصر نباشد، اما قاهره از رهرو این تعامل خواهد توانست به نوعی از فشار و تهدیدهای فزاینده اسرائیل و متحدانش برای کنترل نوار مرزی خود با غزه و تداوم محاصره فلسطینیها بکاهد .