شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۶:۰۹
۰ نفر

ترجمه - راحله فاضلی: اگر بخواهیم مصر و پاکستان را با یکدیگر مقایسه کنیم، شباهت‌های قابل توجهی میان این دو کشور خواهیم یافت که مهم‌ترین آنها نقش پررنگ آمریکا در سرنوشت این دو کشور است.

پاکستان - تظاهرات

البته منظور از مصر، کشوری است که حسنی مبارک بر آن حکومت می‌کرد. مصر در زمان حسنی مبارک ارتش قدرتمندی داشت اما دولت، بسیار ضعیف بود. پاکستان نیز همین شرایط را دارد و با داشتن قوای نظامی نیرومند، به خاطر دولت ضعیفی که دارد با مشکلات فراوانی دست به گریبان است.

پاکستان نیز مانند مصر در زمان حسنی مبارک، از یاران اصلی آمریکا برای مبارزه با القاعده محسوب می‌شود اما پاکستانی‌ها به‌شدت از سوی آمریکایی‌ها تحت فشار هستند و از این موضوع به ستوه آمده‌اند. همین مشکل موجب شده ملت‌های مصر و پاکستان به خشم آیند و خیابان‌ها پر شود از فریادهای مردمی که از سلطه آمریکایی‌ها شرمگین‌اند و خود را تحقیر شده می‌بینند. این فریادها در مصر به سیل خروشانی تبدیل شد که رژیم مبارک را سرنگون کرد. آیا پاکستان هم در همین مسیر حرکت خواهد کرد؟ با توجه به پیامدهای عملیات کشته‌شدن بن‌لادن در خاک پاکستان توسط کماندوهای آمریکایی و مطرح شدن این احتمال که بن‌لادن سال‌ها در پناه ارتش پاکستان زندگی و کار کرده‌است، این موضوع پیچیده‌تر می‌شود.

مصری‌ها که موفق شدند در یک انقلاب مردمی، دیکتاتور سرزمینشان را از قدرت کنار بگذارند، یک صدا شعار عزت(dignity) سر دادند زیرا دیگر نمی‌خواستند زیردست آمریکا و سایر ابرقدرت‌ها باشند. با توجه به شرایط فعلی پاکستان، انتظار می‌رود در این کشور نیز شاهد انقلابی نظیر آنچه در مصر رخ داد، باشیم؛ انقلابی که اسلامگرایان را به قدرت می‌رساند و تغییرات فراوانی به‌دنبال خواهد داشت. به هر‌حال نکته قابل توجه این است که روابط فعلی واشنگتن و اسلام‌آباد روز‌به‌روز وخیم‌تر می‌شود؛ نکته‌ای که سؤال‌های بسیاری درپی دارد: چه چیزی پشت این رابطه نابسامان نهفته است؟ آیا راه‌حلی برای بهبود این روابط وجود دارد؟ آیا می‌شود بدون خراب کردن رابطه دو کشور، استقلال و اعتماد به‌نفس پاکستانی‌ها را افزایش داد؟

عرصه روابط بین‌الملل گاهی اوقات بیشتر به یک زمین مسابقه شبیه می‌شود تا محل گردهمایی دیپلمات‌ها. بعضی وقت‌ها کشورها مانند بچه‌هایی که در کوچه با هم بازی می‌کنند از یکدیگر دلخور می‌شوند و احساس می‌کنند به آنها بی‌احترامی شده است. در حقیقت آنها از آبروریزی می‌ترسند و نگرانند که وجهه و اعتبارشان را از دست دهند، برای همین گاهی به غرور ملی بیشتر از منافع واقع‌بینانه بها می‌دهند. در چنین شرایطی کشورها از یکدیگر بدگویی می‌کنند؛ مانند کاری که حسنی‌مبارک و تعدادی از روسای جمهور آمریکا طی سال‌های پی‌درپی انجام داده‌اند اما ناگهان همه چیز به هم می‌ریزد و مردم شگفت زده می‌شوند که چه رخ داده است.

حالا نگاهی دقیق‌تر می‌اندازیم به رابطه آمریکا و پاکستان تا ببینیم چه چیز می‌تواند شکاف میان آنها را عمیق‌تر کند. برای بررسی این موضوع چند مثال از ملاقات‌ها و اظهارنظرهای اخیر مقامات بلندپایه دو کشور می‌آوریم:
ژنرال احمد شجاع پاشا، رئیس سرویس اطلاعات امنیت پاکستان در ماه مارس به واشنگتن رفت که با لئون‌پانتا، رئیس وقت سیا ملاقات کند. یکی از دلایل سفر ژنرال پاکستانی به آمریکا، جنجالی بود که بر سر ریموند دیویس به‌پا شد. او یکی از ماموران سیا بود که با قتل 2پاکستانی مردم این کشور را به‌شدت خشمگین کرد.

با این حال دستگیری دیویس موجب اعتراض آمریکایی‌ها شد و رابطه دو کشور را تیره‌تر ساخت. انگیزه دیگر سفر ژنرال پاشا به واشنگتن، گفت‌وگو درباره حملات موشکی پی‌درپی آمریکا بود. پرتاب موشک‌های خودکار به خاک پاکستان به بهانه از بین بردن نیروهای القاعده مدت‌هاست به یکی از مسائل مورد بحث مقامات بلندپایه دو کشور تبدیل شده است. طبیعی است که سفر ژنرال پاشا به آمریکا از نظر پاکستانی‌ها یک آبروریزی به‌حساب می‌آمد اما ظاهرا این ملاقات به خوبی پیش رفت ولی به محض اینکه ژنرال به کشورش بازگشت، آمریکا یک حمله موشکی بزرگ به وزیرستان شمالی ترتیب داد.

دریاسالار مایک مولن، رئیس ستادمشترک ارتش آمریکا اواسط ماه مارس و پس از حمله موشکی به وزیرستان‌شمالی به پاکستان سفر کرد که این خراب‌کاری را جبران کند و شانس خود را برای بهبود روابط دو کشور بیازماید، اما در عمل خلاف این را ثابت کرد. او قبل از رسیدن به پاکستان به افغانستان سر زد و هنگام توقفش در این کشور، سخنان وحشتناکی بر زبان آورد. او از رابطه سرویس اطلاعات امنیت پاکستان و شبکه حقانی - یکی از گروه‌های طالبان و دشمن اصلی آمریکا در شرق افغانستان - سخن گفت. مولن پس از رسیدن به پاکستان و حین برگزاری دو کنفرانس خبری‌‌اش نیز ناراحتی‌‌اش از پاکستانی‌ها را آشکار کرد. این مسئله موجب شد مقامات پاکستانی از اینکه در حضور همه سرزنش شده‌اند، دلخور شوند.

ژنرال اشفق کیانی رئیس ارتش پاکستان، سال گذشته با ریچارد هالبروک، نماینده ویژه آمریکا برای افغانستان و پاکستان دیدار کرد. کیانی در این ملاقات نسخه‌ای از کتاب جنگ‌های اوباما نوشته باب‌وودوارد را در دست داشت.

افشاگری‌های این کتاب، انتقادهای تند مقامات آمریکایی از پاکستانی‌ها را نیز شامل می‌شود. ژنرال پاکستانی ضمن اشاره به مطالب کتاب از نماینده آمریکایی‌ها خواست درمورد حوادث پیش آمده برایش توضیح دهد.

همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، حمله‌های موشکی آمریکا به پاکستان از سال گذشته شدت گرفته است و روز‌به‌روز بیشتر می‌شود. مطلب قابل بحث این است که طی این حملات، آمریکایی‌ها نتوانسته‌اند به هدف اصلی خود یعنی شکست دادن القاعده نزدیک شوند.

به گفته یکی از مقامات نظامی پاکستان، پس از پرتاب 118 موشک خودکار، تنها یکی از مقامات بلندپایه القاعده کشته شده‌است. مردم پاکستان نیز به این حملات بی‌نتیجه که فقط جان انسان‌های بی‌گناه را می‌گیرد، اعتراض دارند و آن را نقض حاکمیت خود می‌دانند.

برای همین زمانی که از مردم درباره روابط پاکستان و آمریکا سؤال می‌کنید از روی خشم سر تکان می‌دهند زیرا شاهد آغاز فروپاشی کشورشان هستند.

شاید پاکستان نیز مانند مصر به یک انقلاب مردمی نیاز داشته‌باشد؛ انقلابی که در آن مردم خواستار ایفای نقشی جدی‌تر در آینده‌شان باشند. با این حال نمی‌توان آینده چنین انقلابی را به درستی پیش‌بینی کرد و نمی‌شود گفت چنین رویدادی به سود چه کسی تمام خواهد شد. شاید این انقلاب، تسلیحات هسته‌ای پاکستان را در اختیار همه قرار دهد.

دولت پاکستان اکنون در موقعیت دشواری قرار دارد. از یک‌سو آمریکا برای همکاری اسلام‌آباد برای مقابله با طالبان فشار وارد می‌کند و از سوی دیگر افکار عمومی پاکستان به شدت مخالف این همکاری است.

آنها می‌توانند در برقراری مذاکرات صلح میان گروه‌های طالبان میانجیگری کنند و با رد کردن القاعده، آمریکا را در جنگ با این گروه یاری کنند اما مشکل این است که گروه‌های طالبان تمایلی به صلح و مذاکره ندارند. در چنین شرایطی همان‌طور که یکی از مقامات اطلاعاتی پاکستان می‌گوید تنها راه چاره، استفاده از قوای نظامی است.

به هر حال نمی‌توان پیش‌بینی کرد پاکستان در راه مهار طالبان و القاعده چه از راه مذاکره و چه از راه جنگ موفق خواهد بود یا نه. اما به هر حال پاکستان اکنون با آزمون دشوار و شرایط سرنوشت‌سازی روبه‌روست.

اگر این شرایط ادامه یابد و مردم پاکستان همچنان شاهد تحقیر مقامات آمریکا و بی‌کفایتی مقامات دولتی خود باشند شاید خودشان دست به کار شوند تا مانند مردم مصر عزت خود را احیا کنند.

واشنگتن پست

کد خبر 134872

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز