جشنواره چنان که پیشبینی میشد، سردتر و کم رونقتر از همیشه برگزار شد. منتها در شرایطی که هیچکس انتظار نداشت سه فیلمساز تازه نفس باعث شدند، فجر بیستویکم بدون آثار قابل توجه به کار خود خاتمه ندهد.
هیچکس انتظار نداشت «نفس عمیق» پرویز شهبازی فیلم فوقالعادهای باشد. همچنان که در دیدن «رای باز» مهدی نوربخش هم پیش از جشنواره رغبتی وجود نداشت اما در روزهای پایانی جشنواره کسانی که برای چندمین بار به تماشای این فیلم شتافتند، کم نبود. همانطور که «شبهای روشن»، فیلم محبوب تماشاگران جشنوارهای شد.
یک سال بعد این ماجرا با فیلم «بوتیک» تکرار شد. خیلیها با ذهنیت منفی به تماشای اولین ساخته بلند حمید نعمتالله نشستند. بخصوص این که یک سال قبل «زمانه» فیلم اول حمید صلاحمند که سالها دستیاری بهرام بیضایی را در کارنامه داشت با بازیگرانی مشابه، انتظارات را برآورده نکرده بود، ولی «بوتیک» به مثابه یک پدیده درخشید. فجر همیشه جای خوبی برای کشف پدیدهها بوده است.
جدای از اینها، پایین آمدن معدل سنی کارگردانان سینمای ایران را باید جدی گرفت. نسل تازهای به میدان آمده که در آنها استعدادهای قابل توجهی به چشم میخورد. چه در حوزه سینمای بدنه و جریان اصلی و چه در سینمای مستقل و اصطلاحا جشنوارهای.
سینما برای پویایی نیاز به نیروهای تازه دارد. در دورههای مختلف تاریخی، این سینماگران جوان بودهاند که آینده سینمای ایران را رقم زدهاند. چه در اواخر دهه چهل که نسل کیمیایی و مهرجویی، موج نوی سینمای ایران را در مقابل جریان فیلمفارسی علم کردند و چه در دهه شصت، که سینمای نوین ایران به یمن حضور سینماگران جوان و خوشفکر آوازهای جهانی یافت.
هر چند که در موفقیتهای سینمای پس از انقلاب، فیلمسازان برجستهای که از اواخر دهه چهل به میدان آمدند هم نقش مهمی را ایفا کردند. در جشنواره امسال، داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی به عنوان دو سینماگر شاخص آن نسل حضور دارند. نسل میانی هم حضور پررنگی را در جشنواره بیست و یکم تجربه خواهد کرد.
جشنواره امسال اما میتواند جشنواره جوانان باشد. فیلمسازانی که با اولین ساختههایشان به فجر میآیند میتوانند در دورههای بعد، نامهای پراعتبار سینمای ایران باشند. این را یک سابقه تاریخی به ما میگوید.