خیابان ایرانگاز قزوین، جایی بود که صبح پنجشنبه گذشته مردم زیادی خود را به آنجا رسانده بودند تا شاهد اجرای حکم اعدام دومین جنایتکار سریالی شهر باشند؛ قاتلی به نام مهدی که 2 سال پیش، همزمان با دستگیری مهین- قاتل سریالی 5 زن و یک مرد در قزوین- جنایات سریالی خود را شروع کرد و در طول یکسال، 5زن بیگناه را به خاطر سرقت طلاهایشان به قتل رساند.
محل اجرای حکم از شب قبل با نردههای فلزی محصور شده بود و همزمان با روشن شدن هوا، عده زیادی خود را به محل اجرای حکم که از چند روز قبل نشانی آن در روزنامهها منتشر شده بود، رسانده و هر دقیقه به جمعیت افزوده میشد. ساعت از 6 صبح گذشته بود که مسئولان قضایی از جمله رئیسکل دادگستری استان و دادستان عمومی و انقلاب قزوین درمحل حاضر شدند تا همه چیز برای اجرای مراسم اعدام آماده شود.
پشت نردههای فلزی در این ساعت پر شده بود از کسانی که بارها و بارها شرح جنایات قاتل سریالی را در روزنامهها خوانده بودند و خانواده قربانیان که از چند ماه قبل برای اجرای این حکم لحظهشماری میکردند. خیابان ایرانگاز، جایی است که قاتل سریالی آخرین قربانی بیگناهش به نام کبری را در آنجا در مینیبوس سبز رنگش به قتل رساند.
فرزندان این زن حالا به محل اجرای حکم آمدهاند تا از نزدیک شاهد اعدام قاتل مادرشان باشند. یکی از آنها میگوید: از اینکه خون مادرم پایمال نخواهد شد خوشحالم. مادرم بیگناه کشته شد و این مرد حالا باید تاوانش را پس دهد. روزی که مادرم به قتل رسید، مثل همیشه برای خواندن نماز جماعت از خانه خارج شده بود. این مرد هم او را در بین راه دیده و به بهانه رساندن به مقصد، سوار خودرویش کرده و فقط به خاطر سرقت طلاها و پولهایش، او را به قتل رسانده بود. او هیچ رحمی به مادر بیمارم نکرد و او را بیگناه به قتل رساند.
برای همین هیچوقت به بخشش وی فکر نکردیم و حالا تنها خواستهای که داریم، قصاص اوست. نه تنها من و اعضای خانوادهام بلکه خانواده همه قربانیان مدتهاست که منتظر این لحظه بودیم و از اینکه قرار است عدالت اجرا شود، خوشحالیم.
ساعت 6:30 صبح ماموران پلیس مستقر در محل اجرای حکم همه چیز را زیرنظر دارند. جمعیت پشت نردهها ایستاده و منتظر ورود مرد جنایتکار به محوطه هستند. یک جرثقیل که از قسمت بالابر آن طناب قرمزرنگی آویزان است، از چند ساعت قبل به داخل محوطه آورده شده و درست زیر طناب، جایگاهی که روی آن چهارپایهای قرار دارد درست شده تا حکم در آنجا اجرا شود.
عقربههای ساعت وقتی از 6:30 میگذرند، ماموران پلیس، قاتل سریالی را از داخل خودرویی بیرون میآورند و به محوطه منتقل میکنند.
صدای همهمه در بین مردم میپیچد و در میان این همهمه، مهدی درحالیکه سرش را پایین انداخته و به زمین خیره شده، در میان ماموران قدم برمیدارد و به جایگاه نزدیک و نزدیکتر میشود. لحظاتی بعد صدای تلاوت قرآن در محوطه طنینانداز میشود و مرد جنایتکار که آخرین دقایق زندگیاش را سپری میکند همچنان به زمین چشم دوخته است و درحالیکه بر بالای جایگاه قرار گرفته اما قدرت چشم دوختن به جمعیت را ندارد.
لحظاتی بعد حکم صادره از سوی دادگاه اینگونه برای مردم قرائت میشود: «براساس رأی صادره از سوی شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین که به تأیید شعبه ششم دیوانعالی کشور رسید، مهدی به اتهام قتل 5 زن، به 5 بار قصاص نفس، تحمل 2 سال حبس تعزیری، 74 ضربه شلاق و رد اموال مسروقه به اولیای دم محکوم گردیده است.» به گفته دادستان قزوین «قبل از اجرای حکم اعدام، حکم 74 ضربه شلاق در زندان به اجرا درآمد و مرد جنایتکار بعد از تحمل این حکم به محل اعدام منتقل شد تا به دار آویخته شود.»
آخرین درخواست
بعد از قرائت حکم، نوبت مرد جنایتکار است تا آخرین درخواست خود را بیان کند. درحالیکه سکوت فضای محوطه را پر کرده، مرد جنایتکار به بالای چهارپایه میرود و با صدایی لرزان میگوید:« من به خاطر کارهایی که کردهام معذرت میخواهم. از خانواده مقتولان طلب حلالیت دارم و میخواهم که مرا ببخشند.
ساعت حدود 6:55 را نشان میدهد که بعد از پایان یافتن حرفهای مرد اعدامی، فرزند یکی از مقتولان به بالای جایگاه میرود و طناب قرمز رنگ دار را به گردن او میآویزد. لحظاتی بعد فرزند قربانی دیگر چهارپایه را از زیر پای این مرد میکشد و حکم در میان صدایالله اکبر جمعیت اجرا میشود و به این ترتیب پرونده جنایتهای قاتل سریالی قزوین برای همیشه بسته میشود.
پشیمانی بیفایده
بعد از اجرای حکم قصاص قاتل 5 زن میانسال در قزوین، حجتالاسلام صادقی نیارکی، دادستان قزوین، گفت: متهم در جریان جلسه محاکمهاش مدعی بود که از شیطان برای قتلها دستور میگرفته اما بهگفته پزشکی قانونی از نظر روحی و روانی کاملا سالم بود و قبل از اعدام بهشدت از کارهایی که کرده بود پشیمان بود.
گزارش پرونده
جنایتهای سریالی دومین قاتل سریالی قزوین از اردیبهشت سال 88 شروع شد. این مرد با مینیبوس فیات سبز رنگی که داشت، در خیابانها میگشت و زنانی را که به انتظار اتوبوس یا تاکسی در کنار خیابان ایستاده بودند شناسایی میکرد و اگر احتمال میداد که آنها طلا و پول به همراه دارند، توقف میکرد و با گفتن این جمله که « مسیرم با مسیر شما یکی است»، آنها را سوار مینیبوس میکرد. دقایقی بعد به بهانه اینکه ماشینش دچار مشکل شده توقف میکرد و درحالیکه همه پردههای خودرو را کشیده بود و از بیرون چیزی معلوم نبود، به مسافر خود حمله می کرد و وی را به قتل میرساند.
او سپس طلاها و پولهای قربانیاش را میدزدید و جسد را در محلی خلوت رها میکرد. این جنایتکار سریالی بعد از قتل 5زن با این شگرد، سرانجام اوایل سال گذشته از سوی پلیس دستگیر شد و با اعتراف به جنایتهای وحشتناک خود، در دادگاه محاکمه و به 5بار قصاص محکوم شد.