این ویژگیها در قالب مجموعهای از اصول و ضوابط، با عنوان اصول و ضوابط حاکم بر برنامهریزی تربیت معلم، بدین شرح تدوین و ارائه میشود:
اصل اول: دانشجویان تربیت معلم باید از سلامت جسمی و روانی، متناسب با امر معلمی برخوردار باشند.
اصل دوم: دانشجویان تربیت معلم باید دارای صلاحیت اعتقادی، اخلاقی و علمی، متناسب با امر معلمی باشند و علاقه و توان کافی برای کسب صلاحیتهای حرفهای در رشته خاص تحصیلی خود را داشته باشند.
اصل سوم: برنامههای آموزشی و پژوهشی تربیت معلم باید به گونهای باشد تا معلمان را برای رشد معنوی، اخلاقی، عاطفی، عقلانی و جسمانی دانشآموزان مهیا سازد.
اصل چهارم: برنامهریزی تربیت معلم باید پژوهش و خلاقیت را در دانشجویان تقویت نماید و به نحوی باشد که فارغالتحصیلان آن، توانمندیهای علمی و حرفهای معلمی را به طور کامل کسب کنند.
اصل پنجم: برنامههای درسی تربیت معلم در هر رشته، علاوه بر دروس تخصصی، شامل مجموعهای از دروس تربیتی است تا دانشجویان علاوه بر کسب دانش مورد نیاز، با فنون معلمی و مهارتهای تدریس آشنا شوند.
اصل ششم: در تربیت دانشجویان تربیت معلم باید به اصل تزکیه توجه شود. این اصل در انتخاب دانشجو، گزینش استاد و نیز در تنظیم و تدوین برنامهها و نحوه اجرای آنها، بخصوص در شیوههای آموزشی و تربیتی، ایجاد محیط آموزشی و انتخاب مدیران باید لحاظ گردد، به طوری که این دانشجویان بتوانند الگوی دانشآموزان شوند.
اصل هفتم: برای جذب کردن جوانان مستعد به امر معلمی و تقویت مراکز تربیت معلم، برنامههای تربیت معلم باید به گونهای طراحی شود که ادامه تحصیل معلمان در سطوح بالاتر، مطابق با ضوابط و مقررات وزارت فرهنگ و آموزش عالی به سهولت ممکن شود و از لحاظ انتخاب رشته و ادامه تحصیل آنان محدودیتی ایجاد نشود.
اصل هشتم: برنامهریزیهای تربیت معلم باید با نظام آموزشی، برنامههای درسی مدارس، آییننامههای اجرایی، مقررات آموزشی و نیاز آموزش و پرورش به نیروی انسانی در دورههای مختلف تحصیلی اعم از پیش دبستانی، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستانی و پیشدانشگاهی، منطبق و هماهنگ باشد.
ایجاد این هماهنگی بین وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و آموزش عالی و دیگر نهادهای ذیربط در تمام مراحل و سطوح برنامهریزی و آموزشهای ضمن خدمت معلمان ضروری است.
اصل نهم: از آنجا که ماهیت تربیت معلم به سطوح توسعه اقتصادی و زمینههای اجتماعی وابسته است و از ویژگیهای فرهنگی و تاریخی تأثیر میپذیرد، بنابراین در برنامهریزی و تعیین سطوح تحصیلی دورههای تربیت معلم و همچنین در به کارگیری شیوههای گزینش و شمار دانشجویان، باید به نیازهای بومی و منطقهای توجه خاصی شود.
گرچه با تصویب این مصوبه، تکلیف نظام تربیت معلم در زمینه فلسفه، اهداف، گزینش دانشجو، برنامهریزی تحصیلی تا اندازهای روشن شد و به فعالیتهای پراکنده مراکز تربیت معلم بهویژه در زمینه شرایط ورود داوطلبان، مدت تحصیل، تنوع رشتههای آموزشی، گواهینامههای معلمی، به عنوان عوامل بازدارنده در توسعه کمی و کیفی تربیت معلم، توجه شده است، به موارد اساسی مانند گزینش دانشجو، کیفیت علمی و حرفهای مدرسان مراکز تربیتمعلم، رفاه عمومی دانشجویان، ضرورت ایجاد فضاهای آموزشی و مهیاسازی تجهیزات و وسایل کار مطلوب و چگونگی فرآیند چشماندازهای تحصیلی و شغلی فارغالتحصیلان این مراکز اشاره نشده است.
علاوه بر آن، این مصوبه همانند سایر مصوبات نتوانسته است خطمشی و برنامه اجرایی مشخصی را به صورت جامع در زمینه تربیت معلم تضمین کند.
منابع:
1 - آقازاده، احمد، مسائل آموزش و پرورش ایران، تهران: سمت، 1383.
2 - توما، ژان، مسائل جهانی آموزش و پرورش، ترجمه احمد آقازاده، 1366.
3 - راسخ، شاپور، تعلیم و تربیت در جهان امروز، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1347.
4 - آقازاده، احمد، مسائل آموزش و پرورش و رشد و توسعه در ممالک جهان سوم (جزوه درسی)؛ تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، 1380.