سه‌شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۵:۱۵
۰ نفر

دوره کودکی همه ما پر از خاطرات گوناگون است، اما از آنجا که ظرف خوشبختی آدمی در روزگار کودکی، زودتر پر می‌شود و گاهی یک هدیه کوچک یا یک خبر خوب، سعادت کودکانه را رقم می‌زند و آن یادهای شیرین در حافظه ما ماندگار می‌شوند، دوره کودکی من هم کم‌وبیش چنین بود.

طراح روزبه عباسی

 ما 3برادر و 2 خواهر،‌ با گذشت روزها و ماه‌ها و سال‌ها، بزرگ‌تر شدیم و به جرگه بزرگسالان پیوستیم. تا چشم به هم زدیم، دیدیم خودمان شدیم مادر یا پدر و عهده‌دار مسئولیت بچه‌هایی که مثل ما دارند رشد می‌کنند و آرزو دارند هرچه زودتر بزرگ شوند، بی‌آنکه بدانند با از کف دادن کودکی چه نعمتی را از دست می‌دهند!همه‌چیز هنوز به خیر و خوبی می‌گذشت، پدر و مادرمان کم‌کم پا به سن گذاشته بودند و عوارض کهنسالی یکی پس از دیگری در آنها ظاهر می‌شد و هر کدام یک کیسه نایلونی شامل انواع داروها مثل داروی فشار خون یا قلب و... با خودشان حمل می‌کردند.

اما در این گیرودار، توفان کم‌سابقه‌ای زندگی ما را درنوردید. با زیروروشدن قیمت ملک و سهم‌خواهی وراث دور و نزدیک، در میان بستگان و آشنایان دور و نزدیک ما غوغایی به‌پا بود و خیلی‌ها که تا به حال پایشان به کلانتری و دادگاه باز نشده بود، مدام در تعقیب پرونده املاک، در این اماکن رفت و آمد داشتند. دیری نپایید که این توفان به آستانه خانه پدری و مادری ما هم رسید. ابتدا حرف‌ها و بحث‌ها در حد درگوشی و نقل‌وقول بود و به محض رودررو شدن دوطرف یا به علت رودربایستی و یا حرمتی که هنوز برقرار بود، تکذیب می‌شدند.

با گذشت زمان، پدر و مادرمان یکی پس از دیگری دنیا را وداع گفتند و کم‌کم، حرف‌های درگوشی و بحث‌های پشت پرده علنی شد و دریغا که پدرمان نبود تا با یک کلام حرف حساب و گاهی همراه باتشر، قیل‌وقال را بخواباند و یا مادرمان با یک نصیحت جانانه، آتش اختلافات را خاموش کند.در یکی از شب‌ها که بحث‌های داغ اوج گرفته بود و بعضی‌ها از کوره دررفته بودند، یکی از نوجوانان فامیل که دوربین کوچک فیلمبرداری‌اش را به گردن آویخته بود پیشنهاد کرد که ساعتی به سکوت برگزار شود تا او یک فیلم جالب را به نمایش بگذارد. ساعتی بعد، در میان بهت و حیرت، همگی به تماشای فیلم نشستیم. چهره‌های خشم‌آلود، فریادهای گاه گوشخراش و چشم‌های ازحدقه‌درآمده همه کسانی که در جریان این دعواهای خانگی از کوره دررفته بودند، جلب توجه می‌کرد.

وقتی فیلم تمام شد. سکوتی معنادار جمع را فرا گرفت و یکی از حاضران گفت: پدرمان گفته بود دعوای خانگی را در خانه رفع و رجوع کنید، اگر بیرون درز کند، نه‌تنها هیچ عایدی برایتان ندارد، بلکه آبروی جمعی خانواده هم بر باد می‌رود. آن شب، همگی قول دادند، در نشست بعدی به همین شکل عمل کنند و هر بار که عصبانی شدند، فیلم تماشایی آن شب را به‌خاطر بیاورند!

کنجکاو

کد خبر 136826

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز