دوم ضرورت شناسایی دقیق و زندگینامه افرادی است که مبادرت به اینگونه جرائم فجیع میکنند. این مطالعات میتواند، برای ریشهکن کردن حوادث مشابه از راههای اصولیتر کمک کند. سوم، توجه بیشتر خانوادهها به امنیت فضاهای گردشگری به ویژه در محدوده خارج از شهرهاست و نیز توجه بیشتر مسئولان و دستگاههای ذیربط به حفظ امنیت جامعه به هنگام حضور در فضاهای گردشگری فصل تابستان.
بررسیهای پژوهشگران نشان داده است بیشتر افرادی که به طرز جنونآمیز به جرائم فجیعی نظیر حادثه تکاندهنده در یکی از باغهای اصفهان روی میآورند از لحاظ شخصیتی یا روحی و روانی، نامتعادل هستند؛ عدم تعادلی که میتواند حاکی از آسیبهای عمیق شخص در دوران کودکی باشد اما تظاهرات بیرونی نداشته باشد.
به این دلیل، مسئله کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست و همچنین کودکان موسوم به خیابانی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. معمولا افرادی که در خانوادههای مسئلهدار از قبیل اعتیاد پدر یا مادر یا هر دو به دنیا میآیند، به دلیل عدم توجه و انواع محرومیتهای عاطفی با شخصیتی بیمار و ای بسا انتقامجو، رشد میکنند و این نابهنجاریهای رفتاری را در فرصت مناسب و از جمله ورود به حلقه افراد خلافکار بروز میدهند.به دلایل پیش گفته در کنار شدتبخشیدن به مجازات کسانی که مبادرت به چنین جرائم هولناکی میکنند، باید به مسئله روبهرشد کودکان خیابانی بیسرپرست و بدسرپرست در سراسر کشور توجه شود.