جای آن دارد که مطالعات کارشناسانه در بررسی علل و همچنین راهکارهای پیشگیری و کنترل این معضل بازنگری شده و بهطور جدی در فضای علمی و پژوهشی کشور مطرح و بررسی شود. از سوی دیگر سازمانهای مسئول نیز باید فعالانه تر در این زمینه عمل کنند. در این زمینه با فرهاد اقطار، مدیرکل دفتر مداخله و بازتوانی سازمان بهزیستی به گفتوگو نشستهایم که در صفحه 18 از نظرتان میگذرد.
- چه شرایط فرهنگی و اجتماعی بستر فرار از خانه را فراهم میکند؟
امروزه جوامع گسترده بهدلیل پیچیدگیهای خاصی که در این نوع جوامع وجود دارد، با مشکلات و مسائل فراوانی در زمینههای مختلف فرهنگی و اجتماعی روبهروهستند و همیشه همراه با پیشرفت، با انواع آسیبهای اجتماعی نیز مواجه هستند. در واقع تمامی نقاط ضعف و قوت یک جامعه با یکدیگر پیوند و ارتباط ارگانیک و عمیق داشته و میتوان گفت فرار دختران یک پدیده چند علتی بوده و عوامل مختلفی دست به دست هم داده و زمینه را برای بروز این پدیده بهوجود میآورند. فروپاشی ارزشهای انسانی، فقدان آموزش همگانی درآگاهسازی نسبت به خطرات فرار از منزل، فقدان حمایتهای اجتماعی، ناکارآمدی قوانین حمایت از زنان و دختران، وجود نابرابریهای اجتماعی و بالابودن ناامنی اجتماعی، شهرنشینی و گرایش به مهاجرت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، پدیده مهاجرت، الگوهای ناسالم اجتماعی و عواقب ناشی از تبدیل فرهنگ سنتی، مذهبی به فرهنگ جوامع صنعتی را میتوان ازجمله عوامل فرهنگـــی و اجتماعی موثر در این زمینه دانست.
- آیا پدیده دختران فراری مربوط به قشر خاصی از جامعه میشود یا در اقشار مختلف شاهد وقوع این پدیده هستیم؟
خیر. فرار از منزل را نمیتوان مخصوص به یک قشر یا طبقه خاص دانست. تحقیقات نشان میدهد که در حال حاضر فرار از منزل در تمامی اقشار جامعه و سطوح مختلف خانوادهها دیده میشود.
- فرار دختران از منزل در چه محدوده سنی موضوعیت پیدا کرده و میتوان آن را از نظر روانشناسی و جامعه شناسی مورد بررسی قرار داد؟
براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه بیش از یک میلیون نوجوان 13-19ساله از خانه فرار میکنند که از این تعداد 74درصد دختر و26 درصد پسر بودهاند. بهطور کلی براساس نتایج بررسیها میزان شیوع فرار از خانه بین دختران بیش از پسران بوده است. از سوی دیگر گسترش این آسیب اجتماعی و خطرات متعددی که این افراد را تهدید میکند، پدیده فرار از خانه را بهصورت یک معضل اجتماعی جدی درآورده است. نوجوانانی که از منزل فرار میکنند، خطرات زیادی آنها را تهدید میکند. بیش از
یک چهارم نوجوانان مورد مطالعه قبل از فرار، مورد آزارهای جسمی و روانی قرارگرفته بودند. در پژوهشهای دیگر این میزان از25 تا75 درصد متفاوت بود. بهطور کلی میزان آزارهای جسمی و روانی در نوجوانان فراری 5برابر بیشتر از وقوع آن در جمعیت عمومی است. مطالعاتی که در بررسی انگیزهها و عوامل مؤثر در فرار دختران از خانه انجام شده است نشان میدهد که فرار از خانه یک پدیده چند عاملی است. مجموعهای از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی موجب بروز این پدیده در خانواده و جامعه میشود.
- سازمان بهزیستی در مورد این پدیده اجتماعی چه اقداماتی انجام داده و آیا آمار دقیقی در مورد دختران فراری در این سازمان موجود است؟
سازمان بهزیستی از سال 1378 در سطح کشور اقدام به ایجاد و راهاندازی مراکز مداخله در بحرانهای فردی، خانوادگی و اجتماعی کرده است. وظیفه این مراکز رسیدگی و مداخله سریع و بهموقع به مسائل و مشکلات افرادی است که بهصورت خود معرف و یا معرفی از سوی دستگاههای قضایی و انتظامی به این مراکز مراجعه میکنند. البته به سبب زیادشدن موارد مراجعه با مشکل فرار، رسیدگی در این زمینه جزء فعالیتهای اصلی درآمده است. این مراکز دارای بخشهای مختلف پذیرش، بخش کارشناسان تخصصی(پزشک، روانپزشک، مددکاراجتماعی، روانشناس، پرستار و مربی تربیتی)است. در این مراکز بخش قرنطینه و نگهداری موقت و خوابگاه برای نگهداری 20روزه پیشبینی شده است.
فرد پس از مراجعه پذیرش شده و پس از انجام امور مربوط به نظافت و حمام و تأمین نیازهای اولیه، کارهای مربوط به مصاحبه و بررسیهای اولیه انجام شده و طی مراحل قانونی توسط کارشناسان پروسه تشخیص و پیگیری و در نهایت ساماندهی و کمک به حل مشکل در مدت زمانی که فرد در مرکز اقامت دارد، انجام میشود. اگر نیاز به بررسیهای پزشکی و روانپزشکی و روانشناسی داشته باشد توسط متخصصین مربوطه مورد مشاوره و درمان قرار میگیرد.
گروه مددکاران اجتماعی که معمولا متشکل از کارشناسان زن هستند سعی میکنند با برقراری رابطه حرفهای با مشکلات فرد آشنایی پیدا کرده و بهترین برنامه کمکی برای بازگرداندن فرد به خانواده درصورت داشتن صلاحیت و سایر اقدامات لازم برای ساماندهی مناسب را برنامهریزی کنند. روانشناسان نیز بهعنوان اعضای تیم تخصصی مرکز با ارزیابی روانی و ریشهیابی مشکلات مراجع و تشخیص مناسب جهت کمک به حل مشکل وی، سایر اعضای تیم را همراهی میکنند. در مدت زمانی که فرد در این مرکز نگهداری میشود در مورد وضعیت خانواده و نوع ارتباطش با خانواده بررسی صورت میگیرد، درصورتی که خانواده شرایط و صلاحیت نگهداری را داشته باشد فرد به خانواده داده میشود وگرنه به مراکز نگهداری طولانی مدت ارجاع میشود. اگر شرایط پذیرش در مراکز شبانه روزی را داشته باشد به این مراکز و اگر سن وی بالای 18سال بوده و آسیب ندیده باشد به خانه سلامت و اگر آسیب دیده باشد و نیاز به مراقبت طولانیتری داشته باشد به مراکز بازپروری زنان فرستاده میشود. از دیگر خدماتی که سازمان بهزیستی در مواقع بروز بحرانهای فردی و خانوادگی و اجتماعی ارائه میکند خط 123 است که افراد درصورت نیاز میتوانند با این شماره تلفن تماس گرفته و از خدمات و راهنمایی کارشناسان این خط استفاده کنند و اگر نیاز به مداخله کارشناسی باشد تیم سیار اورژانس 123 (مددکار و روانشناس)به محل اعزام خواهندشد. البته تیمهای سیار123 در نقاط پرجمعیت و یا آسیبخیز مستقر بوده و کارشناسان نسبت به راهنمایی و ارجاع مناسب مراجعین اقدام میکنند. از دیگر فعالیتها میتوان از پایگاه خدمات اجتماعی که در مناطق آسیبزای شهرها ایجادشدهاند و در این پایگاهها نیز به مراجعین خدمات تخصصی و حمایتی ارائه میشود نام برد.
- درباره گستره و شیوه عملکرد سازمانهای سودجو که فرار دختران را هدایت میکنند چه اطلاعاتی موجود است و چه میزان از فرار دختران در قالب چنین سازمانهایی صورت میگیرد؟ به عبارتی اغفال دختران از سوی این سازمانها چه درصدی از این فرارها را شکل میدهد؟
در این خصوص آمار و ارقام دقیقی دردست نیست و اگر هم باشد مربوط به نهادهای قضایی و انتظامی میشود که بهتر است ایشان پاسخ این سؤال را بدهند ولی آنچه از اطلاعات به دستآمده از مراجعینی که تحت پوشش مراکز ما قرارگرفتهاند بهدست آمده چنین سازمانهایی برای شناسایی افراد و بعضا اغفال دختران و زنان جوان تحت عناوین مختلف مانند دوستیابی، ارتباطات اینترنتی، کاریابی، حتی در سطح آموزشگاههای خصوصی، اماکن عمومی، ورزشگاهها، مراکز فرهنگی، تفریحی، مراکز خرید و...وجود داشته و همواره افرادی دام گسترده و طعمههای خود را از بین زنان و دختران نوجوان و جوان انتخاب میکنند.
- جامعه و خانواده در مقام پیشگیری از فرار دختران چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
بهترین درمان همیشه اقدامات پیشگیرانه است که در 3 سطح صورت میگیرد.
ایجاد ارتباط صمیمانه و دوستانه با فرزندان بهنحوی که فرزندان آنان را دوست صمیمی و دلسوز خود بدانند و در مواقعی که مشکلی برایشان پیش میآید به جای اعتماد به افراد غریبه مسئله را با والدین خود در میان بگذارند.
نظارت و مراقبت پدران و مادران و شناخت نسبت به افرادی که با فرزندانشان در ارتباط هستند.
چنانچه فرزندی به حالت قهر خانه را ترک کرد خانوادهها سعی کنند او را به حال خود رها نکنند و هرچه زودتر او را متقاعد به بازگشت کنند.
دیگر سازمان های متولی
در مورد پدیدههای اجتماعی همانطور که میگوییم چند علتی هستند، همینطور هم نمیتوان یک نهاد یا سازمان خاص را مسئول رسیدگی و پیشگیری و کنترل و مقابله دانست. در این مورد هم نهادهای قانونی، قضایی، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، صدا و سیما، رسانههای گروهی، شهرداری و سازمان بهزیستی از مهمترین نهادهایی هستند که در این راستا نقش پیشگیری، کنترل و مقابله را میتوانند ایفا کنند. در این میان نقش سازمان بهزیستی بهعنوان سازمان متولی از همه پررنگتر است ولی این نکته حائز اهمیت است که این سازمان بدون همکاری سایر نهادها و سازمانهای اجتماعی نمیتواند وظایف محوله خود را به خوبی انجام داده و موفقیت حاصل کند.بنابراین لازم است نهادهای مختلف از همه امکانات خود برای مقابله با این پدیده استفاده کنند که برخی از این راهکارها چنین است:
1 - ایجاد و تقویت مراکز مشاوره چه در سطح مدارس و چه در سطح جامعه، دایرکردن مراکز مشاورهای و حمایتی از اقشار آسیبپذیر اجتماعی بالاخص در مورد زنان و دختران برای جلوگیری از سوءاستفاده دیگران از آنان و اطلاعرسانی همگانی نسبت به مراکز موجود و خدمات ارائه شده در آن.
2 - اطلاعرسانی نسبت به مراکز اورژانس اجتماعی در جامعه و آشنایی افراد درخصوص اهداف و وظایف این مراکز بهگونهای که اگر نوجوانی به هر دلیل از خانه فرار میکند و هنوز مورد آسیب واقع نشده قبل از اینکه به دام افراد سودجو بیفتد بتواند با مراجعه به این مراکز از سرویسهای مناسب حمایتی استفاده کند.
3 - استفاده از رسانههای گروهی مخصوصا صداوسیما برای برنامهریزی و تدوین برنامههای آموزشی، بهداشت روانی، اجتماعی و مشاورهای برای سنین مختلف جهت اطلاعرسانی مناسب و بهموقع در ارتباط با مسائل اجتماعی و پیامدهای آن.
4 - تلاش نهادهای قانونی و قضایی و انتظامی بهمنظور شناسایی افراد سودجو و باندهای فساد و فحشا و دستگیری افرادی که امنیت عمومی جامعه را به خطر انداخته و شناسایی افرادی که با ترفندهای مختلف نسبت به شناسایی افراد در معرض آسیب اقدام میکنند، بهکارگیری شیوههای مناسب جهت تأمین امنیت اجتماعی برای زنان و دختران در شهرها مخصوصا در اماکن عمومی مانند متروها، پارکها، مراکز خرید و...
بهطور کلی تمامی نهادها و سازمانهای اجتماعی میبایست با همکاری و هماهنگی و وحدت رویه نسبت به ارائه سرویسهای فوری و اورژانسی به افرادی که دچار مشکل میشوند اقدامات مناسب را انجام دهند.