اوایل هفته گذشته ماموران پلیس شهرستان ماسال در جریان پیدا شدن جسد مردی در کنار یکی از جادههای اطراف شهر قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. قربانی مرد جوانی بود که بر اثر اصابت ضربات جسمی سخت به سرش به قتل رسیده و ظاهرا جسدش از محل دیگری به کنار جاده منتقل و در آنجا رها شده بود. با حضور بازپرس ویژه قتل و تیمی از کارآگاهان جنایی، تحقیقات برای کشف راز این جنایت شروع شد و ماموران با به دست آوردن مدارک قربانی، هویت او را شناسایی کردند. طولی نکشید که نشانی محل زندگی این مرد نیز به دست آمد و تیم تحقیق برای پرس و جو از خانواده او، راهی آنجا شد.
رد پای بدهکار
همسر مقتول، نخستین کسی بود که تحت بازجویی قرار گرفت. رفتار خونسرد این زن وقتی از زبان ماموران شنید که شوهرش به قتل رسیده، ظن پلیس را برانگیخت. با این حال وی مدعی شد که از قتل شوهرش خبر ندارد و نمیداند چه کسی دست به این جنایت زده است.ماموران که حدس میزدند زن جوان قصد مخفی کردن رازی را دارد، بازجویی از او را ادامه دادند. این زن اما برای فرار از سؤالات پلیس مدعی شد که شوهرش از مدتی قبل مبلغ زیادی از مرد 45 سالهای به اسم فرید طلبکار بوده و به همین دلیل بین آنها اختلافاتی وجود داشته است. سپس مدعی شد که احتمال دارد این مرد برای پایان دادن به اختلافات مالی، دست به قتل شوهر او زده باشد.
بعد از اظهارات زن جوان، تحقیقات برای دستگیری فرید آغاز و او که در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی میکرد چند روز بعد دستگیر شد اما در بازجوییها ادعا کرد که بیگناه است و از ماجرای قتل مرد جوان خبر ندارد. اظهارات ضدو نقیض فرید درباره بدهیاش به مقتول و اینکه مدتهاست او را ندیده است، ظن پلیس را برانگیخت و ماموران که حدس میزدند این مرد و همسر مقتول از راز جنایت خبر دارند، تحقیقات نامحسوسی را درباره آنها شروع کردند. آنها وقتی متوجه شدند که فرید و همسر مقتول قبل از پیدا شدن جسد قربانی همدیگر را دیده بودند، مطمئن شدند که هر دوی آنها در جنایت دست دارند و بازجویی از آنها را ادامه دادند.
با گذشت 5 روز از جنایت، زن جوان که چارهای جز بیان حقیقت نداشت پرده از راز قتل شوهرش برداشت و گفت: مدتی بود که با شوهرم دچار اختلاف شده و از او کینه به دل گرفته بودم. برای همین، موضوع را با فرید که مدتها قبل او را میشناختم در میان گذاشتم و بعد نقشه کشیدیم تا شوهرم را به قتل برسانیم. طبق نقشهای که طرح کرده بودیم، فرید به خانهمان آمد و در یکی از اتاقها پنهان شد.
وقتی شوهرم وارد شد، او با چوب به وی حمله کرد و چند ضربه به سرش زد. سپس از من هم خواست چند ضربه به شوهرم بزنم تا در جنایت شریک باشم. من هم این کار را انجام دادم و بعد از قتل شوهرم، جسد او را در ماشین فرید گذاشتیم و با انتقال به اطراف شهر، کنار جاده رها کردیم.
سرهنگ عبادالله کریمی، رئیسپلیس آگاهی استان گیلان، در توضیح این خبر به همشهری گفت: بعد از اعترافات زن جوان، همدست او نیز به جنایت اعتراف کرد و بعد از بازسازی صحنه قتل، هر دو متهم با قرار بازداشت موقت راهی زندان شدند.