فاجعه هفت تیر را سازمان منافقین بهعهده گرفتند. آن سالها، بدنه حکومت جمهوری اسلامی ایران دارای یکدستی مسئولیتی شده بود و با پررنگ شدن نقش روحانیت در مرکز و شاخههای حکومت، عدهای از روشنفکرنماها، عرصه را بر خود تنگ میدیدند و با یک نگرش انتقامجویانه، ابتدا مطهری را بهزعم خود از سر راه برداشتند، سپس مفتح و بعد هم نوبت به بهشتی رسید.
میگویند که شخصی به نام «کلاهی» ماموریت بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی را بهعهده داشته که گویا مباشر مالکی (مسئول دفتر تهران حزب) بودهاست؛ فردی چاق اما بسیار آب زیر کاه که کارهای خدماتی را انجام میداده است. یکی از شاهدان عینی حادثه (دکتر محمدخان) که از بازماندگان فاجعه هفت تیر است نقل کرده که قبل از شروع جلسه، یعنی حولوحوش ساعت 8 شب، همان «کلاهی» بمب را در یک کشوی میز آهنی، که محل نشستن شهید بهشتی بوده، کار گذاشته و بعد از آغاز دقایقی از جلسه، بمبی از جنس ناجوانمردی، مردانی از خط امام را به خاک و خون میکشد.
دودی به رنگ زرد، نه فضای ساختمان قدیمی حزب جمهوری اسلامی، بلکه فضای تمام خاک سال 1360 ایران اسلامی را
در برمی گیرد و انقلاب 57 ایران باز هم، خونیتازه را در شریانها و ریشههایش میبیند.
شهید بهشتی، انسانی وارسته و خوش فکر بود. رئیس آن روزهای دیوان عالی کشور، روز 7 تیر حتی با تاخیر به محل جلسه رسیده و به دوستانش از تغییر مسیرش در راه رسیدن به دفتر نیز سخن گفته است. عدهای عصبانیت و دعواهای ابتدای دهه 60 بین رادیکالها (انقلابیون) و لیبرالها (ضدانقلابها) را دلیل ترورهای سریالی روحانیون معرفی میکنند و این دقیقاً نقطهای است که روشنفکری دینی در مقابل روشنفکری غربی قرار میگیرد. به عبارت دیگر، برخی فکر میکردند که لباس سیاسی نباید عبا و عمامه باشد و تجدد را در یک دست کت و شلوار اتوکشیده میدیدند، در حالی که اصول انقلاب خمینی کبیر با طعم دمکراسیدینی توسط مردم چشیده شدهبود.
حسادت به قداست و محبوبیت بهشتیها، دیگر مسئولین حاضر در جلسه حزب جمهوری اسلامی را نیز قربانی کرد. شاید تطبیق حادثه شهادت 72تن از یاران انقلاب به دوره عاشورا از لحاظ تاریخی از برخی جهات درست و از سویی نیز، اشتباه باشد اما هر چه هست، انفجار تیرماه 60، همانند واقعه عاشورا و برخلاف آنچه مخالفان فکر میکردند، به تثبیت و همگرایی بیشتر مردم با انقلاب انجامید.
امروز قطعه بیست و چهار بهشت زهرا، پذیرای مردانی است که فقط همزمان با سالروز 7 تیر از آنها یادی میشود و درست از روز 8 تیر، دوباره به فراموشی سپرده میشوند تا سالی دیگر. در پایان سخنی را از امام خمینی مرور میکنیم که در پیامی به مناسبت شهادت بهشتی و یارانش، فرمودند: «این کوردلان مدعی مجاهدت برای خلق، گروهی را از خلق گرفتند که از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند، بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.» و سخنی از رهبر معظم انقلاب را که میفرمایند: «این شهادتها، صداقت و حقانیت انقلاب و طرفدارانش را نشان میدهد. پس، این حادثه باید زنده بماند.»