این را فقط بهخاطر همه علاقهای که به تو و خاندان پاک تو دارد نمیگویم. از اینکه در هر سال چند ماه را بهطور ویژه با نام تو گره زده نمیگویم. از اینکه هر روزمان را در کنار نام خودش با نام تو پیوند زده نمیگویم.
این حرف را از آن رو میگویم که آدم وقتی توصیفاش را از تو میشنود، وقتی حرف زدنش را با تو میبیند، گویی آن حس را درمییابد. مگر خدا در خطاب به چند نفر میتواند بگوید:«انک لعلی خلق عظیم»؟ واقعاً خدا خلق وخوی چند نفر را میتواند با این تعبیر بزرگ بشمارد که در جملهاش انگار حس میشود که دارد لذت میبرد از این خلق و خوی بزرگمنشانه؟!
اخلاق تو چنان بود که آنها که با تو زندگی کرده بودند هر یک به زبانی از خلق خوش تو سخن گفتهاند. یکی گفته که اخلاق او همان اخلاق قرآن بود. یکی تو را خوش اخلاقترین کسان دیده. دیگری گفته زیباترین و بخشندهترین و شجاعترین مردم بود و از نشانههای اخلاقت اینها را برشمرده: هرگز دشنام نمیداد، ناسزا نمىگفت و لعن و نفرین نمىکرد. بههنگام بازخواست حداکثر بهطور شوخى مىگفت فلانى را چه میشود چرا کوتاهى مىکند؟ یکی دیگر هم از تو اینطور یاد کرده که «خوشخوترینِ مردمان بود. نه دشنام مىداد، نه بدزبانى مىکرد، نه در کوچه و بازار، هیاهو به راه مىانداخت و نه بدى را با بدى جبران مىکرد؛ بلکه مىبخشید و گذشت مىکرد.»